⬆
برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید.
< مترجم
تفحص
/tafahhos/
مترادف تفحص
: استفسار، بازجست، بررسی، پی جویی، تجسس، تحقیق، تفتیش، جستار، جست وجو، کاوش، کندوکاو، وارسی، پژوهیدن، جست وجوکردن، کاویدن، کندوکاو کردن، گشایش یافتن دل، خاطر، گشایش
برابر پارسی
: پیکاوی، جستجو، کندوکاو
جدول کلمات
تفحص
کاوش
تفحص و تجسس
کندوکاو
تفحص و جستجو
کندوکاو
تفحص و کاوش
جستجو
تفحص کننده
کنجکاو
پیگیر و تفحص کننده
کنجکاو
بررسی و تفحص
واکاوی
جستجو و تفحص
کاوش
پیشنهاد کاربران
فاطمه
میشه بررسی
حمیدرضا دادگر_فریمان
استفسار، بازجست، بررسی، پی جویی، تجسس، تحقیق، تفتیش، جستار، جست وجو، کاوش، کندوکاو، وارسی، پژوهیدن، جست وجوکردن، کاویدن، کندوکاو کردن، گشایش یافتن دل، خاطر، گشایش
علی
معاینه کردن
آلاء
دخالت در کار دیگری
معنی یا پیشنهاد شما
واژه
نام شما
رایانامه
معنی یا پیشنهاد شما
نام نویسی
|
ورود