تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

قابل توجه منبع قلم چی ۴۰۴

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پژمرده شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Life is short and full of disappointments; don't waste your time on things that make you rueful . پشیمون ، متاسف

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

انتظار اتفاق افتادن کاری را داشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Deeply sorry terribly sorry عمیقأ متاسف بسیار متاسف

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در رفتن فلنگو بستن فرار کردن معادل ها: Flee take to one's heels

پیشنهاد
١

Alex is prone to exaggeration; take his stories with a grain of salt.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشتباه خود را پذیرفتن ���� eat humble pie US also eat crow informal to admit that you were wrong: After boasting that his company could outperform t ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

to disturb or annoy someone, especially through minor irritations The persistent teasing from his classmates riled the shy student . عصبانی کردن اذی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پا پس نکشیدن�������� There were some disagreement; but i stood my ground and convinced them that my approach was the best. . .

پیشنهاد
١

ناشی بازی در اوردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Get a hold of somone با کسی تماس گرفتن Get a hold of onself خود را کنترل کردن ( از عصبانیت هیجان و. . )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در پوست خود نگنجیدن جوگیر شدن اختیار از دست دادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای هدف خاصی طراحی شدن مثلا شغلی که برای زنان خانه دار طراحی شده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

. She has no habbies aside from learning English

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

اقدامات سخت گیرانه انجام دادم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Arrogant Too proud of oneself

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

انرژی مجدد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

روده درازی کردن زیاد حرف زدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

فردی را وادار به انجام کاری کردن بر خلاف میل باطنی�✓✓✓

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Clear cut معلوم. واضح. روشن Indistinc مبهم. نا معلوم . تیره و تار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Call it out When in doubt By a hair

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Have a chance Stand a chance معنی:شانس انجام کاری را داشتن Stand a second chance Have a first chance

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

To galvanize someone means to cause them to take action, for example by making them feel very excited, afraid, or angry.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

a bigwig✓ a fat cat✓

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

با کسی مختصراً حرف زدن؛مشورت یا تبادل اطلاعات کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Listen to your heart and don't ignore any misgivings you sense. شک؛تردید مترادف ها: Skeptical ambivalent

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی طرف مردد ( دوبه شک )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Steal the limelight مرکز توجه قرار گرفتن توجه هارا به خود جلب کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

If you take a leap of faith you try sth even if you're not sure it will succeed

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Don't let fear hold you back; take a leap of faith and you can do something fantastic.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

محافظت کردن کوسن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

!! فشار آوردن به , ماجرا را مشخص کردن to pressure someone into being clear, decisive, and specific in their actions or responses folder open

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

متوقف کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

If you dent the surface of something, you make a . hollow area in it by hitting or pressing it

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

خوانواده از هم گسیخته و از هم پاشیده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

بدن نما , نازک ( particularly of clothes ) so thin that light passes through and therefore one is able to see through it

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

کار حضرت فیله یعنی خیلی سخت و چالش بر انگیزه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

do the trick به نتیجه مطلوب رسیدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Gratitude is the state of feeling grateful.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ضعیف کم رنگ افسرده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Draw someone's attention توجه کسی را جلب کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

انتخابی ، گزینشی، سخت گیر He has a very selective memory ( =he chooses what he wants to remember and what to forget ) . We’re very selective about ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بدترین شکل قضیه.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Play a gig اجرای زنده ( معمولا غیر رسمی ) Ex:the band is going to iran to play a gig ( Jk )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Fail Falter رو به ضعف نهادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به شکست انجامیدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Pass the buck از مسئولیت شانه خالی کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Jettison cargo بیرون انداختن بار و محموله

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

گلچین شده از منابع مختلف بجای یکی - - بازیگر هندی