پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٩٠٩)
تقریر صدق: بیان راستی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۹۱ ) .
تقدیم ملهیات:پیش انداختن لهوها. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۴۰ ) .
تقدیم ملتمسات:پیش انداختن خواهش ها. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۴ ) .
تقدیم فرمان:پیش انداختن امر. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۷۸ ) .
تقدیم شرایط:پیش انداختن شرط ها. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۰۴ ) .
تقدیم اندیشه:پیش انداختن تفکر . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۴۹ ) .
تقدم فضل:پیشی برتری . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۵۴۲ ) .
تقاعد نمودن:کناره گرفتن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۵۲ ) .
تقاضای شهوت:تقاضای میل . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۰۲ ) .
قند :در زبان هندی به کریستال "خاندا" گفته می شد . هندی ها وقتی شکر را به شکل نبات یا کرستال تبدیل می کردند به آن خاند می گفتند ایرانی ها خاند را گند ...
تفرس ذهن:فراست خاطر . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۸۰ ) .
تفرس خاطر:فراست ذهن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۵۹ ) .
تفأل نمودن:فال نیک زدن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۲۲ ) .
تفاضل نمودن:افزونی جستن ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۰۸ ) .
تعود فرمودن:خوگر ساختن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۶۵ ) .
تعمیه ی استجهال:نابینا ساختن نادانی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۷۹ ) .
تعطف نمودن:مهربانی کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص۳۷۹ ) .
تعبیه ی احتیال:آماده ساختن حیله. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ۴۷۹ ) .
تعارف ارواح:آشنایی روح ها. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ۵۷ ) .
تطلب حال:پیاپی جستن حال. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ۸۴ ) .
تصاریف روزگار:پیشامدهای زمانه. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۸۵ ) .
تشنه مردن:از عطش مردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۲ ) .
تشنه بودن به خون:خواستار انتقام بودن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۱۶ ) .
تشریف دادن:خلعت دادن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۷۴ ) . تشریف دهد: افتخار بده، فرود بیاید، تشریف بیاورد . ( ( هیهات که چو ...
تسلیم گونه:رام وار. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۳۱ ) .
تسامح کردن: آسان گرفتن با یکدیگر. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۳۴ ) .
تزیین فرموده: آراسته نموده. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۱۲ ) .
تزویر زور:فریب دروغ . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۹۱ ) .
تزویر باطل:مکر غلط ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۱۸ ) .
تزوج ساختن:زناشویی کردن ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۲۳ ) .
تزلزل گرفتن:سستی پذیرفتن ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۰۱ ) .
ترویج پذیرفتن:روایی یافتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۰۴ ) .
ترگ کلاه:بخش زبرین کلاه. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۹ ) .
ترک کلی:واگذاشتن بنیادی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۴۱ ) .
ترکیب یافتن:به هم پیوستن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۷۰ ) .
ترقب احوال:پاس داشتن حالها. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۶۹ ) .
ترفند تراش:مکار ، حیله گر. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۴۴ ) .
ترشی پیشانی:تلخ کامی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۹۳ ) .
تر شدن دامن:آلوده شدن آن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۵۰ ) .
ترجیح نهادن:افزونی نهادن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۳۳ ) .
ترتیب معاش:تنظیم زندگی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳ ) .
ترتیب وجود:تنظیم هستی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳ ) .
تربیت پذیرفتن:پرورش یافتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۳۴ ) .
تدبیر معیشت: کار ساختن زندگی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۱۱۱ ) .
تدارک حال: دریافتن وضع. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۸۵ ) .
تخمیر اندیشه: سرشتن فکر. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۱۱ ) .
تخم در شوره افشاندن: بذر در نابه جا پاشیدن. کنایه از کار بی نتیجه انجام دادن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۷ ) .
تخم افگندن: دانه افشاندن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۱۵ ) .
تخلف افتادن :واپس ایستادن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۰۸ ) .
تخفیف کردن :سبک کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۰۹ ) .