پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
دوات بر کسی کشیدن : دوات را به سوی او پرتاب کردن گرم شد کز من این خطاب شنید بر من بی قلم دوات کشید ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 6 ...
فتراک کسی را گرفتن : از وی دادخواهی کردن و به وی متوسل شدن مستان از من آنچه شه فرمود گرنه فتراک شه بگیرم زود ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ...
عیاری به عدل نمودن : از روی عدالت و انصاف سنجیدن و قضاوت کردن تا عیاری به عدل بنماید بر عیالان من ببخشاید ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸ ...
عیاری به عدل نمودن : از روی عدالت و انصاف سنجیدن و قضاوت کردن تا عیاری به عدل بنماید بر عیالان من ببخشاید ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸ ...
بنفیر : با داد و فریاد ، بالکنایه از روی دادخواهی و تظلم چند ره پیش او شدم به نفیر کز برای خدای دستم گیر ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ...
جافی رای :ظالم و جفاکار ، جفا اندیش خاص کردش وزیر جافی رای با جفا هیچکس ندارد پای معنی بیت : مقرری او را شاه جفاکار قطع نمود زیرا با جفا کار نمی توا ...
خاص کردن : قطع کردن مقرری و اقطاع خاص کردش وزیر جافی رای با جفا هیچکس ندارد پای ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص601 )
چارداق :چهار طاق که درزبان ترکی به آن چارداق می گویند . دکتر ثروتیان در این مورد می نویسد : ( ( در اصل ساختمانی که گنبد آن چهار طاق دارد و امروزه در ...
چهارطاق : درزبان ترکی به آن چارداق می گویند . دکتر ثروتیان در مورد واژه ی چهارطاق می نویسد : ( ( در اصل ساختمانی که گنبد آن چهار طاق دارد و امروزه در ...
رخت واپرداز: رخت و فرش و اثاث از باغ بیرون ببر و خالی کن گفت ازین در گذر بهانه مساز باغ بفروش و رخت وا پرداز ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ...
دشت گرفتن: دشت گرفتن و یا صحرا گرفتن و یا کوه گرفتن به معنی دیوانه شدن است در این مورد به صحرا گرفتن مراجعه شود. چون زمانی به گرد باغ بگشت خواست کز ...
آتشین داغی : داغ آتشین داشتن و قصد داغ نهادن و ظلم و ستم کردن . روزی از راه آتشین داغی سوی باغ من آمد آن باغی ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ...
غوری : اهل ولایت غور ، ظاهراً غلامان غوری در خشونت و تندی معروف بوده اند . غوریی تند را اشارت کرد تا مرا نیز خانه غارت کرد معنی : به یک غلام غوری تن ...
دشمن کام : آنکه بر مراد دشمنان و برابر خواست دل آنان به بدبختی گرفتار آید . اولین شخص گفت با بهرام کای شده دشمن تو دشمن کام ( هفت پیکر نظامی، تصحیح ...
رسم خراج : راتبه و مقرّریی که از بابت خراج از رعیت و ملت اخذ می شود . از رعیت بجای رسمِ خراج گه کمر خواستی و گاهی تاج ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ...
دوشمشیری : آنکه با دو دست شمشیر می زند ، اشاره است به صبح نخستین و صبح پسین. صبح یک زخمی دو شمشیری داد مه را ز خون خود سیری معنی بیت : صبح که یک آفت ...
دوشمشیری : آنکه با دو دست شمشیر می زند ، اشاره است به صبح نخستین و صبح پسین. صبح یک زخمی دو شمشیری داد مه را ز خون خود سیری معنی بیت : صبح که یک آفت ...
یک زخمی : آنکه با یک زخم دشمن را از کار می اندازد ، کنایه است از خورشید صبحگاهی که تنهاست و با همان تنهایی نیز همه ی ستارگان را محو می کند . صبح یک ...
بِنَوشت:در نوردید و جمع کرد . بامدادان که روز روشن گشت شب تاریک فرش خود بنوشت ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 596 )
رفع : برداشتن کسی از کار و رفع ظلم و شر . گفت اگر مانمش به منصب خویش کس به رفعش قلم نیارد پیش ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 596 )
مشروح : فهرست . مشروح بازداشتگان : فهرست مشروح نام رندانیان چون به شهر آمد از گماشتگان خواست مشروح بازداشتگان ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان ...
در شکنجه : همراه با شکنجه ، در حال شکنجه کردمش در شکنجه زندانی تاکند بنده بنده فرمانی ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 594 )
قوام داشتن : ایستادن و پایداری کردن ، مواظبت کردن ، نظامی قوام و قوام داشتن را به معنی تحت نظر گرفتن و متوجه امری کردن به کار برده است . چند نوبت قو ...
حرز خانه :نگهبانی و نگهداری خانه ، ( کنایه است ، در لغت دعایی است که بر بازو و برای حفاظت بندند . ) من بدو داده حرز خانه خویش خوانده او را نه سگ شُب ...
شُبانه : شبان ، چوپان من بدو داده حرز خانه خویش خوانده او را نه سگ شُبانهٔ خویش ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 592 )
سم تا گوش : سر تا سر و همه ی آن ، ایهاماً و یک یک از سر تا پا . گلهٔ گوسفند سم تا گوش گشته در آفتاب یخنی جوش یعنی : ایهاماً همه ی گله و یک یک گوسفند ...
