تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٩

I am angry with my friend because he encouraged me to cheat on chemistry exam. when cheating, the teacher notice it, came close and hand my exam pape ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

پرتوقع، مستلزم تلاش، مهارت و صبر زیاد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

تیره، پررنگ. Heavy tea چای پررنگ، چای تیره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

تحدید حدود ملک ( مشخص کردن حدود چهارگانه شمال، جنوب، شرق و غرب مربوط به ملک )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

در متون مربوط به املاک و مستغلات، منظور از line حد و مرزهای چهارگانه املاک است. مترادف با boundary house lines یعنی حدود خانه ( حد شرق، حد غرب، حد شم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

where are your manners ؟ ادبت کو؟ ادبت کجا رفته؟

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اگر you earn your stripes ، تجربه و مهارت لازم بدست می آورید تا سزاوار رسیدن به یک موقعیت بالاتر را پیدا کنید.

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Keep them busy while I call the police تا به پلیس زنگ میزنم، سرشون را گرم کن ( مشغولشون کن )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کش دار کردن، به درازا کشاندن، طول دادن، کش دادن، طولانی کردن، لفت دادن، طفره رفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در متون بازاریابی، به معنی �عشق به برند� یا �طرفداری متعصبانه از برند�

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

معادل watch your head یعنی سرتو بپا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

طفره رفتن، خودداری کردن،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خودم هستم، خودمم اینجا حی و حاضر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

wishful thinking تفکر رویاپردازانه، تفکر توهم آمیز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

تراز، سطح، دوربین تراز، ترازسنج، ترازیاب

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در متون مهندسی عمران، به معنی بلندشدگی فونداسیون ساختمان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شکست خوردن، باختن، فرصت را از دست دادن، محروم شدن، بی بهره ماندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

she is fed up with her job او از کارش خسته شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

it's on me به حساب منه it's on the house به حساب میزبانه

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فراهم نمودن یا تهیه کردن چیزی که منفعت دارد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به اندازه مثال: nothing is powerful as a changed mind هیچ چیز به اندازه یک ذهن تغییریافته، قدرتمند نیست.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

دفتر روزنامه شرکت که در آن کلیه معاملات و تراکنش ها و رویدادهای مالی شرکت به صورت روزانه با ذکر تاریخ، ثبت میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

get off of me یعنی دست از سرم بردار، ولم کن تقریبا با let me go هم معنیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

مثلا میری فروشگاه، به اندازه 1 میلیون و 25 هزار تومن خرید میکنی. بهت میگه keep the change یعنی نمیخواد 25 هزار تومنش را پرداخت کنی، نگه دار برای خودت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

dust در نقش فعل، دو تا معنی داره: 1 - گردگیری کردن 2 - گردپاشی مختصر مثلا وقتی میخواید پن کیک ( کیک تابه ای یا pancake ) بپزید، برای اینکه کیک به تا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

همبستگی، مناسبات و روابط ( در متون تجاری و اقتصاد ) ، راهبندان ( ترافیک خیابان و جاده و . . . )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرکت آماده ( shelf company )

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٨

در جواب به جمله ای که خوشحال کننده و شگفتی آور و درعین حال لذت بخش است. mom! I got into Tehran university that's music to my ears! مامان! دانشگاه ته ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

یعنی پوپولیستی بودن. یعنی طبق حرف مردم عادی، رفتار کردن یا حرف زدن. مثلا خیلی از مردم عادی معتقدند زمان محمدرضا شاه اوضاع اقتصادی خوب بود و گرونی نب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شرکت مثال: the name of branch office opened in the UAE must be identical to the name of mother facility abroad نام شعبه ای که در امارات تاسیس میشود، ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تند و تیز، شدید، پر آب و تاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دیگه بسمه، صبرم تموم شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اعلی حضرت، عالیجناب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

خبر خوش، نوید، مژده مثال : give glad tidings to the patients بَشِّرِ الصَّابرِین به صابرین بشارت بده ( به صابرین مژده بده )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

vertical development به معنای رشد فکری و بهبود ظرفیت فکری انسان است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

محقق کردن، تحقق بخشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در تکمیل نظر سمن زنجانی: - نفر اول: الان توی این هوای گرم تابستانی یه لیوان آب انار ملس خنک خیلی می چسبه! - نفر دوم: آخ گفتی ( =کاملا با نظرت موا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

یکی از Idiom های انگلیسی به معنی : به جا زدن let's hit the road بیا بزنیم به جاده ( بیا بریم مسافرت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عقل کل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

یعنی آماده شو get ready

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

واژه شیک یک واژه فرانسوی دخیل در فارسی هست به معنی مد روز، خوش لباس و از اینجور معادل ها such a chic boy چه پسر خوش لباسی! توی فارسی کلمه ای که مع ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

salon یعنی سالن زیبایی ولی saloon یعنی میخانه یا شراب فروشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

security perimeter محدوده امنیتی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٢

I wanted to go on a trip to abroad. after lots of searching, I went back and forth between Germany and Italy. میخواستم برم خارج مسافرت. بعد از کلی ت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در زبان عامیانه به معنی شیطون و دردسرساز

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٣

the job offer was so great that he couldn't pass it up پیشنهاد شغلی آنقدر عالی بود که نتوانست آنرا رد کند ( نتوانست قبول نکند )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

هم به معنای استفاده کردن ( بهره برداری ) و هم به معنای سوء استفاده کردن ( بهره کشی و استثمار ) . بستگی به متن داره که کدوم معنا ازش استنباط بشه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

در متون بازاریابی و فروش، prospect به معنی مشتری احتمالی و prospecting به معنی مشتری یابی است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

my very own driver راننده اختصاصی، راننده شخصی. راننده ای که فقط و فقط فرد خاصی را جابجا میکنه. کسایی که پولدار هستند، ممکنه راننده شخصی داشته باشن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

talk into یعنی ترغیب کردن و مجاب کردن = persuade talk out یعنی منصرف کردن ( با حرف اضافه of میاد ) = dissuade مثال: I wanted to go abroad to contin ...