پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
نقشِ قندهار: دکتر شفیعی کدکنی در مورد "نقشِ قندهار " می نویسد : ( ( قندهار شهری است در افغانستان کنونی ولی علاوه بر نام شهر نام معبدی نیز بوده است. ...
گوش کسی را گرفتن: کنایه از بردن کسی به جایی با زور. ( ( عقل اگر خواهی که ناگه در عقیله ت نفکند گوش گیرش، در دبیرستانِ "الرّحمٰن" در آر! ) ) ( تاز ...
تن خاکسار: ذلیل ، خوار . ( ( زآن که مشتی ناخلف هستند در خطِ خِلاف آب روی و بادریش، آتش دل و تن خاکسار ) ) ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید س ...
نخل بندان: دکتر شفیعی کدکنی در مورد "نخل بندان " می نویسد : ( ( کسانی که از موم شکلِ میوه و درخت و گل بوته می ساختند برای تزیین و تماشا ) ) ( ( از ...
گوش: با همین ریخت در پهلوی به کار می رفته است . گوش کسی را گرفتن: کنایه از بردن کسی به جایی با زور. ( ( عقل اگر خواهی که ناگه در عقیله ت نفکند گوش ...
عقیله: دکتر شفیعی کدکنی در مورد واژه ی " عقیله" می نویسد : ( ( عقیله پایبند ، در عربی به این معنی عقال به کار رفته ( =زانوبند شتر ) و عقیله به معنی ...
گرد چیزی گشتن: ملازم چیزی بودن ( ( گِردِ خرسندیّ و بخشش گَرد زیرا جمع و طَمْع کودکان را خربزه یْ گرم است و پیران را خیار ) ) ( تازیانه های سلوک، ن ...
خشم را زیر آوردن: بر خشم خود مسلط شدن ( ( خشم را زیر آر در دنیا، که در چشمِ صفت سگ بوَد آنجا کسی کاینجا نباشد سگ سوار ) ) ( تازیانه های سلوک، نقد ...
خشم را زیر آوردن: بر خشم خود مسلط شدن ( ( خشم را زیر آر در دنیا، که در چشمِ صفت سگ بوَد آنجا کسی کاینجا نباشد سگ سوار ) ) ( تازیانه های سلوک، نقد ...
غیار: دکتر شفیعی کدکنی در مورد واژه ی " غیار" می نویسد : ( ( علامت زرد رنگی که اهل ذمّه بر لباس خویش روی دوش معمولا می دوخته اند تا از مسلمانان باز ...
طیلسان: دکتر شفیعی کدکنی در مورد واژه ی "طیلسان " می نویسد : ( ( طیلسان لباس ویژه ی فقها بوده است و تقریباً برابر با کلمه ی طاق و در فارسی غالباً طا ...
کت: ریشه واژه کت ایرانی است . این لباس مخصوص ایرانیان بوده . این لباس را ایرانیان از روی لباس های دیگر می پوشیدند . در آثار ادبی همچون شاهنامه و دیوا ...
کم زدن: باختن در قمار ، و به معنی خود را اندک شمردن و فرو تنی کردن . در بیت زیر باختن منظور هست. ( ( بهر بیشی راست اینجا کم زدن، زیرا نکرد زیر گردو ...
ملامت: دکتر شفیعی کدکنی در مورد واژه ی " ملامت" می نویسد : ( ( اصول نظریه ملامت ، در تصوف، از مبارزه ی با ریا برخاسته است و آنان عقیده داشته اند که ...
بونهار: روشن و سپید. ترجمه ی تحت اللفظی آن: پدر روز است. ( ( و آن سیاهی کز پی ناموس حق ناقوس زد در عرب بواللیل بود اندر قیامت بونهار ) ) ( تازیان ...
بواللیل: سیاه و تاریک ترجمه ی تحت اللفظی آن: پدر شب است. دکتر شفیعی کدکنی در مورد واژه ی " بواللیل " می نویسد : ( ( سیاه و تاریک. ترجمه ی تحت اللفظی ...
زندگان حضرت: دکتر شفیعی کدکنی در مورد واژه ی " زندگان حضرت " می نویسد : ( ( زندگان حضرت آنان که در حضرت الاهی از حیات ابد برخوردارند . اولیا الله ، ...
