نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a wet blanket: آدم حالگیر
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i cant help it: چاره ای ندارم
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
last a long time: دوام طولانی دراد
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
formal schooling: تحصیلات رسمی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exam: معاینه{ توسط دکتر }
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sleep in: sleep later than usual
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
officials: مسئولان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reflected: نشان دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vessels: عروق
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bubbling: فرآیند قُل قُل کردن!!!!!!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bubbling: فرآیند قُل قُل کردن!!!!!!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
consuming: مصرف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feed into: ماده اولیه وارد دستگاهی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
affably: in a friendly manner
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adversities: بدبختی - سختی - مشکلات
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
allies: نیروهای خودی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
more and more: روز افزون
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
turned out: ثابت شد. معلوم شد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
without ceremony: بدون تعارف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bonfires: آتش بازی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
analogies: شباهت ها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
analogies: شباهت ها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as it turned out: آن گونه که معلوم شد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
novocaine: بی حسی موضعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
novocaine: بی حسی موضعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inserted: داده شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
modification: در گرامر به معنای تعریف، مشخص کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fumbling: سوتی دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stumbling: تلو تلو خوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stumbling: تلو تلو خوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
picket: حصار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
picket: حصار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
traditional: مترادفconventional
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
midsummer: stand for middle summer
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
teddy bears: خرس عروسکی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
disk jockey: همون DJ خودمون!!!!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
barmaid: مشروب فروش زن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tally: چوب خط |||
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bacardi: نوعی مشروب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bacardi: نوعی مشروب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upside down: کارهای عجیب و غریب کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
boardwalk: ( راهی معمولا چوبی و باریک که بر رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boardwalk: ( راهی معمولا چوبی و باریک که بر رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
strut: قیافه گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strut: قیافه گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
courtside: بالا نشین ( درمورد ملکه و پادشاه که ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dubstep: نوعی رقص با لرزش فراوان بدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
obsessed: عقده ای شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
headaches: دردسر ( trouble )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do away: لغو کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cope with: get along
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
strung out: مضطرب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
undecipherable: ناخوانا - بد خط
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
undecipherable: ناخوانا - بد خط
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
aman of means: مرد پولدار ( اصطلاح )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a lick and a promise: اصطلاح به معنی گربه شور کردن، کار ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a fly in the ointment: نکته منفی چیزی ( اصطلاح )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a feather in one's cap: مایه ی افتخار، موجب سر افرازی{اصطلا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a square peg in a round hole: وصله ی ناجور ( اصطلاح )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
act like: تقلید کردن - ادای کسی را در آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
apple polishing: پاچه خواری و خودشیرینی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
apple polishing: پاچه خواری و خودشیرینی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as broad as it is long: همان آش و همان کاسه{اصطلاح}
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
as good as one's word: قابل اعتماد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the mercy of: وابسته به، متکی به
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
blow hot and cold: شل کن سفت کن در اوردن - اصطلاح
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow hot and cold: شل کن سفت کن در اوردن - اصطلاح
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow one's top: عصبی شدن و کنترل خود را از دست دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
by hook or by crook: اصطلاح - هر جور که شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bring down the house: اصطلاح - غوغا به پا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring down the house: اصطلاح - غوغا به پا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring home the bacon: موفق بودن و نان شب در آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
carry the day: اصطلاح - پیروز شدن، همه را موافق خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
carry the day: اصطلاح - پیروز شدن، همه را موافق خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
castles in the air: اصطلاحی در مورد اینکه کسی در آسمون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
castles in the air: اصطلاحی در مورد اینکه کسی در آسمون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feel funny: اصطلاحی به معنی احساس ناراحتی یا اح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
urbane: آداب، با نزاکت و مودب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
receipt: رسید، حواله
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
apologies: بهانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bruised: درمورد یک شخص بخوایم بگیم معنی" زخم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
alive and kicking: سر و مر و گنده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bear garden: اصطلاح. . . حمام زنانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the penny drops: اصطلاح. . . 2زاریت افتاد؟
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jump down somebody's throat: اصطلاح. . . به کسی توپیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
from a to z: از سیر تا پیاز، از الف تا یا، کاملا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
can: من نمیتونم آشپزی کنم، بنابراین زیاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
can: او تمام کمپوت هلو را خورد
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
early bird: سحر خیز باش تا کامروا باشی!
