تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پنهان، سرپوشیده، سربسته، دست نخورده، ناشناخته، مکتوم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیله=کناغ، نوغان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نثر و نظم ، رسته و پیوسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوشهری ) انبار، انباری. در زبان هندی نیز به همین معنی کاربرد دارد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یاوه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیمانه=قفیز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه �آلِش� ( āleš ) در بسیاری از گویشها به چمارِ ( معنی ) �عوض، بدل�است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستگیر ، ظهیر، پشتی، پشتوانه، کنون دشمنان گر برندم اسیر نباشد کس از دوستانم نصیر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خاستگاه ، آغاز، نخست،

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشتر ابتدا راسران میگفته اند که کم کم فراموش شده در برابر انتها که پایان میشود ،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرغاة

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفقد ، نرمی، ملایمت، نوازش، محبت کردن، مهر ورزیدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزیدگی، کوتاهی، چکیدگی، فشردگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کهترkehtar معنی کوچک تر. #مهتر فارسی به عربی اقل فارسی به انگلیسی junior, minor, under

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عقربک، خفچه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیرازی ) جِنگ؛ شدید، تند ( صفت آفتاب ) : �شیرازِ میگن نازه بَرِی آفتاب جنگش�. صمیمی، رازدار، یکدل ( صفت رفاقت و رفیق ) . ( اسم ) صدای موسیقی: �جنگ جن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به خوبی، به درستی، به رسایی، یکسره، یکجا، همگی، یکپارچه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از مصدر پاییدن، به چم زیر نگاه داشتن،

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احتیاط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در شیراز با این آرایش sove صفتی برای کودکان به چم معصوم و بیگناه یا خرد و نادان است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصل و نژاد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترانمون،

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لوله هایی از سفال پخته که برای آبراهه به کار برده اند. یک سر آن باریکتر و سر دیگر آن گشادتر بوده است و هر دو نر و ماده خوانده می شوند. � تنبوشه از جه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کهرباkahrobā معنی ۱. صمغی زردرنگ، فسیلی، و از دستۀ هیدروکربن ها که به دلیل وجود الکتریسیتۀ ساکن کاه را جذب می کند و مصرف تزیینی دارد. ۲. ( صفت ) [قد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱، سنگ ۲، بغل، زیر شانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فسرده، سرد یافته، ساکن، بی جان، یخ بسته ،

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشم آلود

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دگرش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روشن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکافنده، بیرون آورنده، جداکننده، بسط دهنده، باز کننده، گشاینده،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرا هم آوردن ، گرد آوردن، روی هم انباشتن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رهند، گزیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شال یا شنل سه گوش زنانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( گرست ) هم واژه زیبایی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام فرشته ای که پیوسته در پرواز است و مدام آمین می گوید و هر دعا یا نفرینی که به آمین او برسد مستجاب می شود. ( در شعر معروف نیما یوشیج، مرغ آمین فرشت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نو آوری، پدید و پیدا آوردن،

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سزا دادن ، دادگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هو=به چم خوب و نیک و پاک آهو با الف نفی=نا نیکو، ناخوب، ناپاک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فاقد ، تهی، خالی،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَلو ( ) کوتاه شده واژه کالیوه یا کالویه به چم ابله و احمق و دیوانه است، حتی بخش دوم ( لیوه ) آن هم به همین آرش کاربرد دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توشمال ، سرنا دهل است و به چم مهتر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرگویی، بیش گویی، زبانفرسایی، زبانبازی، درازگویی، گسترده گویی،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گسترش، پراکندگی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرمان، دستور، تصویب نامه، حکم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برشنوم، پادیاب

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناخواست، ناگزیر، ناچار، زوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرتابی، یان،