پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

بازدید
٣٠,٢٩٦
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

سردفتر :[اصطلاح ملک و مسکن] برای تنظیم و ثبت اسناد رسمی وزارت عدلیه در حوزه های ثبتی به قدر کفایت دفتر اسناد رسمی تأسیس خواهد نمود. ( ماده ۱ قانون دف ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سند تعویضی :[اصطلاح ملک و مسکن] در اثر بی توجهی مالک یا اتفاقات غیر مترقبه از قبیل آتش سوزی یا سیل اسناد مالک غیر قابل استفاده می شوند در این صورت ما ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سند رسمی :[اصطلاح ملک و مسکن] اسنادی که در اداره ثبت اسناد و املاک یا دفاتر اسناد رسمی یا در نزد سایر مأمورین رسمی در حدود صلاحیت آن ها و بر طبق مقرر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سند معارض :[اصطلاح ملک و مسکن] چنانچه نسبت به تمام یا قسمتی از ملکی دو بار سند مالکیت صادر شود سند مالکیت مؤخر صدور را که نسبت به تمام یا قسمتی ازملک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

شماره ثبتی :[اصطلاح ملک و مسکن] عددی است که معیار شناسایی املاک از یکدیگر می باشد و ترتیب آن بسته به زمان ثبت آن ملک و مجاورین دارد بدین ترتیب اعداد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

سواد مصدق :[اصطلاح ملک و مسکن] مقصود از سواد مصدق سوادی است که دفتر محکمه ای که عرضحال به آن جا داده می شود یا دفتری که از محاکم دیگر یا یکی از ادارا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

طرح هادی :[اصطلاح ملک و مسکن] عبارت از طرحی است که در آن جهت گسترش آتی شهر و نحوه استفاده از زمین های شهری برای عملکردهای مختلف به منظور حل مشکلات حا ...

پیشنهاد
٠

طلاقنامه رسمی :[اصطلاح ملک و مسکن] طلاقنامه در صورتی که مطابق نظامنامه های وزارت عدلیه ( یعنی تنظیم آن مطابق مقررات در دفاتر ازدواج و طلاق ) به ثبت ر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

عقد :[اصطلاح ملک و مسکن] عبارت است از این که یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آن ها باشد. ( ماده ۱۸۳ قانون م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

کاداستر :[اصطلاح ملک و مسکن] عملیاتی است جهت انجام و نصب علائم و نشانه های مربوط به تحدید حدود املاک و حریم آنها.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

کاربری :[اصطلاح ملک و مسکن] یکی از حالات خانه - آپارتمان - زمین - زمین محصور - عمارت مسکونی، تجاری، تجاری مسکونی، پاساژ، تعمیر گاه، چاه تلمبه - جنگل ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقف اولادی :[اصطلاح ملک و مسکن] نوعی از وقف خاص است که در آن موقوف علیهم منحصر در فرزندان واقف می باشند . در این نوع وقف حصه هر یک از فرزندان پسر و د ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

رحیقُ رمّانی:شراب سرخ به رنگ آب انار و لعل رمانی روی بهرام از آن گل افشانی سرخ شد چون رحیق رُمّانی ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 54 ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

لؤلؤِ تاب: لؤلؤ درخشان و تابنده در نمودار آن دو لؤلؤ تاب عمر گفتم دو روزه شد دریاب ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 545 )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

غالیه سودن برجایی: آنجا را خوشبو کردن چون شب از نافه های مشک سیاه غالیه سود بر عماری ماه ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 544 )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

غالیه سودن برجایی: آنجا را خوشبو کردن چون شب از نافه های مشک سیاه غالیه سود بر عماری ماه ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 544 )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

عماری ماه: فلک ماه ، برج ماه چون شب از نافه های مشک سیاه غالیه سود بر عماری ماه ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 544 )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

شغل پیوند: کار ازدواج و همسری و خویشاوندی . با توام دوستی یگانه شود شغلِ پیوند بی بهانه شود ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 544 )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

