زمینه های تسلیم

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] زمینه های تسلیم (قرآن). همه موجودات در برابر خداوند تسلیم هستند و مسلمانان موظف اند در برابر اوامر و دستورات خدا تسلیم او باشند برای این امر زمینه هایی مثل: ایمان و تقوا و توجه به نعمت های خدا و ... نیاز است.
آگاهی از عزت و حکمت خداوند، زمینه تسلیم در برابر او است:یـایها الذین ءامنوا ادخلوافی السلم کافة ولا تتبعوا خطوت الشیطـن انه لکم عدو مبین• فان زللتم من بعد ما جاءتکم البینـت فاعلموا ان الله عزیز حکیم.ای کسانی که ایمان آورده اید همگی در صلح و آشتی درآیید! و از گام های شیطان، پیروی نکنید که او دشمن آشکار شماست. و اگر بعد از این همه نشانه های روشن، که برای شما آمده است، لغزش کردید (و گمراه شدید)، بدانید (از چنگال عدالت خدا، فرار نتوانید کرد) که خداوند، توانا و حکیم است. چون در آیات پیش خداوند صفات سه دسته از مردم را بیان کرد: مؤمن، منافقین کفار» اینک با این آیه همه آنها را بفرمانبری و انقیاد و اطاعت خدا دعوت می کند.یا ایها الذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافة... در معنای «ادخلوا فی السلم» سه قول است:۱. داخل در اسلام شوید و با توجه به اینکه خطاب بعنوان مردم مؤمن است پس باید آن را به معنای «به اسلام خود ادامه دهید» گرفت مانند آیه کریم: «یا ایها الذین آمنوا، آمنوا بالله و رسوله (ای کسانی که ایمان آورده اید ایمان بیاورید) این وجه را «ابن عباس، سدی، ضحاک، مجاهد» گفته اند.۲. مقصود از «دخول در سلم» داخل شدن در فرمان خدا و اطاعت از امر اوست «ربیع و بلخی» این قول را اختیار کرده اند. و هر یک از دو معنای فوق ممکن است مراد از آیه کریمه باشد ولی جمله آیه بر اطاعت و فرمانبری خدا عمومیت بیشتری داشته و شامل آنچه اصحاب ما نقل کرده اند که مقصود از «سلم» ولایت» است نیز می باشد.کافة، بدو صورت معنا شده: ۱. همگی داخل اسلام شوید ۲. بطور کلی و همه جانبه به اسلام و تسلیم گرائید و به همه احکام دین بدون انتشار و تبعیض عمل کنید. معنای دوم را تایید می کند این روایت که جمعی از یهود خدمت رسول خدا آمده اسلام آوردند و از آن حضرت درخواست کردند که حکم حرام بودن کار در روز شنبه و نیز حرمت گوشت شتر (که در آئین یهود است) هم چنان در حق آنها باقی بماند رسول اکرم فرمود: به همه احکام اسلام بدون استثناء باید ملتزم شوید. و لا تتبعوا خطوات الشیطان... از آثار و کردار شیطان پیروی نکنید و توجه کنید که ترک از احکام اسلام در حقیقت، پیروی شیطان است.انه لکم عدو مبین... شیطان در اثر خودداری از سجده بر آدم دشمن برای شما شده است و او گفت «لاحتنکن ذریته الا قلیلا (همه اولاد آدم را مهار کرده گمراه می کنم جز عده کمی»فان زللتم من بعد ما جاءتکم البینات فاعلموا ان الله عزیز حکیم، پس از آنکه خداوند در آیه پیش بندگانش را به اطاعت و فرمانبری فرمان داد اینک آنها را تهدید می کند که اگر از راه روشن و روش محکم که خدا شما را امر به آن هدایت کرده منحرف شوید پس از آن همه دلیل و برهان که برای شما آمده پس بدانید که خداوند در انتقام و عذاب، نیرومند است و هیچ چیز نمی تواند جلو عذاب و شکنجه او را بگیرد.و حکیم است، یعنی احکامی که برای شما قرار داده و عقابی که بر ترک آن احکام می کند پس از بیان راه و روش صحیح روی حکمت است.
اتمام نعمت
اتمام نعمت خداوند بر انسان ها، زمینه ساز تسلیم شدن آنان در برابر او می باشد:والله جعل لکم مما خلق ظـلـلا وجعل لکم من الجبال اکنـنـا وجعل لکم سربیل تقیکم الحر وسربیل تقیکم باسکم کذلک یتم نعمته علیکم لعلکم تسلمون.و (نیز) خداوند از آنچه آفریده است سایه هایی برای شما قرار داده و از کوه ها پناهگاه هایی و برای شما پیراهن هایی آفریده، که شما را از گرما (و سرما) حفظ می کند و پیراهن هایی که به هنگام جنگ، حافظ شماست این گونه نعمتهایش را بر شما کامل می کند، شاید تسلیم فرمان او شوید! در پایان آیه به عنوان یک تذکر و هشدار می گوید: این گونه خداوند نعمتش را بر شما تمام می کند شاید در برابر فرمان او تسلیم شوید (کذلک یتم نعمته علیکم لعلکم تسلمون). این طبیعی است که انسان با بررسی نعمت های مختلفی که وجودش را احاطه کرده بی اختیار به یاد آفریننده نعمت می افتد و اگر کمترین حس قدردانی و شکرگزاری در درونش باشد بیدار می گردد و به سراغ بخشنده نعمت می رود و به شناخت او می پردازد.