باد به دست داشتن: باد به دست داشتن کنایه از محرومیت و فرط تهیدستی است. ( ( ولله ار داری به جز بادی به دست ارمر ترا جز به خاک پای مشتی خاکسارست افتخ ...
رای: دکتر شفیعی کدکنی در مورد واژه ی " رای " می نویسد : ( ( رای در بیت زیر در ترکیب اول به معنی حکمران است . به زبان هندی و بر پادشاهان هنداطلاق می ...
عصر ژاکوب [اصطلاح ادبی ]:در تاریخ اجتماعی انگلستان سالهای حکومت جیمز اول ( ١۶۵۳ - ١۶٢۵ ) را در بر می گیرد. این دوران مانند دوران الیزابت از حیث فعالی ...
عدالت ادبی [اصطلاح ادبی ]:عدالت ادبی از خصلت های اخلاقی ادبیات به شمار می رود. به موجب این خصلت، هر اثر ادبی در نهایت باید بازتابنده روحیه ای عدالت خ ...
فاصله صغری [اصطلاح ادبی ]:فاصله صغری سه متحرک و یک ساکن را گویند. مثل شِنَوَم و یا بـِرَوَم، یا دو هجای کوتاه و یک هجای بلند.
فاصله کبری [اصطلاح ادبی ]:فاصله کبری چهار متحرک و یک ساکن را گویند. مثل بـِبَرَمَش و یا بـِخوانـَمَش، یا سه هجای کوتاه و یک هجای بلند
فرا نقد [اصطلاح ادبی ]:نقد نقد ( یا همان فرانقد ) بحث درباره خود نقد و مطالعه ی انواع و اقسام آن و شیوه های مختلف آن و رجحان برخی بر دیگری و نشان داد ...
فرافکنی ادبی [اصطلاح ادبی ]:فرافکنی ادبی فرایندی روانی است که به موجب آن شاعر یا نویسنده، حالات و احساسات درونی خود را به طبیعت بسط و نسبت می دهد و ب ...
فمینا [اصطلاح ادبی ]:جایزه ی فمینا که مبلغ آن اکنون ۵٠٠٠ فرانک است در سال ١٩٠۴م به وسیله ی گروهی از بانوان نویسنده ی فرانسوی و مجله ی “فمینا” و “وی ا ...
کریتیک [اصطلاح ادبی ]:کریتیک ارزیابی و سنجش یک اثر ادبی است که معمولن به صورت مقاله و نوشتار انتقادی در می آید. همچنین پژوهش نظام داری در ماهیت و چه ...
مسغ [اصطلاح ادبی ]:هر گاه به صامت پایانی هر یک از پایه های عروضی که به دو هجای بلند ختم می شود مصوت بلند “آ” افزوده گردد، پایه ی به دست آمده را مسبّغ ...
مونولوگ [اصطلاح ادبی ]:مونولوگ یا تک گویی گفتاری است که گوینده ای خطاب به دیگران یا به خود ادا می کند. انواع مهمش شامل تک گویی دراماتیک ( مونودرام: ن ...
نظیره سازی [اصطلاح ادبی ]:هر نوع تقلید سخره آمیز ادبی، نظیره سازی محسوب می شود. در نظیره سازی ممکن است موضوع با اهمیتی را به شیوه ای سَبُک یا سخره آم ...
میس آن بیم [اصطلاح ادبی ]:اصطلاحی است که نویسنده فرانسوی، آندره ژید، آن را در اشاره به تکرار درونی اثر یا بخشی از اثر، ساخته است. رمان خود ژید موسوم ...
وحدت زمان [اصطلاح ادبی ]:اصطلاح وحدت زمان از اشاره ای سرچشمه می گیرد که ارسطو در کتاب فن شاعری دارد. وی می گوید: حوادث تراژدی باید در طول یک شبانه رو ...
نقد فمینیستی [اصطلاح ادبی ]: دیدگاه اصلی نقدهای فمینیستی آن است که: تمدن غرب تمدنی پدرسالار و مردمحور است و به گونه ای سازمان یافته است که در تمام م ...
وحشی ارجمند [اصطلاح ادبی ]:وحشی در لغت به کسی می گویند که از مواهب تمدّن بی بهره است و ارجمند در لغت به معنای با ارزش، بزرگوار، گرانمایه، شریف، اصیل، ...
