تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

طبق تجربه شما

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

شروع کن ببینم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تحت تعقیب قرار دادن مورد پیگرد قرار دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

طرفدار دو آتیشه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

ماده درزگیری ( بتونه درزگیری، ماستیک )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

به دلیل، به خاطر، به پشتوانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

the day of resurrection روز قیامت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

متر کردن با قدم ( قدم گرفتن ) مثال: this room is about 6 meters long. I just paced it off طول این اتاق 6 متره. همین الان قدم گرفتم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

جمع شده، منقبض شده، کوچیک شده، آب رفته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

برای رسیدن به. . . مثال: he tried hard in pursuit of success برای رسیدن به موفقیت بشدت تلاش کرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

be careful not to wage war مراقب باش جنگ به پا نکنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

رام، دستی، اهلی، دست آموز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

لباس رسمی، لباسی که افراد در جاهای رسمی مثلا در محل کار در اداره یا شرکت در یک کنفرانس می پوشند که معمولا کت و شلواره. در کشورهای خارجی، بعضا لباس ر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

I forgot to coat the pan with oil so the cake is pretty stuck to the pan فراموش کردم تابه را روغن مالی کنم، به همین خاطر کیک کاملا به تابه چسبیده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. Look out پاییدن، مراقب بودن Look out! There's a car coming. مراقب باش! یه ماشین داره میاد بپا ! یه ماشین داره میاد 2. Look up - جست و جوی اطلا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

چاه فاضلاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

I didn't make the meeting because my car broke down به جلسه نرسیدم، چون ماشینم خراب شد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

after lunch, I am gonna make my way to the school بعد از ناهار، راه میفتم سمت مدرسه. بعد از ناهار، میزنم میرم مدرسه بعد از ناهار، میفتم توی راه مدرس ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤

when are you through with your homework? in two minutes کی تکالیفت تموم میشه؟ دو دقیقه دیگه

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤

در طول استراحت، فرجه یا هر وقفه موقتی what are you going to do over the break? nothing, I have to take care of my old mother در طی فرجه چیکار میخوای ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤

I think I will get a great grade on math exam that'll be the day فکر کنم نمره امتحان ریاضیم توپ بشه! حتم! ( جواب طعنه آمیز که در اصل منفی است. یعنی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

در حال حاضر یا از حالا به بعد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Biden sneaked off to Israel بایدن یواشکی به اسرائیل رفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مترادف عبارت none of your concern مثال: how old are you? that's none of your business چند سالته؟ به تو مربوط نیست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

قطع رابطه کردن when that girl converted to Islam, some friends of hers broke off the relationship with her وقتی اون دختر مسلمان شد، برخی از دوستاش با ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

در متون مرتبط با عمران و ساخت و ساز، معنی تزئین برجسته میده. rustic terrazzo یعنی ترازوی تزئین برجسته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

غذای پرچرب و پرکالری مثل بریان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

صرفا به معنای بستن کمربند ایمنی نیست. بلکه به معنای بستن بندهای چتر نجات هم هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مترادف no way

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

تصدیق و تایید

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٥

I have nothing against coming to party, but I prefer to be alone. با آمدن به مهمانی مشکلی ندارم، ولی ترجیح میدهم تنها باشم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

memorandum of association را میشه قرارداد مشارکت یا قرارداد شرکت هم معنا کرد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

Establishment card کارت مهاجرت ( دبی )

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٥

خلاصه شدن my efforts, knowledge, strategies and experience eventually roll up into the final product تلاشها، دانش، استراتژی ها و تجربه ام نهایتا در م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

fire suppression اطفای حریق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

گپ زدن we have a lot of time to catch up when we get back home وقتی برگشتیم خونه، فرصت زیادی برای گپ زدن داریم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

طبقه همکف یا ground floor که به اختصار با حرف G در برخی جاها ( مثل آسانسور ) نشونش میدند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

وقتی گزارشگر در برنامه زنده تلویزیونی گزارش خودش را ارائه داد، وقتی صحبت هاش تموم میشه خطاب به مجری اخبار میگه: back to you یعنی حرفای من تموم شد، حا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مترادف none of your business یعنی به تو مربوط نیست، به تو ربطی نداره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

عقب نشینی از مواضع، اظهارات، نظرات، عقاید و . . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

در دنیایی ایده ال یا در دنیایی بی نقص

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

اعمال شدن، به اجرا گذاشته شدن، انجام شدن، عملی شدن، پیاده سازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

don't inflict your suffering on others درد و رنجت را بر دیگران تحمیل نکن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

یه اصطلاح عامیانه به معنی: دارمش، حواسم بهش هست، از پسش برمیام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

واحد تجاری ( مثل شعبه شرکت یا دفتر نمایندگی شرکت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

surrogate father ناپدری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

محاصره کردن میشه besiege، نه besige

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

don't you dare go out without me غلط میکنی بدون من بیرون بری نکته: don't you dare = you, don't dare

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

درست کار نکردن، خراب بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

برای همه یه اندازه