پیشنهاد
٠

عاشق و گرفتار و شیفته و مشغول کسی بودن، در هوای کسی بودن منتظر کسی بودن محتاج کسی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوف و رجا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پزشک، دکتر ، نباض، مزاج شناس، طبیب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انتشار ، جدایی، اشفتگی، پریشانی ، تشتت، تفرقه، انبساط، گسترش ، گستردگی، دوری، شیوع ، فاشی،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پژواک ، بازتاب، طنین و انعکاس صدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بالا رفتن، بلند شدن، برخاستن، شکوه و بلندی یافتن، مشهور نامی شدن ارتقا یافتن و پیشرفت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روشن شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقشه راه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اعتماد ، واگذاردن ، توکل

پیشنهاد
٠

منظور از مالیات بر ارزش افزوده، تفاوت بین کالا و خدمات عرضه شده با ارزش کالا و خدمات خریداری شده در دوره ای مشخص است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاربرد این واژه بیشتر در بین مدیران شهری که سر و کار دایمی با حفاریهای شهری دارند مرسوم است و اغلب به جای همین واژه هم کاربرد دارد. دستگاهی در برداشت ...

پیشنهاد
٠

به آغوش کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست اویختن در کسی ، گریبان کسی راگرفتن از روی خشم، ، التماس و خواهش و تمنا کردن از کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از دست شدن ، از دست دادن، از حیطه اختیار بیرون شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خجل ، شرمسار، ازرمناک، شرم دیده افسرده و ملول و اندوهگین، پریشان،

پیشنهاد
٠

مقابله کردن، رودر رو شدن، برابر شدن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پند گرفتن ، عبرت گرفتن، ادب شدن، به راه آمدن

پیشنهاد
٠

دخالت نکردن، پرهیز از فضولی ، کوتاهی وقصور ، چشم پوشی کردن، رازداری، رعایت کردن، جوانمردی و بخشش، اسان گرفتن، تسامح وتساهل، مصلحت جویی

پیشنهاد
٠

به خویش مشغول شدن ، فضولی نکردن، کناره گرفتن از خلق، فارغ شدن از غیر، مجموع شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشفته و پریشان شدن ، قاطی کردن، از جا شدن ، دگرگون شدن، از کوره در رفتن، فوران احساس،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناخلف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ژنده پوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقت تلف مکن، کندی و سستی مکن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ژرف و عمیق آغل شوگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوش به فرمان بودن چرخِ گردان نهاده دارد گوش تا ملک مر ورا چه فرماید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاختن ، تاراج کردن، فریش آوردن، شبیخون زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقبل، نیکبخت، اقبالمند، دولتمند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسافر، سیاح، جهان گرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همه خلق، جمیع مردم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهیای جنگ شدن، تدبیر نبرد کردن، ملزومات رزم را آماده کردن بباید نهان جنگ را ساختن که دشمن نهان آورد تاختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صاحب خلق و خوی نیکو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقت شمشیریست برنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جمع کردن، تل کردن، پشته کردن، کوپه کردن، یکجا کردن، یکی غله مرداد مه توده کرد ز تیمار دی خاطر آسوده کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جمع کردن، توده کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طیان، بنا، معمار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مونث ادهم، تیره، سیاه، کدر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صف کشیدن، رده بستن، نظم گرفتن، انتظام و ترتیب یافتن، جمع شدن، ارام و قرار گرفتن، هم آهنگ و یکدل یکرنگ شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روز جنگ و نبرد روز قیامت و رستاخیز، روز محشر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به آرامی ، با تاخیر ، دزدیده ، یواشکی، به نرمی، به آهستگی درنگ آسا سپهر آرا بیاید - کیاخن در رباید گرد نان را

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بت و صنم بی احساس، نامهربان ، بی عاطفه، بیوفا نبینی که چشمانش از کهرباست؟ وفا جستن از سنگ چشمان خطاست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پریشان گو، هرزه لاف، هرزه درا، گزافه گو، مهذار، یاوه سرا، یاوه گو، لاف زن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گزافه گویی، باطل گفتن، ژاژخایی ، هرزه درآیی ، پریشان گویی، هذیان گفتن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به این ترتیب ، اینگونه، به این شیوه و روش، بدینسان این دست کاو برگ رز می خورد عجب دارم ار شب به پایان برد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکمباره ، شکم پرست، پر خور، شکم بنده

پیشنهاد
٠

پرخوری کردن

پیشنهاد
٠

ناپرهیزی کردن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اهل بَطحاء، ساکنان مکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فعل دعایی از مصدر بردن آن دل که بود ز عشق خالی سیلاب غمش براد حالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشهور ، نامی، بنام، شناخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذرنامه، کلید