شنل و شمشیر[اصطلاح ادبی ]:این اصطلاح اشاره به کمدی های مربوط به عشق و دسیسه ی کمابیش ملودرام در بین اشراف سده های ١٦ و ١۷ میلادی دارد. دو نمایش نامه ...
شعر پژواکی[اصطلاح ادبی ]:شعر پژواکی ( echo verse ) شعری است که در آن برخی از سطرها بنا بر خصوصیت پژواک صوت در کوه، تکرار می شود و آخرین هجاهای سطر پی ...
شعر انگاره وار[اصطلاح ادبی ]:در اصطلاح ادبیات، شعری داریم با عنوان "شعر طرح وار" یا "شعر انگاره دار". شعر طرح وار آن است که ابیات و سطور شعر به ترتیب ...
شبه خبر[اصطلاح ادبی ]:شبه خبر اصطلاحی در نقد ادبی است. این اصطلاح را آی. ا. ریچاردز، منتقد معاصر برای تمایز میان خبر علمی از خبر شعری وضع کرد. منظور ...
سلسله ی غزل واره[اصطلاح ادبی ]:در ادبیات انگلیسی sonnet sequence یا سلسله ی غزل واره، مجموعه ی چند شعر عاشقانه ی متوالی است که در قالب "سانه" یا غزل ...
شاعر تراژدی[اصطلاح ادبی ]:شاعر تراژدی لقب شاعری ایتالیایی به نام ویتوریو آلفیری است که در سال ١۷٩٤متولد شد. وی جوانی خود را در هوس بازی و ماجراجویی گ ...
سکته عروضی[اصطلاح ادبی ]:دکتر سیروس شمیسا در کتاب "فرهنگ عروضی" آمدن یک هجای بلند به جای دو کوتاه و افزودن یک مصوت کوتاه را به صامت، برای آن که تبدیل ...
سلامه الاختراع: [اصطلاح ادبی ]:سلامة الاختراع همان ابداع است. ابداع در لغت به معنی طرز نونهادن و نوپدید آوردن و ایجاد و اختراع و خلقت و آفرینش آمده و ...
زنگی گری[اصطلاح ادبی ]:این اصطلاح در یکی ازسال های دهه ی ١٩۳٠م به وسیله ی امه سزر ( شاعر و درام نویس فرانسوی اهل مارتینیک ) و شاعر و سیاستمدارسنگالی ...
رمانتیک عرفانی[اصطلاح ادبی ]:رمانتیک عرفانی اعتقاد به وجود جان جهان و منشأ ربوبی روح بشر است که نزد پاره ای از شعرای رمانتیک نظیر وردزورث منجر به میل ...
راوی خودآگاه[اصطلاح ادبی ]:راوی خودآگاه، نویسنده ای است که در ضمن روایت داستان، با خواننده از خصوصی ترین مشکلات خود برای نوشتن داستانی که هم اکنون می ...
رمانتیک اجتماعی[اصطلاح ادبی ]:رمانتیک اجتماعی در آثار کسانی چون ویکتور هوگو و ویلیام بلیک و در دیدگاه های خاص آنان نسبت به خوبی فطری بشر و نقش مخرب ش ...
دو تلفظی[اصطلاح ادبی ]:"دو تلفظی" به کلماتی می گویند که در فارسی رایج و معیار، به دو شکل تلفظ می شوند. ما امروز هم مهرْبان ( مهر بان = دو هجایی ) می ...
چارگانه[اصطلاح ادبی ]:چارگانه یا tetralogy چهار نمایش نامه ( سه تراژدی و یک نمایش ساتیر ) است که در مسابقات تئاتری آتن در سده ی پنجم ق. م برای دریافت ...
جوانان خشمگین[اصطلاح ادبی ]:این عبارت در اصل عنوان زندگی نامه ی لسلی پال بود که به قلم خودش نوشته شد و در سال ١٩۵١ به چاپ رسید. بعدها این اصطلاح به ع ...
جنبش ادبی پیشا رافائلی [اصطلاح ادبی ]:"انجمن اخوت هنرمندان جوان لندن" در اواسط سده ی ١٩ که به منظور ایستادگی در برابر قرارداهای هنری رایج و آفرینش یا ...