صعود فلک : نقطه ی اوج فلک کوهه بر کوهه پیچ پیچ کنان بر صعود فلک بسیچ کنان ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 592 )
کوهه بر کوهه: موج بر موج و کوه هایی از امواج کوهه بر کوهه پیچ پیچ کنان بر صعود فلک بسیچ کنان ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 592 ) ...
کوهه بر کوهه: موج بر موج و کوه هایی از امواج کوهه بر کوهه پیچ پیچ کنان بر صعود فلک بسیچ کنان ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 592 )
یک سواره : تنها ، یک تنه شه چو تنگ آمدی ز تنگی کار یک سواره برون شدی به شکار ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 592 )
سیاست انگیختن :مجازات کردن ، و با خشم و غضب رفتار کردن. از شهی کو سیاست انگیزد دشمن و دیو هر دو بگریزد ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ...
سیاست انگیختن :مجازات کردن ، و با خشم و غضب رفتار کردن. از شهی کو سیاست انگیزد دشمن و دیو هر دو بگریزد ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ...
شش طاق : تالار بزرگ شش ظلعی یا دارای شش طاق سقف . خیمۀ بزرگ شش گوشه، نوعی خیمه، چاربندی رسید پیکی چست راه شش طاق هفت گنبد جست چون درآمد در آن بهشتی ...
بهشت نامه ی زند: ظاهرا در بیت زیر غرض کتاب پهلوی " ارداویراف نامه " است و آن رساله ای ایست به زبان پهلوی در شرح سفر مینوی اردوایراف به بهشت و دوزخ و ...
دلنواخته : آنکه دل او نوازش یافته ، آنکه احساسی رقیق دارد برسر سرو بانگ فاختگان چون طرب رودِ دل نواختگان ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ...
طرب رود: سرود شادی و ساز طرب برسر سرو بانگ فاختگان چون طرب رود دل نواختگان ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 588 )
سبزه میدانی : هنگام روز و دیده شدن میدان چمن سرخی گل به سبز میدانی پنج نوبت زنان به سلطانی ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 588 )
سبزه میدانی : هنگام روز و دیده شدن میدان چمن سرخی گل به سبز میدانی پنج نوبت زنان به سلطانی ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 588 )
بید برگ : خنجر ز آفت بید برگ بادخزان شاخ پر برگ بید دست گزان معنی بیت :شاخه ها از ترس خنجر باد خزان دست خود را می گزند و بر حال برگ بید تأسف می خورند ...
کاتب الوحی گل: باد صبا . در بیت زیر گل به صورت پیامبر مجسم گردیده و مراد از کاتب الوحی او باد است . کاتب الوحی گل به آب حیات بر شقایق به خون نوشته ب ...
بادبانه : خیمه سرو کز سایه بادبانه زده جعد شمشاد را به شانه زده ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 585 )
زنگ خورشید : ابرهای تیره زنگ خورشید گشت از آینه پاک : ابرهای تیره از آسمان رفت و خورشید ظاهر گردید. رستنی سر برون زد از دل خاک زنگ خورشید گشت از آی ...
تثلیث : اگر دوسیاره از نظر ناظر زمینی زاویه ی 120 درجه با هم تشکیل بدهند در حالت تثلیث اند و در این صورت با نظر دوستی کامل به هم می نگرند . چون به ت ...
دختر : در باره این واژه یک باور براین است که این کلمه به معنای دوشنده بوده و منظور فرزند مادینه ای بوده که بتواند شیر دام رابدوشد و کلمه دوشسپ فرانسو ...
گرسنه : در کلمه گرسنه و گرسنگی گُر به معنای گرگرفتگی و سوختن و سنه آخر نیز تحریف پسوند شباهت ( سانه ) است و در اصل گرسانگی بوده کنایه از حالت سوختن ش ...
تشنه : تحریف واژه ( آتش نه ) کنایه از آتش نهاده شده در شکم بخاطر درد بی آبی ، همچنین در کلمه گرسنگی نیز گُر به معنای گرگرفتگی و سوختن و سنه آخر نیز ت ...
تنور : یک کلمه سویانی باستان می باشد که در اکثر کشورهای آسیا تقریبا به همین شکل تلفظ می شود این کلمه از دو بخش تشکیل شده است بخش نخست تُن که تحریف تو ...
دیوار : در یکی گویشهای غربی استان اصفهان به دیوار دِژار می گویند. و احتمالا دیوار تحریف دژار و به معنی دیوار قلعه باشد. دکتر کزازی در مورد واژه ی "د ...
دزد : این کلمه از دو بخش تشکیل شده بخش نخست دُز و تحریف دُژ فارسی به معنای بزه است چنانکه دشمن به معنای کسی بوده که منش بد دارد و دژخیم به معنای کسی ...
دَرَک : این کلمه فارسی بوده و وارد زبان عربی شده است بخش نخست این کلمه در و معادل" درین" ترکی استامبولی و دریدگی و دریای فارسی به معنای ژرفنا و کاف آ ...