⬆
برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید.
< مترجم
خمیده
/xamide/
مترادف خمیده
: خم، کج، کمانی، گوژ، مایل، متمایل، معوج، منحنی، ناراست
متضاد خمیده
: راست، صاف
جدول کلمات
خمیده
کیل
خمیده و تا
دوتا
خمیده و مورب
کج
خمیده | خم شده
دولا
تصویری شبیه سرو خمیده که بر روی پارچه | ترمه یا فرش ایجاد کنند
بته جقه
الفبای کمر خمیده
دال
کج وخمیده
ناراست
اریب | خمیده
کج
پیشنهاد کاربران
حمید خاشعی
دولا
حمید بزرگی
اریب
حمیدرضاداعی
مورب
علیرضا
کوژ
حمیدرضا دادگر_فریمان
دولا، خم، کج، کمانی، گوژ، مایل، متمایل، معوج، منحنی، ناراست،اریب،مورب
علی دوستی نوگورانی
دولا_دوتا
معنی یا پیشنهاد شما
واژه
نام شما
رایانامه
معنی یا پیشنهاد شما
نام نویسی
|
ورود