پیشنهادهای زینب سرآمد (٣٠٢)
عینک دماغی بدون دسته که فقط از یک طرف بند داشته و مربوط به اواخر قرن ۱۹ و اوائل قرن ۲۰ می شده
بین گروهی، بین طبقاتی ( گروههای اجتماعی، اقتصادی، . . . ) Interclass marriage
۱. نوعی شیرینی گرد حاوی عسل و شکر تقریبا شبیه نون خامه ای که بصورت بسته بندی در مغازه هم فروخته می شود. معانی محاوره ای دیگر: ۲. Sweetheart ۳. Darlin ...
Serial number Say nothing Signal to noise ( radio ) Screen name Substantia nigra ( brain )
قرص سوخت که ساخت آلمان است و انرژی زیادی تولید می کند و معمولا در کمپها برای تولید روشنایی و جوشاندن آب جهت تهیه غذا استفاده می شود. از اجزای اصلی آن ...
یک معامله خیلی خوبی انجام دادن ( هنگام خریدبا تخفیف زیاد ) و در موارد دیگر با منفعت بیشتر
کسی را زیر نظرگرفتن
minuete نوعی رقص گروهی برای زوجها ( فرانسه قرن هفدهم )
Cantor/chanter آوازه خوان مذهبی در گروه های مسیحی یا یهودی که بصورت تک خوان اجرا میکند
پیشگام، پیشقدم لقب مادام کوری
بسیا صرفه جو
علاوه بر معانی ذکر شده: زن قوی که بجای همسرش که به جنگ رفته کار می کند.
معنی پول پرست و پول دوست را هم می دهد.
کنترل معکوس ( در بازی های ویدئویی )
سنگ ساب صیقل دهنده سطوح ( اعم از چوب، سنگ، پلاستیک، . . )
زاییده فکر
A day that you will always remember because something good happens to you then The day I started my favorite job is a red letter day for me
To have a low opinion of someone قبول نداشتن کسی دست کم گرفتن کسی نظر منفی داشتن به کسی با تحقیر نگاه کردن به کسی
to drive to another location that isn't too far
عقلتون از دست دادی!
نوعی سم گیاهی که شکارچیان بومی هنگام شکار برای سر نیزه شان استفاده می کردند.
دارویی جهت درمان سرطان که در ۱۹۵۰ معرفی شد ولی موثر بودنش هیچگاه به اثبات نرسید.
find it hard to decide دو دل بودن
نوعی غذای پر انرژی بدون گوشت، پر از سبزیجات با نشاسته کم شامل: پودر چیلی ( فلفل پر ادویه ) هویج فلفل سیر قارچ لوبیا چشم بلبلی
گذشته foul به معنی خطا کردن در یک مسابقه ورزشی One of the defenders fouled Smith.
nil nil draw صفر صفر مساوی ( در فوتبال )
همچنین کشف و تعیین محل هدف با رادار
To wait until the end of a difficult event or situation They saw out the strong storm at home آنها تا پایان توفان سخت در خانه منتظر ماندند.
متداول ترین رایج ترین شایع ترین معمول ترین متعارف ترین
renal = کلیوی، مربوط به کلیه colic = قولنج، درد ناگهانی
خویشاوند مذکری که رابطه خونی با شما دارد حتی اگر شما از وجود او بی اطلاع باشید. The king died in October and was succeeded by his kinsman, Fredrick
To come to existence To happen To take place To be found To be present To come about The accident occurred at dawn
محکوم قبلی زندانی قبلی بازداشتی قبلی
اینطوره
گور زن غول ( روح خبیثی که اموال مرده را از قبرش می دزدد ) مرده خوار دزد قبر سارق قبر
کوتاه شده goodmorning برای افراد تنبل
The word comes from the name of Benjamin Franklin whose face is showing on the hundred dollars
forty - love در بازی تنیس امتیاز اینطور خوانده می شود
چیزی را از جایی بیرون کشیدن ( اصطلاح ) نارحتید از اینکه مانند دیگران نیستید He feels like a fish out of water because nobody sees him
اصطلاح هندی به معنای"پیروزی" Victory
به زبان کودکانه یعنی درس lesson
چرخ و فلک زدن مانند چرخ، چرخیدن روی دستها و پاها کله معلق زدن مانند چرخ گاری
حالا از همه مهمتر
شکل کوتاه شده صفت scrumptious لذیذ خوشمزه دوست داشتنی ( فرد )
کلافه شدن
علاوه بر معانی ذکر شده به معنای لکه ننگ و مایه شرمساری نیز هست: The situation of poor people is a black eye for the administration ( a mark of shame ...
an entertainment center in London Coventry street
وابسته به رسیدگی مربوط به تحقیقات مبنی بر رسیدگی Investigatory و investigative یکی هستند و هر دو صفتند
پول اضافی که باید برای چیزی پرداخت شود: Some hotels add so many extras to the bill.
save my hide ( save my skin ) نجات دادن کسی از خطری to keep someone from being harmed