پیشنهاد‌های علیرضا حسن زاده (٤٨١)

بازدید
١,٠٨٨
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نصبیات ( شامل برقی ، لوله کشی ، کابینت و غیره )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چرب زبانی لفاظی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قاطعانه و موثر بدون فکر قبلی به رویدادی عکس العمل نشان دادن react to events decisively, effectively, and without prior thought.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیان کردن نظر یا احساس خود بصورت عمومی "The students voiced out their concerns about the new school policy. " "The activist voiced out her support fo ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

صورتحساب ، صورت وضعیت حساب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

از چیزی بجای چیز دیگری استفاده کردن ، جایگزین کردن to use one thing instead of another The original recipe called for sesame oil instead of olive oil ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کارهای خانه ( فعالیت های روزمره داخل خانه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نقش بستن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

when you spend your free time similarly to the time when you work. This expression comes from the idea that a bus driver would spend his holiday trav ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

اقدام به ، در یک فعالیت اقتصادی جدید درگیر شدن Banks are venturing into insurance. بانک ها در حال ورود به بیمه هستند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مقصد دور somewhere a long way away

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گروهی، دسته ای a small group of similar things.

پیشنهاد
٣

ادای احترام کردن قدردانی کردن سطح لغت: C2 to praise someone or something: The minister paid tribute to the men who had fought the blaze

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

روش ات رو عوض کن ، تغییر رویه بده زمانی از این واژه استفاده میکنیم که میخوایم بگیم باید روش یا شیوه ای که در پیش داری رو باید عوض کنی The expressio ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

این یه اصلاحه: تا آخرین نفس تلاش کردن This means to persevere until the end, or to complete a difficult task. "I know this is a tough challenge, bu ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

رو دست نداره ، بهترینه این یک اصطلاح برای برای بیان این است که یک چیزی به نحوی بهترین است. The idiom 'you can't beat' means that something is superi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مصاحبه کنندگان هیئت مصاحبه کننده ( مخصوصا زمان مصاحبه های کاری )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

خیابان، محله یا ساختمانی که الان تبدیل به جایی مرفه و اعیانی شده که در قدیم اینطور نبوده رشد کرده ، مرفه شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بافتنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در خصوص اینترنت یعنی قطع شدن موقتی if an Internet connection drops out, it suddenly stops, usually for a short time

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشاجرات گذشته را پیش نکش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

small chat مشورت کردن ، هماهنگ کردن ، صحبت کوتاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

اصالتاً

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقش کوتاه یا فرعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با ضرر یک بیزینس یا شغلی رو اداره کردن ( معمولا در ابتدای کار )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

a traditional remedy or folk remedy درمانهای سنتی مثال: Fish oil has been used as a folk remedy since the eighteenth century

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اهل چیزی یا کاری بودن عاشق انجام کاری بودن to like something very much: I'm not very big on classical music.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درشرایط بد و نامناسب IDIOM: in a bad or weak state: Consumer confidence is currently at a low ebb. I was recently divorced and feeling at a very low ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

to be careful not to do something too quickly, so that you do not get too tired to finish it: No more soup, thank you. I'm pacing myself so that I ha ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

املاء درست این کالوکیشن catch a glimpse of است. یه نگاه انداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با سرعت و ناگهانی به جایی رفتن ، اصطلاحا برقی و جنگی رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نماد مد ، استوره مد A fashion icon or fashion leader is an influential person who introduces new styles which spread throughout fashion culture and b ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عصبانیت شدید مخصوصا وقتی که نیاز نیست فیوز پروندن ( در عصبانیت ) to show great anger about something, especially when this does not seem necessary: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

noun [ U ] informal لخت شنا کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقشه جایگزین plan B

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

verb: مترصد قدرت یا موقعیت بهتر بودن برای رسیدن به قدرت یا موقعیت بهتر به هر دری زدن to attempt to get power or get into a better position than othe ...

پیشنهاد
٢

هوشیار بودن گوش بزنگ بودن IDIOM: have/keep ( all ) your wits about you to be ready to think quickly in a situation and react to things that you are n ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیوسته بی انتها بدون مزاحمت without any pauses or interruptions : Most people do not get eight hours of uninterrupted sleep every night. Through all ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گاز خنثی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

روز بدون کار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تبادل عقاید مختلف to improve understanding and communication between people who have different opinions

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شواهد غیرمستقیم یعنی شواهدی که با استدلال به آن میرسیم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

از کوره در رفتن یا عصبانی شدن بخاطر محدودیتها و قوانین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با سرعت و ولع زیاد خوردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بی حسی نخاعی از کمر به پایین جهت زایمان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش ساخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جنگ طلب تندرو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

take control of , deal with کنترل کردن I need to get on top of my finances. I can't afford to pay this bills.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خرید و خرج کردن بی رویه ، ولخرجی بس رویه A shopping spree is an occasion where someone goes on a prolonged, extravagant shopping trip, often with the ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاید واژه انسان نما بد نباشه