پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

بازدید
٣٠,٢٩١
پیشنهاد
٠

زره دریده ی کسی بودن: مغلوب و شکست خورده ی او بودن . یافه در یاقه نارسیده او زهرهی هم زره دریده او معنی بیت : رویین دژ آن چنان جایی بلند و دژ محکمی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

زرهی : منسوب به زره ( زراه ) دریا ، جزیره . ظاهراً نام خاص جایی است در کناره های دریای خزر ، زیرا " زره اکفوده " نام پارسی بحر خزر بوده . یافه در یا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

زره دریده ی کسی بودن: مغلوب و شکست خورده ی او بودن . یافه در یاقه نارسیده او زهرهی هم زره دریده او معنی بیت : رویین دژ آن چنان جایی بلند و دژ محکمی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

یافه : یافا ، شهری به فلسطین کنار دریای مدیترانه، که بندر عمده ی فلستین است و در سال 1948 به تصرف دولت اسرائیل در آمده بیشتر ساکنان آن اعراب هستند . ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

یاقه : ( لفظ ترکی است ) گریبان در یاقه ی کسی نرسیدن کسی یا چیزی : در قدر ، قدّ و قیمت کمتر از او بودن . مثل: به پای او نرسیدن . یافه در یاقه نارسید ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

زر جایز : سکه ی روان و پول رایج در ادا کردن زر جایز وامدار منست روئین دز معنی بیت : رویین دژ ( شهر مراغه ) به پاس گنجی چون هفت پیکر وامدار من است . و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

رویین دز: رویین دژ ، در بیت زیر مراغه در ادا کردن زر جایز وامدار منست روئین دز معنی بیت : شهر مراغه به پاس گنجی چون هفت پیکر وامدار من است . و باید د ...

پیشنهاد
٠

القاص لا یحب القاص:قصه گویان یکدیگر را دوست ندارند . سنبله کرد سنبلم را خاص گرچه القاص لایحب القاص سنبله ( عذرا ) سنبل تر مرا ( شعر مرا ) خاص خود گر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تراش خدنگ: تراشه ی چوب خدنگ ، چوب خشک قابل اشتعال تیغش آن کرده در صلابت سنگ کاتش تیز با تراش خدنگ معنی بیت : تیغ او سنگ سخت را آن چنان می سوزاند که ...

پیشنهاد
١

مهره در مغز مار دیدن: کنایه است از اینکه مهره ی مار که چیزی گرانبهاست به سادگی بدست نمی آید و در مغز مار است و به چنگ آوردنش خالی از خطر نیست . یعنی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تخت بار زدن : تخت محکمه و داوری برپا کردن ، ایهاماً تخت ملاقات و تختی که هنگام بار دادن برای مردم نصب کنند . داد فرمان که تخت بار زنند بر در بارگاه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

زاهد رهرو :پارسای سالک ، عارف پاکدامن. گفت منک از جهان کشیدم دست زاهدی رهروم خدای پرست ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 603 )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

شام : روزگاری تمامی نژادهای مختلف بشردرسرزمینی به نام شام زندگی می کردند ( امام صادق کلمه شام را تحریف کلمه سام پسر نوح می داند ) .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

مصر : این نام تحریف کلمه مهر به معنای سرزمین خورشید می باشد در زبان پارسی باستان به این کشور موُدرایا می گفتند که با کلمه میترا به معنای خورشید از یک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

مار : تحریف ماز به معنای حیوان پیچ خورنده است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ملاقه : در قدیم حبوبات را با کیل یا واحد اندازه گیری با نام ملاک یا ملاکه اندازه گرفته و تقسیم می کردند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ماهی : این کلمه در زبان پارسی باستان ماسی تلفظ می شده وتحریف کلمه آسومازی سوریانی باستان به معنای آبزی می باشد. آسوما همان تلفظ ترکی آب با اندکی تغی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

ماه :تحریف ماز یا تلفظ پارسی ماس به معنای به شکل خمیده است. دکتر کزازی در مورد واژه ی ماه می نویسد : ( ( ماه در پهلوی ماه بوده است و در اوستایی ماون ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

پویش :این کلمه از دو بخش تشکیل شده بخش نخستین این کلمه پو است این کلمه تحریف واژه پای بوده و در فارسی آنرا پِی هم گفته اند و بخش دیگر پسوند این کلمه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

پرستار : کلمه پرست در فارسی دو معنا دارد یکی به معنای تیمار و مراغبت و معنای اصلی کلمه به معنای عبادت کردن است کلمه پرست گذشته فعل پَرای است این کلمه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

پاداش : تحریف پاداشت به معنای به پا داشتن ارزش یا حرمت کسی بوده است .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

پتو : تحریف پَته به معنای پارچه ای بوده که در آن چیزی را بپیچند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پیشه ور : تحریف پیشه وار یعنی مشاغلی شبیه به دست فروشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

پیمانه : در زبان ترکی به سهم "پای " گفته می شود . و و پیمانه ظرفی بوده که با آن به افراد سهم داده می شد و یا برای تقسیم غلات از آن استفاده می شد . در ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

