پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٩٠٩)
انگشت بر چشم نهادن: پذیرفتن، مسلم دانستن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۱۱۸ ) .
انقیاد نمودن: فرمانبرداری کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۸٠ ) .
انقلاب خریف: دیگر گونی خزان. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵٠۱ ) .
انقلاب احوال: واگردیدن حال ها. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۱۳ ) .
انفاذ مرسلات: فرستادن نامه ها. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳۷۵ ) .
شمر: یک واژه عبری است و گفته شده مادر شمر یهودی بوده است . و معنی آن داستان سرا، داستان گو است. اصل کلمه سمر است در عبری شمر تلفظ می شود. سمر به معنی ...
هبوط در لغت به معنی پائین آمدن اجبارى است ، مانند سقوط سنگ از بلندى ، و هنگامی که در مورد انسان به کار رود به معنی پائین رانده شدن به عنوان مجازات اس ...
وسوسه :وسوسه در اصل به معنی صداى بسیار آهسته است ، سپس به خطور مطالب بد و افکار بی اساس به ذهن گفته شده ، اعم اینکه از درون خود انسان بجوشد و یا کسی ...
هُوْ: هو مخفف هُوَ که در عربی ضمیر مفرد غایب است و صوفیه آن را بر ذات بَحْت و مطلق بدون اعتبار اسماء و صفات یا هستی الله اطلاق می کنند و گاه به معنی ...
خدمت: رسیدن به حاجات مردم و رفع و تخفیف آلام درونی و بیرونی آنهاست و نیز به جای کسی کار کردن است و کسی که امر را بر عهده می گیرد باید بردبار و صبور ب ...
اندوه بردن: غم خوردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۱۳۶ ) .
اندوه سرای: خانه ی غم، غم خانه ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۴٠ ) .
سیر در گوزینه کردن: به کنایت، باطل به حق آمیختن، غم در صورت شادی نمودن، امر مکروه را لباس مطلوب پوشیدن، مَکر کردن. ( ( ناصح دین گشته آن کافر وزیر ...
اندیشیدن در خود: به خود فکرکردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۷۵ ) .
اندیشه ی محال: فکر ناممکن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۵ ) .
اندودن چشمه آفتاب: گل مالی خورشید. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۲ ) .
اندودن بام: گل مالی بام. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵۲ ) .
اندک و بسیار: کم و بیش. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۵ ) .
اندک روزگار: مدت کوتاه. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۱۱٠ ) .
انداختن گرفتن: شروع به افگندن کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۲۸ ) .
انحاء دل: گوشه های دل. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۷۳ ) .
انجیر زرد: نام نوعی انجیر، میوه ای است. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵۳٠ ) .
انجاز مواعید: راست کردن وعده. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۷۳ ) .
انتهاز کردن: بر خاستن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۳۴ ) .
انتهاز وقت: فرصت به دست آوردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۶۳ ) .
انتهاز کردن: فرصت رفتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵۲۲ ) .
انتقال صورت: دگرگونی شکل. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۸ ) .
انتقال پذیرفتن: جای به جای شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۱۵٠ ) .
انتقاض عهد: شکستن پیمان. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۵۸ ) .
انتشار گرفتن: پراکنده شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۴۸ ) .
انتساب داشتن: خویشتن به کسی باز خواندن ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵٠۵ ) .
انتباه یافتن: آگاه شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۱۶۲ ) .
انبساط کردن: گشاده رویی نمودن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵۲۳ ) .
امیر سلاح: فرمانده جنگ افزار. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۲۷ ) .
امید عارفت: آرزوی نیکویی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۹۹ ) .
امید شکستن: ناامید شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۱۹ ) .
امید در بستن: آرزو کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۲۱ ) .
امور معاشرت: کارهای هم نشینی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۷۴ ) .
امور سیاسی: کارهای تنبیهی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۶ ) .
امور معاش: کارهای زیست. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۱۳۱ ) .
امور دولت: کارهای حکومت. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۹ ) .
اموال منضد: مال های بر هم نهاده. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۱۴۳ ) .
امور دنیا: کارهای جهان. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۶۶ ) .
امل فسیح: آرزوی فراخ. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۲۸ ) .
املاء حال: بازگفتن حال. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵۴۴ ) .
امضای فرمان: جاری ساختن حکم. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۹ ) .
امضای عزیمت: گذراندن اراده. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۴ ) .
امضای اندیشه: گذرانیدن فکر. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۵۳ ) .
امام ساختن: پیشوا قرار دادن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۶۲ ) .
الوان طعام: خوردنی های گوناگون. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۹ ) .