پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

بازدید
٣٠,٢٩٦
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

غُوص:[اصطلاح صید ] فرو رفتن در دریا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

فریس:[اصطلاح صید ]وسیله است چوبی جهت اندازه گیری عمق آب.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

غُوز کردن :[اصطلاح صید ]فرو رفتن در دریا.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

عُدّه:[اصطلاح صید ]انداختن تور در دریا به قصد ماهیگیری ( تور های انتظاری ) .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

عالیه :[اصطلاح صید ] جلو لنج ، به قسمت بیرونی و گودی و زیر لنج گفته می شود ( قوس شکمی لنج )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

شوُنه = روغنی است که به بدنه لنج مالیده می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

طاپول:[اصطلاح صید ]بویه های بزرگ شناوری که بر روی تورهای صیادی گذاشته می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

شَلمون:[اصطلاح صید ]یک سری تخته که شبیه دنده های انسان در کف لنج از بالا به پایین کار گذاشته شده ؛، ولی به کف لنج نمی رسد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

شِگل:[اصطلاح صید ] حلقه ای فلزی جهت گذراندن طناب درون آن.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

شِرا :[اصطلاح صید ] پارچه یا چادری که جهت حرکت دادن قایقهای بادی از آن استفاده می نمایند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

شباک:[اصطلاح صید ] قسمتی ازتورکه به لنج نزدیک است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سینه :[اصطلاح صید ]جلو لنج.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سُوار سینه :[اصطلاح صید ] محلهای برای نشتن ملوانان.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سُوار مفَر :[اصطلاح صید ]محلهای برای نشستن ملوانان.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سُو :[اصطلاح صید ] سنگهای که جهت پایین بردن تور به ته آن بسته می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

سُوار :[اصطلاح صید ] چوبهای که در عرض لنج گذاشته می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

سماچ :[اصطلاح صید ] لنج ماهیگیری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

سِلو :[اصطلاح صید ] آهسته حرکت کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سِلِسل :[اصطلاح صید ]به زنجیر های لنگر گفته می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سِل :[اصطلاح صید ] روغنی است که به بالای لنج مالیده می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سِردان :[اصطلاح صید ]به آشپزخانه ی لنج گفته می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

سِرِیان:[اصطلاح صید ]قسمتی از لنج که جهت پختن خوراک از آن استفاده می شود ( آشپزخانه )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

زیلو:[اصطلاح صید ]به دستشوی یا توالت لنج گغته می شود که در عقب لنج متصل است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

زُلال=سایبان لنج

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

رَش:[اصطلاح صید ] پراکنده کردن آب و ایجاد امواج در هنگام حرکت لنج در دریا.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

دِیره :[اصطلاح صید ] قطب نمای لنج

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دُومن تور:[اصطلاح صید ] پایین تور که وزنه ها به آن متصل است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

دَهل لنج:[اصطلاح صید ] به قوس شکمی زیر لنج گفته می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

دولاب :[اصطلاح صید ] فرمان یا رُل لنج – به دسته فرمان هم دولاب گفته می شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوزه :[اصطلاح صید ] نخ تعمیر تور دوزه کردن : تعمیر تور با نخ تور بافی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

دوُسه :[اصطلاح صید ]پله لنج

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دَفرِه:[اصطلاح صید ] تایر یا طنابهای ضخیم که در طرفین لنج جهت جلوگیری از برخورد وصدمه دیدن ، کار گذاشته شده اند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

دِگَل:[اصطلاح صید ] چوبی است مقاوم راست بصورت عمود در وسط لنج قرار دارد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دریا پُر:[اصطلاح صید ] مد کامل.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

دُرمِیت:[اصطلاح صید ] چوبهای محکمی است که داخل لنج قرار گرفته ، تا لنج از هم باز نشود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دیرک:[اصطلاح صید ]دوبازوی که در طرفین لنج ، جهت صید ترال کف از آن استفاده می نمایند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

دُرابه:[اصطلاح صید ] پارچه یا برزنت اضافی.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خَن:[اصطلاح صید ]محلی که وسایل اضافی در آن ذخیره می شود. قاعدتا هر لنج دارای سه خن است - طبقه پایینی لنج.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

چین:[اصطلاح صید ]سوزن تور بافی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

چی بال:[اصطلاح صید ] بویه بزرگ شناوری.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چُور:[اصطلاح صید ] حوضچه های ساحلی کم عمق.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

چَلب:[اصطلاح صید ] چوبی است جهت گرفتن طناب لنگر – چوب افقی در جلو لنج که در منار گوش کرکی قرار گرفته و جهت کشیدن و سفت کردن طنابها ، از آن استفاده می ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

چِملاق:[اصطلاح صید ] وینچ که به وسیله قرقره و زنجیر کار می کند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

چِپُو:[اصطلاح صید ]تُلمبه ای دستی که حهت کشیدن آبهای زاید لنج ، از آن استفاده می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

جِهاز:[اصطلاح صید ] لنج

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

جِل:[اصطلاح صید ] تور مخصوص که جهت صید میگو از آن استفاده می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

جالی:[اصطلاح صید ]تخته صید تور با تم ترال، ودرب های تخته ای مه دهانه انبار های لنج را می پوشاند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تهریج:[اصطلاح صید ] لبه های لنج

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

تَنپَل:[اصطلاح صید ]خاک نرم و سیاه رنگ کف دریا.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تَلوار:[اصطلاح صید ] چادر پارچه برزنتی مخصوص لنج.