پِی : در قدیم به معنای سهم و اندازه بوده و این کلمه در زبان ترکی ( پای ) به معنای سهم شده و در فارسی معنای اصلی کلمه پیمانه ظرف اندازه گیری شبیه به ظ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیک : تحریف پی ایک به معنای به دنبال یا پی کسی فرستادن.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

پیراهن :تحریف پیراتن به معنای پیرایش دهنده تن بوده است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

پرده : به معنای پارچه پرداخت شده بوده و با کلمه بدره و بُرد یمانی از یک ریشه می باشد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

پرداز : این کلمه تحریف بردوز یا بردوخت به معنای گلدوزی روی پارچه بوده است .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

پارچه : در زبان انگلیسی به بخش یا قسمت پارت می گونداین کلمه در فارسی به پاره یا پاری تغییر پیدا کرده است چنانکه پاری از مردم یعنی بخشی از مردم و پارچ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

پسته : تحریف کلمه بسته به معنای میوه بسته شده است و یا میوه ای که دارای پوسته است زیرا پسته خام در داخل یک پوسته دربسته قراردارد همچنین فندق نیز تحری ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

فندق : تحریف بندک به معنای بسته کوچک بوده است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

پوچ : تحریف کلمه پاک باستانی به معنای خالی می باشد کلمه هیچ نیز از تحریف همین کلمه بوجود آمده در انگلیسی کلمه پاکت به معنای ظرف خالی نیز با کلمه پاک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

پلید :پَل در زبان لری به معنای ناپاک می باشد و پسوند اید نیز برای مفعول بکار می رود پس پلید به معنای ناپاک شده می باشد و کلمه پلشت نیز همین معنا را د ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پخش : تحریف پَشک یا پاشیک به معنای پاشیدن دانه یا چیزی بر روی زمین بوده است و کلمه فِشک یا پشک فارسی به معنای قرعه کشی نیز ریشه در همین کلمه دارد .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

پایاپای : در زمان قدیم یکی از مفاهیم واژه پا یا به تلفظ کهن تر پِی به معنای انداره گیری سهم و حق افراد بوده است این کلمه هنوز هم در زبان ترکی پای تلف ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بخشیدن : در اصل پخشیدن به معنای پخش کردن چیزی بین دیگران بوده است ریشه کلمه پخش پاش پهلوی می باشد و کلمه پاش معکوش کلمه آش به معنای مخلوط کردن است هم ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

شمال یک کلمه فارسی است شم به معنای بالا می باشد چنانکه شنبه کردن به معنای بالا آمدن توپ پس از زمین خوردن است و شنبه در ایام هفته به معنای بازگشت بوده ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

باختر : به معنای سمتی است که خورشید رنگ می بازد و خاور به معنای سمت خور یا خورور می باشد . دکتر کزازی در مورد واژه ی " باختر " می نویسد : ( ( باختر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

بوف : تحریف نام بوم به معنای جغد و علت اینگونه نامگذاری به این خاطر بوده که این پرنده غالبا بر روی بام خانه ها می نشیند و باتوجه به اینکه این پرنده د ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

بهانه : بها به معنای قیمت می باشد و کلمه نه به معنای نهادن است وبهانه در اصطلاح به معنای کاری بوده که کسی جهت بالا بردن قیمت کالائی انجام دهد. دکتر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

بسیار : در زبا ن فارسی بس به معنای مقدار کافی و بسی به معنای مقدار زیاد بوده و ( ار ) آخر این کلمه نیز پسوند کلمه میباشد ما اینگونه پسوند را در آخر ب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

بخت : در زبان فارسی باستان بوختن به معنای نجات یافتن بوده و منظور از بخت شانس نجات یافتن است اجتمالا بخت النصر نیز به معنای نجات یافته توسط بت نَسَر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

بربر : تحریف باربر بوده است ایرانیان قدیم همیشه همراه با ناوگان بازرگانی خود در شمال آفریقا حضور داشته ومشغول داد وستد با مردم آفریقا بوده اند و حتی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

فنجان : در فارسی قدیم پُنگ معادل پِک انگلیسی به معنای ظرف کوچکتر از پیاله بوده است و کلمه فنجان تحریف پُنگان به معنای ظرف شبیه به پنجگان یا چنگ آدمی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

آبان : این کلمه بن کلمه آباد است و آبان یعنی ماه آب و بارندگی در زبان پارسی باستان این کلمه را آپان تلفظ می کردند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

وحش : در فارسی قدیم به کلمه رها وِل و در برخی تلفظها هِل و در برخی دیگر یَل یا یَله می گفتند همانگونه که گذشته کلمه گذر گذشت - و گذشته ریس رشت می باش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

تَنبَل: تحریف تن ور به معنای کسی که اهمیت زیادی به تن خود می دهد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سپید و سیاه: : پول، نقره و طلا شاه را من نشانده ام بر گاه نیست بی خط من سپید و سیاه یعنی بدون حکم من به کسی پولی پرداخت نمی شود و یا کسی بدون دستور ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی قلم: آنکه قلم ندارد و نوشتن نمی داند و یا می داند و نمی نویسد و نمی تواند بنویسد در بیت زیر بالکنایه ستم کشیده و ستم دیده گرم شد کز من این خطاب ش ...