پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٩٠٩)
بیت مرجع: [ اصطلاح آخوندی]به دفتر و تشکیلات کاری مراجع گفته می شود.
یرحمک الله: [ اصطلاح آخوندی] خداوند شما را رحمت کند. به کسی می گویند که عطسه می کند.
شهریه: [ اصطلاح آخوندی]پولی است که مراجع به طلبه ها به عنوان کمک هزینه پرداخت می کنند که به صورت ماهیانه است.
تقبل الله اعمالکم :[ اصطلاح آخوندی]خداوند اعمال شما را قبول کند. معمولا بعد از عبادات استفاده می شود.
اسعدالله ایامکم: :[ اصطلاح آخوندی]خداوند روزهای شما را مبارک گرداند. علما در روزهای مبارک و خصوصا اعیاد اسلامی از این اصطلاح استفاده می کنند.
صبحکم الله بالخیر :[ اصطلاح آخوندی]خداوند صبح شما را خیر کند. معادل صبح بخیر.
مسّاکم لله بالخیر :[ اصطلاح آخوندی] خداوند عصر شما را خیر کند. معادل عصر بخیر.
ژاکوبینیسمJacobinism :جنبش افراطی در دوران انقلاب فرانسه که با روبسپیر و اعضای کلوپ ژاکوبن مربوط است. ویژگی آن دنبال کردن هدفهای انقلابی به هر قیمت و ...
پاسیفیسم Pacifism :صلح دوستی و بیزاری از به کار بردن نیروی نظامی، بخصوص در روابط میان ملتها
اوتونومی Autonomy :خودگردانی، حق تصمیم گیری برای اداره ی امور داخلی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک منطقه، سرزمین، یا گروه قومی در درون یک کشور .
کوسموپولیتانیسم Cosmopolitanism :جهان میهنی، باور به تعلق داشتن به همه ی جهان و نداشتن وابستگیهای ملی و قومی و به طور کلی باور به اینکه جهان میهن مشت ...
پولیسئنتریسمPolycentrism :چند مرکزیت، جریان تقسیم یک سازمان یا جنبشی واحد به چند مرکز مستقل قدرت.
رئپوبلیکRepublic :جمهوری، نوعی حکومت که در آن جانشینی ( ( رئیس کشور ) ) ارثی نیست و مدت ریاست جمهوری در آن محدود است و انتخاب رئیس کشور که رئیس جمهور ...
رئسیستانسی Resistance :نهضت مقاومت ، جنبشی میهن پرستانه در میان مردم یک کشور بر ضد اشغالگران بیگانه.
سئپاراتیسمSeparatism :جدایی خواهی، درخواست گروه قومی ساکن سرزمین معینی برای جدایی از قلمرو و حوزه ی حاکمیت سیاسی دولتی که آن قوم و سرزمین جزئی از آن ...
پان ( Pan ) :در زبان لاتین پیشوندی است به معنای ( ( همه ) )
اوتوپیسمUtopisme :دلبستگی به ایجاد یا خیال پردازی درباره ی یک نظم اجتماعی آرمانی
آنارشوسندیکالیسم Anarcho - syndicalism :جنبشی که در پایان سده ی نوزدهم پدید آمد و پلی بود میان آنارشیسم و جنبش اتحادیه ی کارگری.
اوتوپیUtopia :در اندیشه سیاسی و اجتماعی هرگونه نظم اجتماعی آرمانی را به این نام می نامند. ( آرمانشهر )
گوبی نیسم :عقیده ای منسوب به ژوزف گوبینو، که معتقد به عدم تساوی نژاد انسانی است.
لگالیسمLegalism :اعتقاد به اصالت قانون و اصول حقوقی.
کولکتیویسم Collectivism :سیستمی است اجتماعی که کوشش میکند جامعه را توسط مساعی گروهی اداره نماید.
کنسرواتیسمContratsocial :فرضیه ای است که طبق آن زمامدار و دولت وقتی میتوانند حکومت کنند که رعایت حقوق مردم را بنمایند.
فیزیوکراسی Physiocratie :مسلکی است که به موجب آن بایستی قوۀ مقننه از دخالت وضع قوانین اقتصادی خودداری کند.
