پیشنهادهای helia.sqb (٨٦)
دوره معاصر
نزاع
the power of a person to give someone an important job or position عزل و نصب کردن
Being attacked from two sources or sides simultaneously. همه جانبه به کسی هجوم بردن حمله کردن
هنگفت
با عصبانیت
پس زده شدن
زنده نگاه داشتن حفظ شدن
غمگین ناراحت غم انگیز غم بار
market appealing
گردهمایی
فرآیند محور
در حال پیدایش
خود کفا
دوگانگی
پیشرفت
مفهومی
یادداشت تفاهم
یادداشت تفاهم
تذکر
در خصوص
دو جانبه hybrid MOU تفاهم نامه دوجانبه
عقد قرارداد
الگو شناختی
پیکربندی
کم رنگ شدن ( از لحاظ توجه )
کم رنگ شدن
کنار گذاشتن
contractors
فعالیت
مجزا
analyse or solve to guess correctly the intentions of ( another ) تحلیل روانشناختی به درستی حدس زدن چیزی
computer - mediated communication این عبارت به معنای ارتباط به وسیله یارانه میباشد computer mediated به معنای به واسطه رایانه و به کمک یارانه میباشد
متفکرانه
کشورهای انگلیسی زبان مثل استرالیا انگلیس کانادا نیوزلند
خرت و پرت