نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
probable: شدنی
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dolly: چرخ دستی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
temp: موقت، موقتی ( کوتاه شده ی :temporar ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
set foot: پا گذاشتن ( در جایی )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trig: مثلثات ( کوتاه شده :"Trigonometry" ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lucky dog: خرشانس
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
homeboy: بچه محل ( پسر ) - برای دختر :homegi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
woo: دل کسی را بدست آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
copper: cop ( پلیس ) کوتاه شده هیمن واژه اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pass up: پس زدن ( پیشنهاد )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
remnant: بجامانده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
t bone: کوبیدن جلو ماشین به پهلوی ماشین دیگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
whimper: ناله و صدای ضعیفی مانند زوزه که از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
garland: ریسه ی گل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull over: دوستان آبادیس پیش از اینم پیشنهاد د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
de extinction: بازیابی کردن یک گونه ی منقرض شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
open carry: حمل آزادانه ( سلاح )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
creep out: به کسی احساس ناخوشایند ( ترس یا نار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dry heaving: اُق زدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
overquote: برآورد قیمتی بالا دادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jumping over the moon: خیلی خوشحال
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tax evader: کسی که از دادن مالیات فرار میکند
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't place it: نمیتوانم به خاطر بیاورم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
catch a few winks: یه چُرتی زدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pants soiling: شلوار خود را کثیف کردن ( بی ادبانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ran afoul of: دچار ستیز و ناسازگاری شدن با
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nut ball: آدم احمق
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
guilty as sin: کاملن گناهکار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dead wrong: کاملن در اشتباه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rolled oat: جو پرک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
roller bag: ساک یا چمدان چرخدار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
race out: بسرعت بیرون رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smart as a whip: بسیار تیزهوش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slick sleeve: سرباز یا نظامی جنگ ندیده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put one's head on the block: شهرت و اعتبار خود را وسط گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be easier said than done: گفتنش آسونه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give lip: بد دهنی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do over: شانس دوباره انجام دادن یا آزمودن چی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
self termination: خود - نابودکن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lakebed: بستر دریاچه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rustle up: با عجله چیزی را فراهم و تهیه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
meet up: ( بگونه ی meetup هم بکار میرود ) دی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
criteria: سنجه , شاخص
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
immobilizer system: سیستم ضد دزدی خودرو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leap of faith: باور یا تلاش برای چیزی که نمیدانیم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
leap of faith: باور یا تلاش برای چیزی که نمیدانیم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
de extinction: بازیابی کردن یک گونه ی منقرض شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
innuendo: گوشه کنایه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pat down: بازرسی بدنی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clean shaven: ریش و سبیل سه تیغه شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a ray sunshine: کسی که شاد و سرزنده است
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
show and tell: یک تکنیک آموزشی که در آن آموزگار از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sugar bean: لوبیا چیتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gazillionaire: فرد بسیار پولدار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
kool aid: پودر شربت میوه ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stroll: پرسه زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clock: - با مشت به سر کسی کوبیدن - بدست آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
patient zero: نخستین بیمار یک بیماری فراگیر شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buckle up: کمربندت رو ببند ( آماده باش! )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sell by date: تاریخ مصرف
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the sack: سکس کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grease palms: همان سیبیل کسی را چرب کردن خودمان ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
obvi: کوتاه شده : obviously ; به طور مشخص
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hoov: جمع hoof : سمها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
log cabin: کلبه چوبی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rotor wash: باد شدید ملخ هلیکوپتر ( که آشفتگی ج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bleed dry: ریخت کاملش : bleed sb dry خون کسی ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pop quiz: امتحان کوچکی که از دانش آموزان گرفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pop quiz: امتحان کوچکی که از دانش آموزان گرفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yayo: کوکایین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ensue: درپی آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
premiere: ( بگونه ی فعل ) : نخستین اجرا را به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
overshare: آشکار کردن بخشهای زیادی از زندگی شخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
overshare: آشکار کردن بخشهای زیادی از زندگی شخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tuck in: در رختخواب گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep people at arm's length: اجازه ندادن به دیگران که زیاد خودما ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
obliterate: نیست و نابود کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
precog: همان precognition ; پیشاپیش از رخدا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
yay: به این اندازه . - برای نمونه yay ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mother hen: بچه ننه، بگونه فعل: کسی را لوس کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tradecraft: شگردها ( تکنیک ها ) ، روشها و فناور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tradecraft: شگردها ( تکنیک ها ) ، روشها و فناور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
booger: چلم ( آب دماغ ) خشک شده یا آویزان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got hosed: همان got screwed; که میشود : دهن کس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
forthcoming: برنامه ریزی شده یا در آستانه رویداد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
misogyny: زن ستیزی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bidness: یک زبانزد ( اصطلاح ) کوچه بازاری بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
extraterrestrial: ( E. T ) فرا زمینی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lucky dog: خرشانس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
critch: ظرف سفالی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ingratiate: خود را در دل کسی جا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spin off: فرآورده و محصول جانبی ( از یک پروژه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slog out: مبارزه کردن تا هنگامیکه یکی از دو م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
linger: طولش دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
invariant: ناوردا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
boo: دوست ( دختر/پسر )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ratchet: در کاربرد کوچه بازاری ( اسلنگ ) میت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
exterior: نمای بیرونی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ish: قدری، تا اندازه ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