کاسموپولیتانیسم Cosmopolitanism :طریقه ایست از زندگی که افکار و احساسات و کمال مطلوب و عقاید ملل و اقوام را هم علاوه بر ایده الهای ملی خود محترم شمرد ...
فاکشین Faction :بمعنی حزب است.
دگماتیسم Dogmatism :فلسفۀ جزمی، عقیده به اینکه باید کورکورانه از سنت ها بدون پرسش پیروی کرد.
دماگوژی Demagogie :عوام فریبی
دمونستراشیون Demonstration :تظاهر دسته جمعی که در آن فرقه ای یا فرقه هایی یا احزاب مختلفی شرکت داشته باشند و بوسیلۀ سخنرانی و گردش در معابر برای بدست ...
دسپوتیسم Despotism :حکومتی را گویند که پیرو حکومت مطلقه و خود کامگی و بدست زمامداری خود رأی و مستبد اداره شود.
دپارتمانتالیسم Departmentalism :حکومتی که به ایالات و استانها و بخش های کشور استقلال در امور داخلی خود دهد.
دسانترالیسم Decentralism :عبارت است از انتقال نظارت و کنترل از قدرت مرکزی به واحدهای محلی.
تیموکراسی Timocracy :این اصطلاح در مورد حکومتی و دولتی بکار برده میشود که زمامدارانش تنها بخاطر شرف و بدست آوردن افتخار کار میکنند. این واژه را افلاط ...
تیرانی Tyrannie : به معنی حکومت ستمگری و جور و ظلم است.
پارتیکولاریسمParticularism :علاقه شدید هر شهر به حفظ حالت خاص خود.
پاروشیالیسمParochialisme :محدودیت فکر و دلبستگی به انجام کارهای بلوکی و بخشی و محلی. ( پاروکیالیسم )
پاتریوتیسم Patriatism :بمعنی میهن پرستی است. . عشق ورزیدن به زاد و بوم خویش و آمادگی برای فداکاری در راه پاسداری آن و هر آنچه به هویت قومی و ملی و ف ...
بالشویسمBalshewism : ( شیوه ای خاص از مکتب در مارکسیسم است که طبق آن طبقه کارگر باید بوسیله دستجات محلی که پیرو انضباطی شدید از طرف دولت مرکزی باشند. ...
بورژوازی Bourgeoisie :سرمایه داری، طبقه ثروتمند و سوداگر.
ایرولاشیونیسمIrolationism : اعتقاد به لزوم تبعیت از یک خط مشی و سیاست و کناره گیری علنی یک ملت از همکاری سیاسی و اقتصادی.
اندیویجوالیسم Individualism:یعنی اصالت فرد و طبق این فلسفه باید اجازه داده شود که هر کس به اختیار آزاد برای خود فکر و کار کند.
انتیلکچوالیسم Intellectualism :مکتب اصالت قریحه و هوش و عقیده به اینکه علم زادۀ عقل است و عقل منبع دانش و کشف حقیقت
انتیلکچوال ( Intellectual ) : روشن فکر، خردمند.
اگوئیسم Egoism : عقیده به اینکه طبیعت انسان در همه جا و همه زمانی اساساٌ خودخواه است، لذا زمامدار باید انگیزه اش اگوئیستیک یعنی خودخواهی و خودپرستی ب ...
آنارشی Anarechie : آشوب، بی نظمی و هرج و مرج، در زبان یونانی بمعنای ( بدون حکومت ) است.
اسکی پیسم ( Escipism ) :بمعنی فرار است, لوو مقصود از آن فرار از شرکت در کارهای اجتماهی وامتناع از قبو ل پستهای دولتی و شرکت در امور حکومت.
اکسپانسیونیست Expansionist: طرفدار توسعه و گسترش اراضی کشور بوسیله فتوحات نظامی یا به وسایل اقتصادی.
آریستوکراسی ( Aristocracy ) : ( حکومت اشرافی ) سیستم و نوعی حکومت که در آن قدرت و نظارت در دست عده کمی از اشراف باشد.
اتوکراسی ( Autocracy ) : سیستم حکومتی را گویند که در آن تمام قدرتها در دست زمامدار باشد.
اتورتیاریانیسم ( Autoritarianism ) :مسلک و سیستم حکومتی است که در آن آزادی فردی تحت الشعاع قدرت دولت قرار میگیرد.