چنبر : حلقه ی طلسم ، خطوط و حروف و ترسیمات آن . یا ز سرها گشایم این چنبر یا سر خویشتن کنم در سر منظور: این طلسم را خنثی سازم ( هفت پیکر نظامی، تصح ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرشته پیوند: آنکه خویش و مقرب فرشته است ، اهل معنی و آنکه پیوند بستگی با فرشته دارد . بالکنایه عارف . تا خبر یافت از خردمندی دیو بندی فرشته پیوندی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

روبات و یا آدم آهنی که امروز به دست بشر ساخته شده است اندیشه ی ساخت آن از قدیم بوده و ساختن انسان آهنی که بتواند آن را جایگزین خود در انجام کارها کند ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

بارنامه ی شوی : عقد نامه ، عقد و نکاح همسر که چون اجاره نامه ایست و ایهاماً نامه و نوشته ای است که کسی را بار گردن کسی دیگر می کند . درکشیده نقاب زل ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بارنامه ی شوی : عقد نامه ، عقد و نکاح همسر که چون اجاره نامه ایست و ایهاماً نامه و نوشته ای است که کسی را بار گردن کسی دیگر می کند . درکشیده نقاب زل ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ماه خرگه: ماهچه ی خیمه ، نشان و علامت ماه در قبه ی خیمه . در بیت زیر ایهاماً ترک و زیباروی خرگاه . کای فلک آستان درگه تو قرص خورشید ماه خرگه تو ( ه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سِقلابی : مردم چکوسلواکی و یوگسلاوی. بانوی سرخ روی سقلابی آن به رنگ آتشی به لطف آبی ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 535 )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

رنگ بهرامی: رنگ ستاره ی مریخ که به عقیده ی نظامی گنجه ای سرخ است و به عقیده ی برخی نارنجی . روز بهرام و رنگ بهرامی شاه با هردو کرده هم نامی ( هفت پ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

روز بهرام: روز فرشته ی پیروزی و روز بیستم از هر ماه . روز بهرام و رنگ بهرامی شاه با هردو کرده هم نامی ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

هوای دُوگ :[اصطلاح صید ] هوای ارام .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

هِداک :[اصطلاح صید ] رفتن به دریا به قصد انداختن خیط و قلاب.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

نَگه:[اصطلاح صید ] اسکله یا لنگر گاه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

نیز:[اصطلاح صید ]سوزن تور بافی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مِیل سینه:[اصطلاح صید ] چوبی که طرفین لنج را به هم متصل می کند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

مِیل:[اصطلاح صید ]تخته جلو لنج که یک سر آن ( سر پایین ) به بیس متصل می باشد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

میداف :[اصطلاح صید ] پارو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مُول کردن :[اصطلاح صید ] سفت و محکم کردن طناب.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مالچ:[اصطلاح صید ]تخته ای که بر روی بیس قرار می گیرد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماشُوه:[اصطلاح صید ] قایق کوچکی که معمولا فاقد موتور است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

لهام شدن :[اصطلاح صید ] به گل نشتن لنج.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

ماچله :[اصطلاح صید ] غذای یک مدت معین ملوانان.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

گُیوم :[اصطلاح صید ] چوبهای عمودی در وسط لنج.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

گَلاف :[اصطلاح صید ] نجار ساخت یا تعمیر لنج گفته می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

گُوفه:[اصطلاح صید ] تور ترال ماهی و میگو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

گلاته:[اصطلاح صید ] دستمزد ملوانان که بصورت سهم از صید دریافت می کنند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

گَسل:[اصطلاح صید ] طنابی که به وسیله آن لنج را به اسکله یا هر چیز دیگر می بندند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کُنده :[اصطلاح صید ]= چوبی که پروانه لنج بر روی آن سوار میشود. در زبان آذری به چونه ی خمیر و نان کُنده گفته می شود .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

گرگور:[اصطلاح صید ] همان دام یا تله ای بزرگ سیمی است که در عمقهای مختلف انداخته می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

کلفات :[اصطلاح صید ] نخهای که جهت پوشاندن درزها و سوراخهای لنج از آن استفاده می نمایند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کاروف:[اصطلاح صید ]به تور ماهیگیری گفته می شود که در سواحل بسیار کم عمق استفاده می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

قُماره :[اصطلاح صید ] کابین لنج که ناخدا جهت هدایت لنج درون آن می نشیند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

فُندل:[اصطلاح صید ] اگزوز موتور لنج