پاسخهای عباس (٦٧)
Yes, he can. I mean that sounds like a lot of eggs but he can do it.
that sounds یعنی به نظر میرسه.
آیا بعد از was و were نباید فعل به صورت ساده یا به همراه ing استفاده شود؟ چرا بعد از was گذشته move یعنی moved در جمله زیر استفاده شده؟ He was moved by the man’s suffering
به این حالت میگن passive voice که معادلش در فارسی فعل مجهول هست. برای هر tense ی هم کاربرد داره. کافیه که بعد فعل be از حالت سوم فعل (past participle) استفاده بشه: He was moved by the man's suffering: توسط درد کشیدن آن مرد، تحت تاثیر قرار گرفته بود/ شوکه شده بود.
some خیلی وقت ها برای اسمهای countable (شمارا) مفرد هم به کار میره، برای نشون دادن اینکه اون اسم نامشخص هست: There has got to be some way of getting out of this place.
He’s supposed to be making our city a better place That just came over me.
به جای استفاده از present simple tense (حال ساده) از present continuous tense (حال استمراری) بهره گرفته. برای همین فعل کمکی be به عنوان infinitive عمل کرده و بعدش مسقیما present part ...
چرا اینجا از فعل make استفاده کرده؟ Until she made it to the bottom of the canyon
make در اینجا یعنی به "با موفقیت به جایی رسیدن" هست. او با موفقیت خودشو به انتهای"ژرف دره" رسوند.
دلیلش واضحه چون subject (فاعل) شما در این حالت what هست. what وقتی به تنهایی استفاده بشه، مفرده و s شخص ثالث باید باهاش استفاده بشه.
فرق این دو تا کلمه و تفاوت کاربرد شون چیه ؟ legible eligible
legible یعنی "خوانا": My handwriting is quit legible. eligible یعنی واجد شرایط: I'm afraid you're not eligible for the mortgage. (متاسفانه واجد شرایط وام مسکن نیستی) شبیه به هم هستن ولی ارتباط معنایی ندارن.
تا به الان، تا همین حالا، قبلا. بسیار ی از بلیت ها تا همین الانش/قبلا فروخته شدن.
No, it’s a taste you have to get used to.
نه، این مزه ای است که باید بهش عادت کنی. get used to something یعنی عادت کردن به چیزی.
مخفف going to هست. البته غیر رسمیه.
present simple. فعل اصلی be هست و confused صفت.
Terence, uh, seems to have had an incident.
به این زمان فعل (tense) present perfect (حال کامل) گفته میشه. خیلی خلاصه: have + past participle فعل have یه بار فعل کمکی و بار دیگه به عنوان فعل اصلی اومده.
توی مثالی که اوردین به معنای "to visit a place for a short time , often when you are going somewhere else " معادلش در فارسی سر زدن به کسی هست. I'll come by your house as soon as I finish my chores. یعنی به محض اینکه وظایفم رو تموم کنم بهت (به خونت) سر می زنم.
find یعنی پیدا کردن، found ماضی اش هست. البته found خودش میتونه به معنای تاسیس کردن، به وجود آوردن باشه که ماضیش میشه founded: The university was founded 200 years ago.
تحت تاثیر قرار گرفت، خوشش اومد، تحسینش برانگیخته شد. Her teacher was impressed with her intelligence. I was impressed by his knowledge about politics. در واقع impressed یک صفت جدید نیست و حالت passive (مجهول) برای فعل impress (تحسین کسی رو برانگیختن) هست: impressing: This painting is so impressing. impress: Her singing impressed the audience.
کلمه ای تحت عنوان "los" نداریم. احتمالا منظورتون Los Angeles هست. نام این شهر اسپانیایی هست و los حرف تعریف (معادل the) برای کلمات جمعه.
نوروز اولين روز بهار رو جشن ميگيره
Nowruz celebrates the first day of (the) spring. ولی جدای از اون یکم متن شما بی معنی به نظر میرسه.
یک اصطلاح هست. معنی خاصی نمیده. توی فارسی هم چیزی شبیه به این داریم. مثلا "کتاب متاب"، "سواد مواد"و... در واقع هدف زیبا کردن صحبت کردن از طریق اضافه کردن هم قافیه است.
The brave soldier, home from the war.
... از جنگ به خانه شان (احتمالا استعاره ای از میهن) [برگشتند]. در انگلیسی گاهی at قبل home حذف میشه.
I had been trying to go to sleep for two hours.
مطابق مطلبی که در اینجا دیدم بله البته به معنای به خواب رفتن هست (معادل fall asleep).
have فعل حال (present) و had گذشتهاش (past) هست.
فعال fight بسته به معنی ای که داره انواع مختلفی از preposition (حرف اضافه)ها رو میگیره: 1- میتونه به معنای جنگیدن یا مبارزه با یک فرد یا گروهی از انسانهای دیگه (مثلا یک گروه شورشی، یک ک ...
از وقتت استفاده کن، عجله نکن. اینجا رو ببین
به این حالت subjunctive mood گفته میشه. معادلش در فارسی "وجه التزامی" نام داره. در این حالت فعل دچار تغییر شده مثلا was تبدیل به were میشه یا s شخص ثالث از بین میره. مثال های دیگرش: I demand sh ...
My parents are both teachers so you’d imagine I’d have no trouble at all academically. تفاوت imagine و suppose چیست؟
suppose تعریفش to think that something is true هست . می تونه فرض کردن یا فکر کردن ترجمه بشه: He will return on Tuesday, I suppose. یعنی "فکر کنم" سهشنبه برگرده. suppose برای بیان یک احتمال به ...
Help me the wolves are coming after my sheep! تو این جمله از اصطلاح استفاده شده؟
به نظر نمیاد come after معنای جداگانه ای بده. معنی جمله یعنی گرگ ها پس از گوسفندانم دارن میان. اینجا رو هم ببین .
It’s been such a long time این جمله رو مستقیم توی مکالمه بگیم بی معنی نیس مثلا برای اینکه این برای خیلی وقت پیشه به کار نمیره؟
اگه منظورتو درست متوجه شده باشم، من شنیدم که میگن that was a long time ago یعنی مال خیلی وقت پیشه و دیگه نباید حرفشو زدو ... مثلا : "You played a prank on me when we were in high school." "But that was a long time ago!"