احمد احمدی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suspension: شیمی: solution مایع ترکیب شده ایست ...

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

instant replay: صحنه آهسته که از مسابقات ورزشی و غی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

untenable: تحمل ناپذیر

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

front rank: خط مقدم

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

raise a siege: از محاصره ( کردن ) دست برداشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

any old way: سر هم بندی ( کردن ) ماست مالی ( کر ...

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unstick: ور آمده

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anytime soon: حالا حالاها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

replicant: توی رمان های علمی تخیلی: موجودی است ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reaccustom: از نو عادت کردن به چبزی دوباره عادت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vilify: تخریب شخصیت کردن ( چه در سخن چه با ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

matted hair: مویی که به دلیل عدم شست وشو زخیم و ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

address concern: =address problem مشکلی را مورد بررس ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fuggy: اگر صحبت از مکانی باشه گرم خفه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

windswept: به موهای ژولیده هم می گن مثل وقتی ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سلفی: به عنوان یه فارسی زبان بنظرم میتونی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unintellectual: نابخردانه غیر هوشمندانه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pluck: کندن یا کشیدن ناگهانی چیزی از جای خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in order to: با این نیت که. . .

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carrier bag: =shopping bag کیسه پلاستیکی کیسه خر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carrier bag: =shopping bag کیسه پلاستیکی کیسه خر ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم شاگردی: fellow student

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fire brigade: =fire department

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outgoing: مردم دوست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

showpiece: گل سرسبد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

showpiece: گل سرسبد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goody goody: آش مال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tend to: رسیدگی کردن مراقبت کردن پرستاری کر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be sick: حالت تهوع داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

media mogul: غول رسانه ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

make a play for: برای بدست آوردن چیزی تلاش کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

confound it: لعنت بهش! گندش بزنن! از این بدتر نم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

detour: میانبر shortcut در فارسی معمولا بار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

police cadet: دانشجو دانشگاه افسری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stuck in the chimney: Are you aware that a red - suited g ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transmogrify: این کلمه بار طنز داره شاید بشه به ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

noninfectious: =Non - communicable ( بیماری ) غیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

set list: لیستی از آهنگ های یک گروه موسیقی که ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

for all the world: دقیقاً

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

compulsive liar: کسی که نافش رو با دروغ بریدن یه درو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pelican crossing: ( در انگلستان ) همون خط عابر پیاده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pelican: اگر تو متنی که میخونید معنی مرغ ماه ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های احمد احمدی