پیشنهاد‌های ملاقات و تلاقی لغات (١,٥٥٦)

مُحله کُلا ؛ در فرهنگ و زبان محلی مازندرانی ها به کوچه و خیابان و گذر، و محل عبور و مرور، محله کُلا گفته می شود. که کلمه ی کُلا مرتبط با مفهوم کلمه ک ...

خرق عادت ؛ به مفهوم عادت و کارهای تکراری را که از روی عادت انجام دادن باشد گویند. حالا اینکه این تعریف چطور برای این کلمه صادق است به شرح زیر می باش ...

کلارود به مفهوم کال رود نام روستایی از بخش طالقان تهران می باشد. کِلارآباد نیز نام شهری از توابع بخش کلار شهرستان عباس آباد و کلاردشت یکی از بخش های ...

با توجه به وجود یک زبان کهن و یک زبان مشترک در تمدن و جوامع بشری، درک بهتر این مطلب مرتبط با مفهوم کلمات زیر می باشد؛ کالیوْ؛ برگرفته از کلمه ی خُل ...

با توجه به وجود یک زبان کهن و یک زبان مشترک در تمدن و جوامع بشری، درک بهتر این مطلب مرتبط با مفهوم کلمات زیر می باشد؛ کالیوْ؛ برگرفته از کلمه ی خُل و ...

کلارا و کلاریس؛ نامی دخترانه که در بُعد فیزیکی به مفهوم دختر شاد و پرانرژی و در بُعد علمی به مفهوم دختر دانشمند و فرهیخته و در بُعد معنوی به مفهوم دخ ...

کلارا و کلاریس ؛ نامی دخترانه که در بُعد فیزیکی به مفهوم دختر شاد و پرانرژی و در بُعد علمی به مفهوم دختر دانشمند و فرهیخته و در بُعد معنوی به مفهوم د ...

کلارا و کلاریس ؛ نامی دخترانه که در بُعد فیزیکی به مفهوم دختر شاد و پرانرژی و در بُعد علمی به مفهوم دختر دانشمند و فرهیخته و در بُعد معنوی به مفهوم د ...

کلارک و کلارا و کلاریس ؛ کلارک معمولاً نامی پسرانه و کلارا و کلاریس نامی دخترانه که در بُعد فیزیکی به مفهوم دختر شاد و پرانرژی و در بُعد علمی به مفهو ...

کلارک و کلارا و کلاریس ؛ کلارک معمولاً نامی پسرانه و کلارا و کلاریس نامی دخترانه که در بُعد فیزیکی به مفهوم دختر شاد و پرانرژی و در بُعد علمی به مفهو ...

کلارک و کلارا و کلاریس ؛ کلارک معمولاً نامی پسرانه و کلارا و کلاریس نامی دخترانه که در بُعد فیزیکی به مفهوم دختر شاد و پرانرژی و در بُعد علمی به مفهو ...

کالیستون ؛ سرزمین دارای رودخانه های فراوان با توجه به وجود یک زبان کهن و یک زبان مشترک در تمدن و جوامع بشری، درک بهتر این مطلب مرتبط با مفهوم کلمات ...

مَکّاش ؛ متأسفانه روند ایجاد لهجه ها و حتی زبان ها در طی زمان در مکالمات روزمره گاهی به گونه ای به پیش می رود که یک کلمه چنان دچار تغییرات می شود که ...

کلمه ی پار هنگ همانطور که از اسمش پیداست پاره ای از یک هنگ و نظم مشخص از وزنه ها در ترازوها برای میزان سنجش جرم و وزن چیزی که دارای یک هنگ و نظم مشخص ...

موسم؛ منشعب از کلمه ی سما و سماوات و مُسَمّا به مفهوم هوای گرم و شرجی و دارای رطوبت که باعث ساماندهی در سیستم حیات می شود. مثل کلمه ی سماور که سمای ...

بیجه؛ بیشه، سرزمین وسیع. اصطلاح باج دادن و باج گرفتن نیز در قدیم الایام برای زمانی بود که کاروان های تجاری قصد عبور از بیشه و سرزمین های دیگر را دا ...

عطابه ؛ عطا، بخشش، عطا شده، تابانده شده، طاعی؛ بخشنده، حاتم طاعی با یک ریخت دیگر که در قنوت نماز گفته می شود؛ ربنا آتنا یعنی پروردگارا به ما عطا کن.