گرچه بعضی از مفسران، کلمه نعمت را که در آیه فوق آمده محدود به بعضی از نعمت ها مانند نعمت آفرینش و تکامل عقل و یا توحید و یا نعمت وجود پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله دانسته اند، اما روشن است که نعمت در این آیه معنی وسیعی دارد همه اینها و غیر اینها را شامل می شود، و این تفسیرهای محدود از قبیل تفسیر به مصداق واضح و روشن است. کذلک یتم نعمته علیکم لعلکم تسلمون، در این جمله برایشان اتمام نعمت هایی را که نام برده منت می گذارد و نتیجه ای که از این همه انعام منظور بود این بود که در برابر خدا تسلیم شوند آنهم با معرفت به اینکه ولی نعمتش در حقش کوتاهی نکرده بلکه نعمت را بر او تمام نموده جز تسلیم در برابر اراده منعمش و استکبار نورزیدن، انتظار و توقع نمی رود چون می داند که منعمش جز خیر او را اراده نمی کند.
ایمان
ایمان به (خداوند، ملائکه، کتاب های آسمانی و پیامبران) بستر و زمینه تسلیم شدن در برابر او می باشد:ءامن الرسول بما انزل الیه من ربه والمؤمنون کل ءامن بالله وملـئکته وکتبه ورسله لانفرق بین احد من رسله وقالوا سمعنا واطعنا غفرانک ربنا والیک المصیر.پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است. (و او، به تمام سخنان خود، کاملا مؤمن می باشد.) و همه مؤمنان (نیز)، به خدا و فرشتگان او و کتاب ها و فرستادگانش، ایمان آورده اند (و می گویند:) ما در میان هیچ یک از پیامبران او، فرق نمی گذاریم (و به همه ایمان داریم). و (مؤمنان) گفتند: «ما شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! (انتظار) آمرزش تو را (داریم) و بازگشت (ما) به سوی توست.» سوره بقره با بیان بخشی از معارف اسلامی و اعتقادات حق آغاز شد و با همین معنی نیز که در آیه فوق و آیه بعد از آن است پایان می یابد، و به این ترتیب آغاز و پایان آن هماهنگ است.بعضی از مفسران نیز شان نزولی برای این آیه ذکر کرده اند و آن اینکه هنگامی که آیه سابق نازل شد که اگر چیزی در دل پنهان دارید یا آشکار کنید خداوند حساب آن را می رسد، گروهی از اصحاب ترسان شدند و می گفتند هیچ کس از ما خالی از وسوسه های باطنی و خطورات قلبی نیست و همین معنی را خدمت رسول خدا صلی الله علیه وآله عرض کردند) آیه فوق نازل شد و راه و رسم ایمان و تضرع به درگاه خداوند و اطاعت و تسلیم را به آنان آموخت. نخست می فرماید: پیامبر صلی الله علیه وآله به آنچه از طرف پروردگارش نازل شده است ایمان آورده (آمن الرسول بما انزل الیه من ربه). و این از امتیازات انبیای الهی است که عموما به مرام و مکتب خویش ایمان قاطع داشته و هیچگونه تزلزلی در اعتقاد خود نداشته اند، قبل از همه خودشان مؤمن بودند، و بیش از همه استقامت و پایمردی داشتند. در آیه ۱۵۸ سوره اعراف این موضوع را یکی از صفات ویژه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله شمرده می گوید: فآمنوا بالله و رسوله النبی الامی الذی یؤمن بالله و کلماته: ایمان بیاورید به خدا و پیامبر و رسولش، همان پیامبر درس نخوانده ای که ایمان به خدا و کلمات او دارد. سپس می افزاید: مؤمنان نیز به خدا و فرشتگان او و کتاب ها و فرستادگان وی همگی ایمان آورده اند و (می گویند) ما در میان پیامبران او هیچگونه فرقی نمی گذاریم، و به همگی ایمان داریم (و المؤمنون کل آمن بالله و ملائکته و کتبه و رسله لا نفرق بین احد من رسله). هیچگونه تفاوتی میان رسولان الهی نمی گذارند، و همه را از سوی خدا می دانند، و همگی را محترم می شمرند. روشن است که این موضوع، منافاتی با نسخ ادیان پیشین به وسیله ادیان بعد ندارد، زیرا همانگونه که سابقا اشاره شد، تعلیمات انبیاء همچون تعلیمات مراحل مختلف تحصیلی از ابتدایی و راهنمایی و دبیرستانی و دانشگاهی است، گر چه اصول آن یکی است ولی در سطوح مختلفی پیاده می شود و به هنگام ارتقاء به مرحله بالاتر برنامه های پیشین کنار می رود، در عین اینکه احترام همه آنها محفوظ است. سپس می افزاید: مؤمنان علاوه بر این ایمان راسخ و جامع، در مقام عمل نیز، گفتند: ما شنیدیم و اطاعت کردیم پروردگارا! (انتظار) آمرزش تو را (داریم) و بازگشت (همه ما) به سوی تو است (و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانک ربنا و الیک المصیر). و به این ترتیب ایمان به مبدأ و معاد و رسولان الهی با التزام عملی به تمام دستورات الهی همراه و هماهنگ می گردد.
پذیرش دعوت خدا
...

پیشنهاد کاربران

بپرس