دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣٦٩,٠٢١
رتبه در دیکشنری
١٠
لایک
٣٧,٤٤٤
دیسلایک
٢,٧١٢
جدیدترین پیشنهادها
٩ ماه پیش
٢
طبقه اشراف ، از ما بهترون
١١ ماه پیش
٤
Come what may
١ سال پیش
٢
دیوانه محض، کاملا دیوانه
١ سال پیش
٦
من هم نمی دونم
٢ سال پیش
٧
پیچ خوردن و رد شدن، لایی کشیدن
جدیدترین ترجمهها
٤ سال پیش
Through this incision, the abdominal cavity is distended with carbon dioxide gas.
٠
از طریق این برش، حفره شکمی با گاز دی اکسید کربن، باد میشود/ متورم/ بزرگ میشود.
٥ سال پیش
Leah and I were going to go to Morocco together, but at the last moment she cried off.
١
لیا و من میخواستیم که با هم به مراکش بریم اما او در آخرین لحظه زیر حرفش زد/ در لحظه آخر جا زد!
٥ سال پیش
He tried to cry off after swearing he would do it!
٢
او سعی کرد حرفشو پس بگیره بعد از اینکه قسم خورده بود که آن کار را انجام میدهد!
٥ سال پیش
Can you fill in for me at work?
٧
میتونی بجای من بری سرکار? / میتونی جای منو در محل کار پر کنی?
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
٢
رأی
٣
پاسخ
٧٥
بازدید
١
رأی
White blood cells گلبول های سفید خون
٢ هفته پیش