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
italy: او برای یک ماموریت ویژه به ایتالیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
countryfolk: به مردم محلی یک روستا میگن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
countryfolk: به مردم محلی یک روستا میگن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prim minister: نخست وزیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
villain: توضیحی برای پیدایش این کلمه: villaع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pretending: تظاهر کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
correctional system: نظام تادیب ( ادب کننده )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quiet way: آرامش کامل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
is going to: قصد داره که
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
applauding: کف زدن، تشویق کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boos: هو کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hurting: آزار دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
making a living: امرار معاش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bench: جایگاه ( در دادگاه )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
exam: معاینه{ توسط دکتر }
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
losses: ضرر و زیان/خسارت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ruined: {از بین بردن} he ruined a family tr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ruined: {از بین بردن} he ruined a family tr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
county: منطقه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
is the: عبارت است از
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
with: وقتی که/درحالی که with the clinics ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unfeeling: ظالمانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
along for the ride: تنها برای منفعت کنار کسی بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
favoritism: استثناء قائل شدن نسبت به کسی - طرفد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
favoritism: استثناء قائل شدن نسبت به کسی - طرفد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
arrested: دستگیر کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heartbeat: جایی نوشته بود به معنای جنبش های قل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
emit: ساطع کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rolled: rolled=move غلت زدن /حرکت کردن با چ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take in: کوتاه کردن شلوار!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
traffic ticket: جریمه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
its as a b c: اصطلاحی به معنای خیلی راحته مثل آب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
must be nice: آخ جون!!!{اصطلاح}
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
alles for you: وای به حالت!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
for no reason: همینجوری!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for no reason: همینجوری!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
question: it calls question مشکوکه!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
and so forth: . and so on=etc
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
deceive: you can not deceive me by telling s ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
her bark is worse than her bite: زبونش مثل نیش مار می مونه!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bet on the wrong horse: یک اصطلاح واسه کسی که اینده نگریش خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
making a roll call: حاضر غایب کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bark up the wrong tree: اصطلاح - تیرت خطا رفت -
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bark up the wrong tree: اصطلاح - تیرت خطا رفت -
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
he has got itchy feet: اصطلاح برای کسی که دوس داره زیاد سف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
he has got itchy feet: اصطلاح برای کسی که دوس داره زیاد سف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pray: التماس دعا دارمi beg to pray
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
she is second to none: اصطلاح{دومی نداره، آخرشه}
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
furry: پشمالو!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
engagement: engagement ring حلقه نامزدی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sophomore: دانش آموز کلاس دهم {سن 15 - 16}
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sophomore: دانش آموز کلاس دهم {سن 15 - 16}
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اثر عبدالحسین زرین کوب: 1. پله پله تا ملاقات خدا ( درباره م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rid: . . . Get rid of خلاص شدن از شر چی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tip top: I feel tip top من خوبم😊
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
issue: means problem
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
molest: آزار دادن/مزاحم شدن/اذیت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
blurry: مبهم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exaggerate: make something greater than it is. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mediocre: ordinary
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valid: *supported by facts or authority*
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
built: was built به گونه ای ساخته شده بود
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bulky: حجیم و جاگیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tight: under tight security تحت امنیت شدید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knack: means ability - skill
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in ways that: به شیوه ای که
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
misdirect: جهت گیری اشتباه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
misdirect: جهت گیری اشتباه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flash: مثل برق رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
corner shop: مغازه سر کوچه یا سرپیچ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tablet: means pill and drug
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
the early bird catches the worm: سحرخیز باش تا کامروا باشی ( ضرب الم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
snooze button: ساعت زنگ دار که قسمتی را که زنگ میز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nightmares: frightening dreams
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nodded off: dozed off or fall asleep or dropped ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fall asleep: dozed off or nodded off or dropped ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wholesale: in large amounts as well as less co ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
defraud: cheat and also deprive someone of r ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
double duty: نقش های دوگانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
professional touch: مهارت حرفه ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
challenge: call to a fight
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
miniature: represented on a small scale
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
miniature: represented on a small scale
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sports car: ماشین مسابقه ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sports car: ماشین مسابقه ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
excel: be better than
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
excel: be better than
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mount: get up on
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dread: "look forward to with fear "
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
masculine: *of man*
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
masculine: *of man*
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
raw language: زبان خشونت آمیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
underestimate: کم برآورد کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
numerous: several; very many
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tracks: راه، پیست
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brightest: باهوش، با استعداد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
antics: دلقک بازی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
antics: دلقک بازی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
quack: جعلی - قلابی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
yell: means shout or scream
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's up to you: means it depends in you
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rethink: think again
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rethink: think again
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
SAW: مثال جالب: i saw a saw that saw a s ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watch out: look after
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
process of elimination: در تست به معنای روش حذف گزینه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
BA: مخفف: bachelor of art
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
BS: bachelor of science
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gpa: مخفف: grade point average
١ سال پیش
١