پیشنهادهای مریم صدری (١٨٠)
چیز پر هزینه و پر خرج
در جریان اطلاعات جدید قرار گرفتن به روز کردن/شدن
بدیهی است که
آزمون بازار
وضعیت چگونگی اوضاع
این تازه شروع ماجراست تازه اول کاره تمام ماجرا نیست Let’s say you are starting a new venture and have planned the initial and important stages befor ...
اداره کردن امور به انجام رساندن امور وضعیت را سر و سامان دادن کارها را راست و ریس کردن
درست از همان زمان بود که
اصطلاح عام اصطلاح کلی
همبستگی وهمی
سوگیری همسازی
سوگیری خودمحور
در سوگیری های شناختی به معنای "مُعَرِف گرایی" است.
معرفی محصول جدید به بازار
خطای بنیادی اِسناد
ساختار عاطفی
پیمایش تشخیصی شغلی
زمام امور را در دست گرفتن
تخصص گرایی
گستره محصول
ادغام جهانی
گزارش دهی مستقیم
گزارش دهی غیر مستقیم
مدت طولانی ( روی یک پروژه ) کار کردن کار کردن برای مدت طولانی در طول روز
طرح جایگزین
عجولانه
مشاهده حین مشارکت
مصاحبه غیرمستقیم
جوازداران
تبلیغ با پست مستقیم پست مستقیم: شکلی از بازاریابی مستقیم است که در آن مواد و محصولات تبلیغاتی از طریق پست برای مشتریان مورد نظر فرستاده می شود.
مراقبت های پس از فروش
بازار توسعه یافته
رقیب فوری
مطمئن ترین روش
پیشگویی خودشکوفا
کسب و کار فردی
ماتریس بازدهی
بنابر با تکیه بر
ساده کردن مسئله قابل فهم کردن موضوع
در متون مدیریتی: گوشه ی خاص بازار؛ گوشه ی دنج بازار؛ کنج بازار
ارتباط تنگاتنگی داشتن
طوفان فکری
اجتناب کردن
استدلال ربایشی
طراحی محور
تخریب خلاق
نوآوری معمارگرایانه
نوآوری پایدار نوآوری مداوم
مشتریان سطح پایین
غیر مشتری
حس هدف
با قدرت تمام
سرمایه ی مرحله ی کشت ایده
کاربر پیشرو
مجموعه تفکرات
جلسه ی بازنگری
سرمایه گذاری متوالی
مقدمات نوآوری
مقدمات فازی
معیارهای مالی
معیارهای غیرمالی
هزینه مستقیم
هزینه یابی هزینه گذاری قیمت گذاری
محرک قیمت
طرح آزمایشی پروژه ی آزمایشی
بهره وری از کارخانه
نرخ تولید پسماند
بازده حقوق صاحبان سهام
هزینه سرمایه
دارایی سرمایه ای
سرمایه ی به کار گرفته شده
لیزینگ سرمایه ای
لیزینگ عملیاتی
تعهدات بدهی
هزینه فروش
حاشیه سود ناخالص
دوره ی نگهداری موجودی کالا
دوره ی تسویه ی حساب های پرداختنی
تقبل کردن
نوسان قیمت
نوسانات ضمنی تلاطم ضمنی
توزیع نرمال لوگاریتمی
تاریخ سررسید زمان سررسید
نقدینگی نداشتن
نرخ بازده تا سررسید
به درستی قیمت گذاری نشده
سهام تدافعی سهام دفاعی
بازده اضافی
نرخ تنزیل
تجربه برتر
دارایی همبسته
جنبش سهام
رشد هندسی
سود سرمایه ای عواید سرمایه ای
انباره
خرید انبوه
سیاست تک قیمتی
سیاست مرجوعی کالا
دستیافت
نقطه درد
پرسونا کاربر
پرسونای اولیه
نقص سیستم ایمنی
دامپروری
بروز بیماری
چیزی را از نزدیک و با دقت دیدن
گرفتار روزمرگی شدن دچار روزمرگی شدن
دچار یکنواختی شدن
دچار روزمرگی شدن گرفتار روزمرگی شدن دچار یکنواختی شدن
سردرگم
کسب و کار خود را راه انداختن، خصوصا برای پزشکان و وکلا افتتاح دفتر کار یا مطب
به اصل مطلب پرداختن
کارمند مادام العمر
از این رو به آن رو کردن/شدن
عطسه های پشت سر هم
تمایل داشتن
تمایل به انجام کاری داشتن
این عبارت را با یک مثال توضیح میدهم: what he would have given for a single day of calm. یعنی: He would love a single day of calm. که به فارسی می تو ...