debunk: درباره چیزی روشنگری کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wee lad: پسر کوچولوی دوست داشتنی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turnover: گردش مالی در یک بازه زمانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go to bat: پشتیبانی کردن از کسی که نیاز به کمک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fresh off the boat: تازه از راه رسیده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at it again: دوباره داره یه کارایی میکنه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a matter of weeks: تنها چند هفته ( که بجای weeks میتو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
haywire: خارج از کنترل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reenact: بازگو کردن و نشان دادن یک رخداد در ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
forever ago: مدتها پیش از این
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
light bar: چراغ بلند و کشیده مانند آنچه که روی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swaggy: شخص مطمین از خود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rexie: کسی که دچار بی اشتهایی عصبی است.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
beard: مردی که برای لاپوشانی همجنسگرا بودن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hyped up: ( صفت ) هیجان زده یا دلواپس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
running buddy: بهترین دوست ( رفیق فاب )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go to person: get - to guy هم گفته میشود :آدم به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wistful: حسرت به دل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pish posh: چرت، مزخرف
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brass tack: پونِز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lace doily: توری سر میز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plot thickens: پیچیده و بغرنج شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
juking the stats: بازی با اعداد و آمار ( آمارسازی درو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
skell: ( نیویورک ) ولگرد ، بیخانمان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bloodlust: ( نام ) تشنه ی خون
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chug: یک نفس مقدار زیادی ( بویژه آبجو ) ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
megapopular: بسیار فراگیر و ر ایج، بسیار مردم پس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
coke habit: اعتیاد به کوکایین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
connoisseur: کسی که وارد و خبره است در چیزهای سل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go beet red: مثل لبو از خجالت سرخ شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
qualms of conscience: عذاب وجدان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop the odd pearl: سخنان نغز و گهربار گفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
backfoot: ( back foot هم نوشته میشود ) : پا پ ...
١ سال پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sat tech: ویژهکار ماهواره
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sand dunes: تپه های ریگ روان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sand dunes: تپه های ریگ روان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out of the woods: دیگر در خطر نبودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
out of the woods: دیگر در خطر نبودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
railgun: یک جنگ افزار که با نیروی الکترومغنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ex nihilo nihil fit: انگلیسی: nothing comes from nothin ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sitrep: گزارش عملیات
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sitrep: گزارش عملیات
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jimmy jump: کسی که به میان یک مسابقه در حال انج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grok: دریافتن چیزی بگونه ی دلی یا ناخودآگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
grok: دریافتن چیزی بگونه ی دلی یا ناخودآگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
giggle juice: آب شنگولی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
glance off: کمانه کردن , منحرف شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kiss and tell: آشکار کردن اطلاعات خصوصی یا محرمانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ripple effect: پیامدهای ادامه دار یک کار یا رخداد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pep talk: گفتگوی انگیزشی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crescent wrench: آچار فرانسه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
curate: نمایشگاه آرایی و نمایشگاه داری کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what is the beef: چه خبره؟
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all hands on deck: بانگ یا آژیری که در کشتی بکار میرود ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
break a leg: موفق باشید ( کنایه آمیز )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breaking in: بزور وارد ساختمانی شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thick as thieves: با کسی دوست صمیمی بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
coyote: کسی که قاچاق انسان میکند
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
repel down: ( در کوهنوردی ) با طناب از یک دیوار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in spades: بی گمان, بی بروبرگرد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mouth breather: کسی که براستی احمق است
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stand off: چگونگی یا وضعیتی که در یک درگیری یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cream of the crop: گلچین, برگزیده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bad optics: وجه بد ( بویژه برای یک سیاستمدار )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
climb aboard: سوار شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sandy hair: موی خرمایی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dumb luck: اله بختکی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
self indulgent: خودنواز , کسی که خودش رو تحویل میگی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pissant: بی ارزش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take after someone: به کسی رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take after someone: به کسی رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it comes to head: شرایط داره بحرانی میشه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clucker: آدم ور زن ( کسی که زیاد ور میزنه )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rendition: فرستادن پنهانی تروریستها یا جنایتکا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inadvertently: ناخواسته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
saddlebroke: ( اسب ) رام و اماده سواری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cubicle: فضای کوچکی که با بخشبندی ( پارتیشن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
promote: جلو بردن, پیشبردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
proverbial: مثال زدنی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dox: پخش کردن اطلاعات شخصی کسی در اینترن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dox: پخش کردن اطلاعات شخصی کسی در اینترن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put two and two together: دودوتا چهارتا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
up sell: مشتری را واداشتن به اینکه بیشتر و ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
retrofit: خوراندن و افزودن لوازم و وسایل به ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there you go: {و نیز there you are ( که برابر فرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wet your whistle: گلویی تر کن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bury the hatchet: بیا دشمنی ها را کنار بگذاریم و آشتی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keister: باسن, کپل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on the whole: رویهمرفته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
handout: پولی که به گدا یا نیازمند میدی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
daredevil: کله خر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
backflip: پشتک وارو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got away: دررفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
got away: دررفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
soup to nuts: یک زبانزد ( اصطلاح ) آمریکایی : از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
measly: زپرتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jackhole: آدم پست
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall back: یک نقشه جایگزین برای روز مبادا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
garbage disposal: وسیله ای در زیر سینک آشپزخانه که تک ...
١ سال پیش
١