تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

It's all or nothing. تا زمانی که کاری بطور کامل انجام نشود، قابل قبول نیست. ( کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد. )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشابه آن چه در ایران با نام "سینی مزه" شناخته شده است. ● سینی مزه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوراک جگر غاز

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه کوه، یه کپه، یه عالمه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نتیجه ای در پی نداشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با شوق و صدای بلند آواز خواندن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dial back: To reduce the intensity, extent, or amount of something. scaling down efforts, reducing enthusiasm, or taking a step back in some activi ...

پیشنهاد
٠

طرف هارت و پورتیه هارت و پورتش زیاده نگاه به هارت و پورتش نکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضخامت، کلفتی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لب به سخن گشودن ( ناگهان ) شروع به سخن گفتن نمودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جیک تو جیک هم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکلیف خود را دانستن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنترل چیزی را در دست داشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گردشگری موضوعی؛ niche tourism نقطه مقابل گردشگری انبوه ( niche tourism ≠ mass tourism )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جواب پس دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به روزرسانی نرم افزار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فیلم ( ورق ) محافظ رنگ PPF: paint protection film {مورد استفاده برای خودروها و سایر وسایل نقلیه}

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هدفی بالاتر از حد انتظار دست یافتن

پیشنهاد
٠

[هوانوردی و نظامی]: دستگاه های اندازه گیری اینرسی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آمادگی بیش از حد آمادگی بیش از حد لازم برای یک موقعیت، رویداد یا کار خاص. شامل صرف زمان، تلاش یا منابع زیاد برای آماده سازی که البته گاه می تواند به ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آن چه که وقت و زمان را بیهوده از بین می برد. یک چیز یا یک شخص که وقت ما را هدر می دهد. مثال؛ Instagram is a time bandit.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تسلط کامل یافتن بر چیزی تمام و کمال از بر شدن مثال: He ingested all the information. او تمام اطلاعات را بلعید. ( به تمام اطلاعات، تسلط و مهارت کامل ...

پیشنهاد
١

داشتن احساس عدم تعلق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طبقه بندی شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیش از اندازه برآورد کردن، زیاد برآورد کردن، غلو کردن، دست بالا گرفتن overrate - overestimate - exaggerate

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زرق و برق - تجملات

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Rake ( verb ) به چنگ آوردن به جیب زدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Miscommunication سوء برداشت، کج فهمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

مخفف عبارت id est در زبان لاتین است. ترجمه: به این معنا که . . .