پیشنهادهای علی سیریزی (٣,٦٠٢)
نام پسر آذرآیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانش . نام پسرانه
نام یکی از ساتراپ آذرآبادگان. پناهنده به اله آتش. نام پسرانه
در اوستا به دارنده فرآذر، شکوه و جلال آتش، نام پسرانه
نام یکی از موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظ. نام پسرانه. آتش آسمانی
نام موبدی است در زمان کواد. نام آتشکده، مهر آتش. درخشش خورشید.
در اوستا به دوست دار فرهنگ آمده، آتش جاوید. نام آتشکده
نام عموی اشوزرتشت و پدر میدیوماه. آراستگی
نام فرمانده ناوگان خشایار شاه. دارنده روحیه و منش آریایی. نام پسرانه
نام پسر داریوش. دارنده منش و روحیه آریایی. نام پسرانه
برگزیده
کاربران گرامی. در قسمت درج پیشنهاد، صرفاً جهت معنا و مفهوم یک واژه در نظر گرفته شده؛ نه درج خاطرات و پانویسی
نام بهدینی که در فروردین یشت، ستوده شده است. رها یافته. ول . وارسته. نام پسرانه
آژمان . بی زمان. نام پسرانه
نام پدر بهمن
نام چهارمین و آخرین پادشاه ماد
آویخته، نگهدارنده. معلق. نام پسرانه
نام نیای یازدهم اشوزرتشت. نام پسرانه، بخشش نیکو، آب مقدس . برکت و مهربانی خدا
نام پسرانه، نام یکی از موبدان. بی رنج و زحمت
دارنده بلندی و شکوه یا فرهمند . نام پسرانه
پیروزمند و شکست ناپذیر . نام خسرو دوم پادشاه ساسانی
نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانی
دلیر. نترس . شجاع. نام پسرانه
دارنده بلندی و شکوه یا فرهمند
نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانی ( آپیوه ) ا
دارنده اسب پر ارزش
دارنده اسب پر ارزش، ارجاسب
راست و درست
دارنده اسب نر. ارشاسب
اسب. اسب در ایران باستان بسیار مهم بوده؛ سرداران و برجستگان با پسوند اسپ که بعدها به واژه اسب تبدیل شده، مشهور می شدند؛ مانند ارشاب، جاماسب، گرشاسب و ...
اسپ، اسب در ایران باستان بسیار مهم بوده؛ سرداران و برجستگان با پسوند اسپ که بعدها به واژه اسب تبدیل شده، مشهور می شدند؛ مانند ارشاب، جاماسب، گرشاسب و ...
فرمان گذار، نام پسر میانی اشوزرتشت. ( نام پسرانه )
گاه. پسین
شریف - نجیب. نام پدر لهراسب. نام رودخانه. نام پسرانه. چالاک . تند
دارنده سپاه نیرومند ( چون با پیشوند اسپ می باشد، منظور دارنده اسبهای فروان است؛ بدین ترتیب این فرد دارای سوارکار زیاد هم خواهد بود، بنابراین وی داری ...
راستی. درستی
داده راستی و پاکی. پاکی و درستی داده شده از سوی پروردگار. نام پسرانه
اُشهن: گاه، سپیده دم، آغاز روشنایی. فلق . پگاه
اُشهن. پگاه. سپیده دم
نام برادر هوشنگ پیشدادی. پاکی و سپنتایی خدادادی ( نام پسرانه )
اَشوفَرَوَهَر: پاکروان. روانی سپنتا و زااوتار
پاکمنش. منش پاک. روحیه طاهر. سپنتامنش.
بی گمان
نام پسرانه ، کسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش است
نام پسرانه. بی مرگ. جاودانه. جاویدان
نام پسرانه. رهبری و فرمانداری . نخستین بخش از سروده گات ها
نام یکی از یاران داریوش. نام پسرانه. خوش اندام و زیبا رو
اَوَخشیا: بخشاینده
از سرداران کورش بزرگ. آخرین روز سال کبیسه. نام پسرانه
زننده و شکست دهنده دشمن. نام یکی از شخصیت های رمان ( اسلام چگونه وارد ایران شد )
ایسَدواستَر : خواستار کشتزار و آبادکننده. بزرگترین پسر اشوزرتشت ( نام پسرانه )