تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

عرضه عمومی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

If you don't have money, your lover don't give a crap about you اگه پول نداشته باشی، معشوقت پشیزی بهت اهمیت نمیده. . . به عبارت دیگه: همونقدر ارزشی ک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

the criminal killed him in cold blood مجرم اورا با کمال خونسردی به قتل رساند ( با نهایت بی رحمی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاری که موفقیت آمیز باشه، کاری که با موفقیت به انجام برسه، کار موفق و خیلی خوب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

if you feel the call of nature, toilet is over there اگه دست به آب داشتی، توالت اونجاست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مفهوم کلی معنای کلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در اوج خداحافظی کنید. مثل بازیکنان فوتبال که وقتی اسمشون همچنان سر زبونهاست، از میادین بازی خداحافظی میکنند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

منحرف کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم منافق، آدم دو رو، آدم هزار رنگ، آدم حقه باز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آسیب دیده، خسارت دیده، hard hit people مردم آسیب دیده here's the hardest hit area by that dire storm اینجا، خسارت دیده ترین منطقه در اثر آن طوفان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

این فعل گذرا هستش ( transitive ) ترجمه صحیح: مجددا تنظیم کردن، مجددا طبق استاندارد درآوردن، مجددا استانداردسازی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

you must renew your driver’s license no later than the expiry date showing on the card شما باید گواهینامه رانندگی تان را حداکثر تا تاریخ انقضا که روی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تیر چوبی هم معنی میده first they tied him to stakes. then lit the fire and burn him آنها ابتدا او را به تیر چوبی بستند. بعدش آتش را روشن کردند و او ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

عبارت غیر رسمی به معنی سخت نگرفتن به کسی مثال: you've been studying since this morning continuously . don't cut yourself some slack از صبح تاحالا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

there is no way to escape the police. we are done راهی برای فرار از دست پلیس وجود نداره! کارمون تمومه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

special treatment معنی تحت اللفظی: رفتار خاص و ویژه مفهوم: پارتی بازی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

راه اندازی کردن، تاسیس کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

برگشتن: my kid turned away and said good - bye to me بچه ام برگشت و بهم گفت خداحافظ برگرداندن، راه ندادن: we were on bus stop, standing in line to e ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

10 تا افعال دو کلمه ای یا همون phrasal verb برای فعل come : 1. Come across I came across an old photo album while cleaning out the room. موقع تمی ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣

با جرات، جسور، شجاع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

tear those absurd flyers off the wall اون تراکت های تبلیغاتی مزخرف رو از دیوار بکن ( از دیوار جدا کن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

The sensors are designed to work as long as their batteries hold out سنسورها جوری طراحی شدند که تا وقتی که باتری دارند، کار کنند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

flak jacket جلیقه ضد گلوله

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣

she went through the trouble of cooking her husband's favorite food but he ate nothing of it. او زحمت درست کردن غذای مورد علاقه شوهرش را به خود داد، ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣

امتحان دادن بدون مطالعه I never believe that I got grade 20 on math exam. why? I took the test cold! - باورم نمیشه که امتحان ریاضیم 20 شده! - چرا ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٠

مطالعه کتاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. Look out پاییدن، مراقب بودن Look out! There's a car coming. مراقب باش! یه ماشین داره میاد بپا ! یه ماشین داره میاد 2. Look up - جست و جوی اطلا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

در حالت فعلی و به زبان عامیانه یا همون slang، به معنی انجام رابطه جنسی است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

would you like to commission a portrait ؟ دوس داری سفارش پورتره بدی؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

how do you remember your Email password ؟ not well چطور رمز ایمیلت یادت میمونه ؟ به سختی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بعدش یک عمر با خوبی و خوشی زندگی کنیم. بعدش تا ابد با خوبی و خوشی زندگی کنیم. بعدش برای همیشه با خوبی و خوشی زندگی کنیم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Two cities are captured by the enemy, but we managed to hold on to key cities دشمن دو شهر را تصاحب کرده، ولی ما موفق شدیم شهرهای کلیدی را حفظ کنیم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

در متون سیاسی: از موضع قدرت حرف زدن یا عمل کردن ( در مقابل: از موضع انفعال حرف زدن یا عمل کردن، منفعلانه رفتار کردن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

معادل: on me, on my tab

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکی از معانیش جست و جو کردن میشه. I am looking around for a job = I am searching for a job دنبال کار میگردم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ارائه دادن، ارائه کردن، صادر کردن this license is subjected for renewal annually این مجوز هر ساله از نو صادر میشود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دستبند زدن هم معنی میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در تنگنا قرار دادن، در تنگنا گیر انداختن، راه را سد کردن و مانع پیشروی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

the road out of this dead end is paved with trying different ideas راه خروج از این بن بست با امتحان کردن ایده های مختلف هموار میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

we're on the clock, hurry up وقت نداریم، زود باش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

زمین سوخته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به خودت بیا دست از حماقت و گیجی و نفهمی بردار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

My grandmother's doctor will visit her the next two weeks. Meanwhile, I am living with her. دکتر مادربزرگم دو هفته آینده مادربزرگم را ویزیت میکنه. د ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

cold - blooded killer قاتلی که موقع انجام قتل، خونسرد باشه! همون قاتل بی رحم، قاتل سنگدل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

چهار چرخ محرک. معمولا از مخفف اون هم استفاده میشه: 4WD یا 4x4 یا 4by4 I need to rent a 4WD car باید یه ماشین چهار چرخ محرک اجاره کنم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

به کسی میگند که معتقد به این جمله است: ز گهواره تا گور دانش بجوی یا اُطلبوا العِلم مِن المَهد اِلی اللَحد یعنی خود را ملزم و متعهد به علم آموزی میدان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی خونه هست؟

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

murum یا moorum واژه ای هستش که از زبان بومیان جنوب هند ( زبان تامیل ) گرفته شده. moorum با soil فرق داره. moorum یا murum یه نوع خاک هست که برای ساخ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیشنهاد بالاتر دادن، پیشنهاد بهتری دادن

پیشنهاد
٤

گواهی عدم مخالفت هم میشه معنا کرد