پیشنهاد‌های نسرین رنجبر (٤٨٨)

بازدید
١,٣٥٧
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-٤٨

مشاور مشاور حقوقی a solicitor.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

سالیانه هر سال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نکتۀ مهم مسئلۀ اصلی نکتۀ اصلی/مهم داستان/ماجرا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

To steal دزدیدن ربودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

برقرار ماندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در هر حال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

to say that sth is certainly true تأیید کردن به طور قطع/ با یقین اعلام کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

idiomatic, informal: Since or because از اونجاییکه، برای اینکه، به خاطر اینکه، چون ازآنجاییکه این واژه informal هست، گاهی هم در ترجمه میتوان معنی اش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

جبران مافات جبران صدمات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ارزیابی مجدد بررسی مجدد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

away from or not belonging to a particular group or institution. از کسی یا از گروهی جدا بودن ( به گروهی تعلق نداشتن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

عصای دودی A wand made of various dried leaves or herbs that produces fragrant smoke when burned, used among certain Native American peoples in ritual ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

jerk back/up/forwards etc Suddenly ( ناگهان / به سرعت ) خود را کنار کشیدن/ عقب رفتن / کنار رفتن He jerked away when I tried to pat him on the shou ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

با شیطنت با لحنی شیطنت آمیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Express puzzlement or perplexity, think hard not understand something agonize about sth گیج شدن، دچار حیرت یا سرگشتگی شدن دررابطه با یک موضوع They sc ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Something is at your exact level, it's easy enough for you to do, not to too easy, but not hard to do either. کاملا راحت کاملا ساده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

to think of someone as a perfect person with no faults to admire someone greatly تحسین کردن احترام زیادی قائل شدن Her boyfriend placed her on a pe ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

a reference to a sign that someone is aware of or wants to recognize the influence or importance of something اشاره داشتن به ( چیزی یا کسی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

To talk continuously and too much زیاد حرف زدن پر حرفی کردن وراجی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

If you describe something as stomach - churning, you mean that it is so unpleasant that it makes you feel physically sick دل آشوبه احساس دل به هم خور ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

for which vengeance has not been taken بی تقاص

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

To move up and down, back and forth freely or haphazardly تکان خوردن، به این طرف و آ ن طرف رفتن To move or swing something up and down, back and for ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

to move into a relaxed, comfortable position آرام گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

partly closed or seeming to be partly closed نیمه باز To look with the eyes partly closed, as in bright sunlight. با چشمان نیمه باز نگاه کردن ( us ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پتوی تن پوش ( نوعی پتوی نازک که مانند لباس موقع خواب تن میکنند. ) به آن sleep sack هم میگویند که البته با کیسه خواب تفاوت دارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

پوشاندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیوند a state of being joined as one thing, and no longer separate

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

release ( someone ) from duty by taking their place. پست را از کسی تحویل گرفتن another signalman relieved him at 5. 30 ساعت 5:30 دیده بان دیگری پس ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

to be extremely bad or unpleasant نامطبوع ناخوشایند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

take part in planned or discussed activity. در یک برنامه یا کار از پیش تعیین شده همکاری کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرصت مناسبی یافتن Obtain a favorable opportunity; get special consideration or treatment.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

رها کردن I shrug the backpack from my shoulders کوله پشتی ام را از روی شانه ام رها میکنم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

صرف غذا

پیشنهاد
٢

مهارتها و نقاط قوت خود را سنجیدن خود را ارزیابی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

extreamly به شدت کاملاً a deadly serious remark یک اظهارنظر به شدت جدی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به سختی مانع از بروز خشم و یا ریختن اشک شدن to have difficulty not showing or expressing ( tears, rage, anger, etc. ) He was choking back tears as ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

to try to find something inside a place or container by searching in every part of it گشتن یا زیر و روکردن جایی/چیزی به منظور یافتن اطلاعات و یا یک ش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

جادوگری افسونگری سحر، جادو، جادوی سیاه ( توسل به ارواح شیطانی برای دستیابی به اهداف پلید و شیطانی ) magic involving the supposed invocation of evil ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

to reprimand severely به شدت توبیخ/سرزنش کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شوکه شدن If someone is shaken to the core or shocked to the core, they are extremely shaken or shocked.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

آرزوی سلامتی و موفقیت کردن to hope that someone does well or succeeds I wish him well برایش آرزوی موفقیت میکنم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

despite what has just been said همۀ این ها به کنار، . . . با این همه، . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تسلسل زمانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

a position of agreement or alliance پیمان قرارداد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مختل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

امر، امر شماست در خدمتم be at ( one's ) command: To be available to help or serve one. As the resident file clerk, I am at your command

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در این مرحله در این نقطه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در آدرس دادن: واحد 1: Unit No. 1

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به دردسر افتادن تو حچل افتادن عاقبت بدی در پی داشتن Very unpleasant consequences; a great deal of trouble. dont mess with him, you will have hellto ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

a contemptibly feeble person. آدم عاجز آدم ناتوان آدم سست عنصر