in a different way به طور متفاوت جور دیگر
کنار کسی بودن وقتی به شما نیاز دارد
بی تفاوت
درکت می کنم
بی رودربایستی صحبت کردن بی تعارف حرف زدن رک و پوست کنده گفتن
a way of getting out of a difficult or unwanted situation راه گریز راه فرار راه نجات
ارزش قائل شدن
ماهر، کار بلد، کار درست
ناخوشایند
متوجه معنی یک جوک شدن سر در آوردن متوجه نکته ی چیزی شدن
بیکار بودن کار نداشتن
شغل یا کار خود را حفظ کردن
اجناسی که یک جا خریداری شده کالایی که چکی بخرند
سایه سازی شغلی
to make a decision or take a positive action. تصمیم گیری اقدام به انجام کارهای مثبت که به قولی میگیم یه تکونی به خودت بده، خودتو جمع و جور کن، یه حر ...
در هم تنیده
مسکوت
تر افزار یا خیس افزار تعریف: ایده ی متناسب با سخت افزار و نرم افزار در کامپیوتر است که برای اشاره به ساختار بیولوژیکی بدن موجودات زنده استفاده می شود.
باوری را به کسی القا کردن
موقعیت و محبوبیت خود را از دست دادن
بیزار از
خدمات رفاهی عمومی
ریسک زدایی کردن
ریسک زدایی
پا پس کشیدن
تقسیمات کشوری
نهشته های چین خورده
angrily abandon an activity or pursuit that has become frustrating, especially the playing of a video game با عصبانیت و خشم کاری را ترک کردن یا متوقف ...
روالی را پیش گرفتن
قریب الوقوع در شرف وقوع
انجام یک کار به هر قیمتی؛ انجام کاری با قبول ریسک شکست ( در واقع یعنی کاری را انجام دهیم که از شکست خوردن در آن می ترسیم یا قبلاً هرگز آن کار را انجا ...
معمولاً وقتی که می خواهند به طعنه بگویند که چیزی جدید و غیر منتظره نیست از آن استفاده می کنند. برای مثال: News flash! your brother's late again!
to cause ( an idea, feeling, etc. ) to be in someone's mind ایده ای را در ذهن کسی کاشتن فراهم کردن یا ایجاد یک ایده یا احساس
سر درگم
افسر اول عرشه
to turn around quickly or to turn something or someone around quickly.
به دور از هرگونه نزاع
به بار آوردن
مسئلۀ خطیر
آگاه شدن به واقعیت پی بردن
در فرهنگ لغت واژۀ رگرسیون از لحاظ لغوی به معنای پسروی، بازگشت و برگشت است. اما از دید آمار و ریاضیات به مفهوم بازگشت به یک مقدار متوسط یا میانگین به ...
دانش تخصصی specialist knowledge includes a range of factual, theoretical and practical knowledge, as well as competencies and skills in a particular ...
جدی نگرفتن، ساده از کنار موضوعی گذشتن
مهلت تحریریه
پروژه ساختمانی
شرکت حمل و نقل
زمان حضور کاربر یا زمان توقف کاربر: مدت زمانی است که یک شخص برای نگاه کردن به یک صفحه وب بعد از کلیک کردن وی بر روی یکی از نتایج صفحه نتایج جستجو و ق ...
تکنولوژی/فناوری تحول آفرین تکنولوژی/فناوری برهم زننده
دورۀ رونق و شکوفایی
جذابیت خود را از دست دادن
مغایرت گیری مغایرت زدایی
قابل حمل
ابهام زدایی
شکل پذیری
کمبود شایستگی ها
نسخۀ اولیه ( پیش از ویرایش ) پیش نویس اولیه پیش نویس کلی بررسی اولیه ارزیابی اولیه تحلیل آزمایشی متضاد آن final cut است به معنای نسخۀ نهایی ( پس از ...
راز مگو
حداقل دست کم
مترصد به امید در انتظار منتظر
روئیت پذیری برند
رجحان برند
همۀ جوانب را در نظر گرفتن