دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
مثال های last به عنوان فعل : 1. The meeting **lasted** just over an hour. 2. We hoped the sunny weather would **last** all weekend. 3. The concer ...
مستقیم برو جلو ( یک عبارت کاربرد در آدرس دادن ) که بیشتر در انگلیسی آمریکایی کاربرد دارد ، معادل این عبارت در انگلیسی بریتانیایی: Go straight on
مستقیم برو ( اصطلاحی برای آدرس دادن ) این عبارت بیشتر در انگلیسی بریتانیایی کاربرد دارد و معادل این عبارت در انگلیسی آمریکایی : Go straight ahead
برپا کردن ، ساختن، بنا کردن E. g : 1. I **put up** a tent in the backyard for our camping trip. 2. They are planning to **put up** a new building ...
در میان گذاشتن چیزی با کسی، در جریان گذاشتن E. g. : 1. **"I'll run the plan by my manager before implementing it. "** - This means that the speaker ...
جدیدترین ترجمهها
معاون اجرایی ( اداری ) او، جلسه را برای هفته آینده ترتیب داد.
هدف او این است که یک نوازنده شود و در یک ارکستر درجه یک ( سطح بالا ) بنوازند.
من فقط یک تصور ( تصویر ) ضعیفی ( کم رنگی ) از پدرم دارم.