پیشنهاد‌های English with Riehaneh (١٥٦)

بازدید
٥٢٧
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٧

در اصلاح به معنای جماع کردن است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

فیله مرغ سوخاری

پیشنهاد

مترادف با what's your gob?

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

حق کمیسیون گرفتن در مشاوران املاک و خودرو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به همچنین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مترادف با tight

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

غده سرطانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه نوع بازی که گروهی از افراد که به صورت دایره دور هم نشستند همراه با یه بطری انجام میدن .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به کسی زنگ زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

چک مسافرتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

لاک پاک کن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اَسِتون ( پاک کننده لاک ناخن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مترادف با bar saloon

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

مترادف با beat it buzz off

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

چیپسی که فقط نمکی هست و طعم دیگه ای نداره

پیشنهاد
٠

با چیزهای زیاد و مختلفی همزمان دست و پنجه نرم کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سفر کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

موقع تحویل سال نو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شعار لاتین سازمان فائو - سازمان خواروبار کشاورزی ملل متحدهست که به انگلیسی میشه Let there be bread و در کل به فارسی به معنای اینه که صلح و رفاه و آر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

porcelain ظروف چینی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

حشره کش - آفت کش مترادف با pesticide

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ما باید حواسمون به چیز های مهم و ضروری باشه We should keep our eyes on the ball

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی که نقشه طبق برنامه پیش نمیره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

وضعیت جسمانی ضعیف ( به خاطر بیماری )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف با bachelorette party

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آلودگی خاک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مثل سنگ استوار بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ما مدیونیم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطاحی است برای تست بارداری دادن refers to the act of taking a pregnancy test

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تست خانگی بارداری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

french pan ماهیتابه ای ضد زنگ و نچسب است که هم برای سرخ کردن و تفت دادن است و تفاوتش با frying pan در این است که frying pan دارای اضلاع شیب دار و کم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

روزی که دقیقاً شش ماه قبل یا شش ماه بعد از روز واقعی یک فرد متولد شده است

پیشنهاد
١

مترادف با don't take that tone with me

پیشنهاد
١

وقتی استفاده میشه که کسی شروع به گری کردن کنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در محاوره give someone a raspberry یعنی انجام دادن این عمل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مترداف با bachelor party

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

She was sitting shotgun او در صندلی کنار راننده ( صندلی شاگرد ) نشسته بود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

I am in!!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

I am down

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در اصطلاح میگیم فلانی چشش چیزی رو گرفته یعنی یه چیزی رو تحسین میکنه و دوست داره که اونو داشته باشه. .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

چته؟ چه مشکلی داری ؟ مترادف با = What's wrong with you Or What's the matter with you?

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف با =out of nowhere =out of blue =suddenly=unexpectedly

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی را همراهی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Someone who was born or live in London

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

She's in hiding غیبش زده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف با no way = not at all

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به زور به کسی چیزی را خوراندن نکته ی مهم این است که موقع استفاده از ضمیر برای force - feed ، باید ضمیر را بعد این فعل به کار ببریم نه میانش برای مث ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف see though rose - tined glasses

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

درک نکردن چیزی it's beyond me why she wants to marry Jack. در کَت من نمیره ( نمیتونم درک کنم ) که چرا او میخواد با جک ازدواج کنه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

an assistant