اَوِسْت ، اَوِسْتا ، اَوِسْتَن ، اَوِستان ، آوِسْتَن ، آبِسْتن ، آویزتن ، آفیزتن و. . . اَوِستا ؛ غالب و مدلِ ساختار و ساختمان این کلیدواژه که با ت ...

فهرج ؛ این کلمه به صورت مستقیم و ریشه ای در زوایا و ابعاد کاربردی مختلف شباهت زیادی به کلماتی از قبیل؛ فاروج فروج فرجه فجر فاجر فرجه انفجار جیرفت تفر ...

فاروج ؛ این کلمه به صورت مستقیم و ریشه ای در زوایا و ابعاد کاربردی مختلف شباهت زیادی به کلماتی از قبیل؛ فاروج فروج فهرج فرجه فجر فاجر فرجه انفجار جیر ...

کی کاووس ؛ کی بعلاوه کاووس کی ؛ کوی ، کیان ، سرزمین کاووس ؛ قاووس ، بسیار قوی کلمه ی کی کاووس نیز به معنی شخص قوی و مقتدر که صاحب کیان و سرزمینی باش ...

شابران ؛ در زبان و گویش سیستانی به دریا شابرا گفته می شود. و شابراه به مفهوم راه دریایی و شابران به مفهوم دریانورد دارای مفهوم می باشد. از این کلمه ب ...

شابران ؛ در زبان و گویش سیستانی به دریا شابرا گفته می شود. شابراه به مفهوم راه دریایی از یک زاویه خلاصه شده ی شاه آب راه و از یک زاویه دیگر چاپرا به ...

لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ ؛ در اینجا برای کلمه ی سنتهٌ از کلمه ی أخذ استفاده شده که از یک زاویه احتمالاً منظور قرآن از کلمه ی سنتهٌ زنده شدن ...

کلمه ی کیمیا از کمیت و کمیابی و با ارزش بودن دارای مفهوم می باشد به طوری که واژه ی کیمیاگری به مفهوم گرایش انسان به چیزهای کمیاب و با ارزش باعث پیدای ...

ماگنوس ؛ کلمه ی اصلی این کلیدواژه ماگ منشعب از مُغ و امتداد جریان از ریشه ی این کلمه ؛ مغاک مغز مگنت مغناطیس مغازه غذا مخزن خزینه کنز گنج و. . . می ب ...

ماگنوس ؛ کلمه ی اصلی این کلیدواژه ماگ منشعب از مُغ و امتداد جریان از ریشه ی این کلمه ؛ مغاک مغز مگنت مغناطیس مغازه غذا مخزن خزینه کنز گنج و. . . می ب ...

ماگنوس ؛ کلمه ی اصلی این کلیدواژه ماگ منشعب از مُغ و امتداد جریان از ریشه ی این کلمه ؛ مغاک مغز مگنت مغناطیس مغازه غذا مخزن خزینه کنز گنج و. . . می ب ...

ماگنوس ؛ کلمه ی اصلی این کلیدواژه ماگ منشعب از مُغ و امتداد جریان از ریشه ی این کلمه ؛ مغاک مغز مگنت مغناطیس مغازه غذا مخزن خزینه کنز گنج و. . . می ب ...

ماگنوس ؛ کلمه ی اصلی این کلیدواژه ماگ منشعب از مُغ و امتداد جریان از ریشه ی این کلمه ؛ مغاک مغز مگنت مغناطیس مغازه غذا مخزن خزینه کنز گنج و. . . می ب ...

ماگنوس ؛ کلمه ی اصلی این کلیدواژه ماگ منشعب از مُغ و امتداد جریان از ریشه ی این کلمه ؛ مغاک مغز مگنت مغناطیس مغازه غذا مخزن خزینه کنز گنج و. . . می ب ...

ماگنوس ؛ کلمه ی اصلی این کلیدواژه ماگ منشعب از مُغ و امتداد جریان از ریشه ی این کلمه ؛ مغاک مغز مگنت مغناطیس مغازه غذا مخزن خزینه کنز گنج و. . . می ب ...

نراق ؛ دو صورت از مفاهیم در این کلیدواژه قابل رؤیت است؛ یک مفهوم با افزونه ی حرف ( ن ) جهت ایجاد بار معنایی منفی به معنی از رونق افتاده بیمار بی حال ...

