تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tusk

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناز و عشوه کنان، شیرین کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خانم دانشگر درود به شما صفار از ریشه صفر soft به معنی رویگر است نه صغار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشم پسند از کسی داشتن، امید و توقع و انتظار نظر و توجه و لطف و عنایت و قبول و تایید داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به هوش، هوشیار، اگاه، مطلع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مگذار، رها مکن مرا با سپاهم بدان سو رسان از اینها کسی را بدین سو ممان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

cleft palate

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارای جذبه و شور

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کج شدن صورت یا دهان و بینی و چشم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکستن، بریدن، قطع کردن، جدا کردن بدین شمشیر هر کاو کار کم کرد قلم شمشیر شد دستش قلم کرد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رَپیهوینیگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متفکر، خردمند، صاحب نظر، رای ور ، ادیشمند، دانشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرود برگردان. ضد صدا. قطعه ای که بخشی از گروه کر در پاسخ گروه دیگر می خوانند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اصطلاح و گویش مردم کرمانشان و پاره ای از مردم غرب کشور به آجرهای لبه بام �پاسار� گفته می شود که در اصطلاح معماری تهران و بیشتر مردم فارسی زبان �رخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مماطله ، مغزیدن، مولیدن، دور سپوزی، سپوزه کاری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناکجا ، ناجایگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نباح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرز ، عمود، لخت، دبوس، مقمع، کوپال، چماق، چوبدستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آبرو، عزت، اعتبار، ارزش، منزلت ، جاه تا چه دیدست ز من دیده که هر دم گوید کاین همه آب رخ از رهگذر ماست تو را

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرسپرده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از گونه های بالاخانه، اتاقی است که بر روی سابات میان کوچه قرار دارد و به اتاق سر رهگذر� هم معروف بوده است و برای رفتن آن بایست از روی پشت بام گذر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هوان، خواری، پستی، ضرع ، تحقیرو. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

براده=سونش، سناو، داسخاله، توبال، ریزه فلزات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بردع Barda نام شهری در کشور آذربایجان کنونی که انتشار داستان خسرو و شیرین در عهد نظامی ممنوع بوده است. بیاضش در گزارش نیست معروف که در بردع سوادش بو ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرگ ارزان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرگردان، گردان، رقصان،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سموت ، ترکبند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چرخشت، سپار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوگیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجاز کردن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خار سه گوشه فلزی، که در جنگ برای کند کردن حرکت دشمن استفاده می شده است حسک ، خنجک عدو را به جای خسک زر بریز که احسان کند کند، دندان تیز

پیشنهاد
٠

تارمی، دست انداز، مانع، حفاظ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زار ، نزار، عاجز، پست، ضعیف، ذلیل ، دنی ، بیارزش، بیفایده، خفیف

پیشنهاد
٠

تسامح ، تساهل، ساده انگاری، اسان گیری، چشم پوشی،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی سود و فایده ، بی منفعت،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خمیده و کج و شکسته و مواج ، مایل و منعطف و دوار و کوژ ، کمانی ، حدب ، افتاده ، ناراست، غیر مستقیم، پیچیده، برگشته و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به اختیار خود، به میل و خواست خود آتش به اختیار، به حکم خود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایواز خانه

پیشنهاد
٠

تفهیم، تدریس، تعلیم، اموزش، تلقین، یاد دادن، دریاباندن ، شناساندن، حالی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جولا، تننده، عنکبوت، غنده، کارتنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استعداد، توانایی، قدرت، یارا، قابلیت، شایستگی، خورا، گنجایش، ظرفیت، جاداد، حجم،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دو زبان

پیشنهاد
٠

حامی، یار، عضد، ظهیر، دستگیر، مجیر، محافظ، نگهبان، معاون، همراه، همدم، هوادار، هواخواه، یاریگر، یاور، مددکار، مساعد، موافق، موید، غمخوار،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مروارید قیمتی آبدار و درخشان و پنهان در صدف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاوشگر، جستجوگر، کاوشکار، طالب پژوهنده، پی رو، جوینده ، گردنده، گردشگر، پی جو ، سایل،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخت ، محکم، سفت، غلیظ، استوار، راسخ، پابرجا، سنگین، گران، صخره صماء ، سنگ سخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حل کردن، گشودن تمام کردن ، به آخر رساندن، کنار دادن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستمایه، سغبه، مسخره، بازیچه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی خیال، بی توجه، بی میل، گمراه،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زنار �مسیحی عسلی�یهودی کستیح کستی موسخ�مجوس