تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

رفتن به اونجا ولی بعضی اوقات بسته به جمله یعنی پیش کشیدن موضوعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سرزنش کردن، تعیین و تکلیف کردن ( مطمئن باشید درست می گم )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

یکی از معانی اش درباره ی افکار یا شخص ( ماندگار ) است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اگه صفت انسانی باشه معنی پر دردسر هم می ده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

وابسته شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

فاعل، موضوع، آزمایش شونده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ویژگی مثبت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

چی تو سرش می گذره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

اگه تعریف انگلیسی دیکشنری ها رو هم نگاه کرده باشید یعنی فرد تیزبین و مراعات کننده. طبق دیکشنری ها و مثال های آن ها این رو میشه برداشت کرد.

پیشنهاد
٢

از دستور کسی سرپیچی کردن، به حرفای کسی گوش نکردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

از کسی به سختی کار کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

برداشت من یعنی ( یه اصطلاح که داریم میگیم دوباره رسیدن سر نقطه ی اول یا سر خونه ی اولت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی خبر موندن ( اطلاع کافی از چیزی نداشتن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دشمن قسم خورده ( یعنی دشمن بزرگ یا کبیر )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

Sworn enemy یعنی دشمن بزرگ یا دشمن کبیر یا به اصطلاح بعضی از ما ایرانی ها می گیم دشمنای قسم خورده.

پیشنهاد
٣٧

با هم دیگر جون جونی بودن ( یعنی رابطه ی خیلی صمیمانه و دوستانه ای داشتن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اراده کردن، تصمیم گرفتن، عزم کاری رو کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

تیری تو تاریکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بسم الله، هم معنی گیر آوردن یا همانمجازا به تور زدن چیزی، معنی دومشم یعنی پاره کردن

پیشنهاد
٢

مجذوب بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

مجذوب

پیشنهاد
٠

فکر کنم یعنی ( کاسه ای زیر نیم کاسه اش است ) معنی می دهد.