پترون ؛ اگر گوش به حرف حرف این کلمه بدهیم حرفی که این کلمه برای گفتن دارد منشعب از مفهوم پادرز پدر پیتر فادر فاطر فطرت فتیر و پریز و پرایز و پارس و ...

پترونه ؛ اگر گوش به حرف حرف این کلمه بدهیم حرفی که این کلمه برای گفتن دارد منشعب از مفهوم پادرز پدر پیتر فادر فاطر فطرت فتیر و پریز و پرایز و پارس و ...

پتروناس ؛ اگر گوش به حرف حرف این کلمه بدهیم حرفی که این کلمه برای گفتن دارد منشعب از مفهوم پتروس پادرز پدر پیتر فادر فاطر فطرت فتیر و پریز و پرایز و ...

پترونا ؛ اگر گوش به حرف حرف این کلمه بدهیم حرفی که این کلمه برای گفتن دارد منشعب از مفهوم پتروس پتروناس پادرز پدر پیتر فادر فاطر فطرت فتیر و پریز و ...

پترو ؛ اگر گوش به حرف حرف این کلمه بدهیم حرفی که این کلمه برای گفتن دارد منشعب از مفهوم پتروس پتروناس پادرز پدر پیتر فادر فاطر فطرت فتیر و پریز و پر ...

پترو ؛ اگر گوش به حرف حرف این کلمه بدهیم حرفی که این کلمه برای گفتن دارد منشعب از مفهوم پتروس پتروناس پادرز پدر پیتر فادر فاطر فطرت فتیر و پریز و پر ...

پتروس ؛ اگر گوش به حرف حرف این کلمه بدهیم حرفی که این کلمه برای گفتن دارد منشعب از مفهوم پتروناس پادرز پدر پیتر فادر فاطر فطرت فتیر و پریز و پرایز و ...

پترو ؛ اگر گوش به حرف حرف این کلمه بدهیم حرفی که این کلمه برای گفتن دارد منشعب از مفهوم پتروس پتروناس پادرز پدر پیتر فادر فاطر فطرت فتیر و پریز و پر ...

توضیح و تشریح کلمه ی دابغان در متن زیر تبیین و تحلیل شده است ؛ دیپلم ؛ منشعب از کلمه ی دیب و دیبا شدن. به مفهوم دیپ شدن و دیبا شدن در مسائل به مفهو ...

کارتابل ؛ کارپوشه Cartable ؛ جدول انجام کار بخشبندی شدن کارهای برنامه ریزی شده یا انجام شده و فهرست شده در یک پوشه table ؛ میز جدول فهرست لوح لیست ...

جزیره ی کیش ؛ به معنی جزیره ای جهت کشیک بانی. کیش ؛ مفهوم کلیدواژه ی کیش مرتبط با توضیح مطلب زیر؛ کشور ؛ ریخت کامل تر این کلیدواژه کیشور می باشد. ...

زُخان به مفهوم سرمای سخت و شدید و زخم زننده که در زبان کردی کرمانجی وقتی هوا بسیار سرد باشد می گویند هوا زَخ دارد یعنی هوا زخم زننده است از کلمه ی زُ ...

پاسکال ؛ فلسفه ی پیدایش این کلیدواژه در متن تحلیلی زیر تبیین و تشریح شده است ؛ پاساژ ؛ مفاهیمی که در درون این کلیدواژه نهفته است ؛ ( پاسبانی یا پست ...

لامائیسم ؛ فلسفه ی پیدایش و مفهوم نهفته در این کلیدواژه در متن تحلیل شده ی زیر تبیین شده است ؛ لامپ ؛ این کلیدواژه از اون دست کلماتی است که ساختمانش ...

لامان ؛ فلسفه ی پیدایش و مفهوم نهفته در این کلیدواژه در متن تحلیل شده ی زیر تبیین شده است ؛ لامپ ؛ این کلیدواژه از اون دست کلماتی است که ساختمانش دا ...

فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در لابلای متن زیر تحلیل و تبیین شده است ؛ سواد ؛ به معنی قدرت از هم سَوا نمودن ...

لومّوندَن ؛ یا لومبوندن لقمه زدن ، غذا خوردن درک بهتر مفهوم نهفته در این کلید واژه در متن تحلیل شده ی زیر تبیین شده است ؛ لامپ ؛ این کلیدواژه از او ...