نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
avoid like the plague: دوری کردن از کسی یا چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as ugly as sin: خیلی زشت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a memory like a sieve: حافظه ی ضعیف داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
like greased lightning: خیلی سریع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as daft as a brush: خیلی احمق
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sink like a stone: سریع و کاملا شکست خوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drop in on someone: ناگهانی و پیش بینی نشده به کسی سر ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lick one's wounds: تلاش کردن برای بهبود دادن یک تجربه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
debt of honor: قرضی که اخلاقی به دیگران مدیون هستی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
debt of honour: قرضی که اخلاقی به دیگران مدیون هستی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off your backside: تنبلی رو تموم کن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
know no bounds: بدون محدودیت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
when the shit hits the fan: اوضاع یهویی خیلی بی نظم ، خطرناک ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hopping mad: خیلی عصبانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
run a tight ship: کنترل کردن چیزی به طور جدی و موثر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run a tight ship: کنترل کردن چیزی به طور جدی و موثر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run a tight ship: نگه داشتن یک مکان گروه یا سازمان به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run a tight ship: خیلی جدی بودن در مدیریت کردن سازمان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go spare: خیلی عصبانی شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
behind one's back: بدون اینکه کسی بدونه، در غیاب کسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feather one's own nest: به طور نادرستی از موقعیتت استفاده ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be beyond the pale: غیرقابل قبول بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take center stage: مهم ترین و قابل توجه ترین چیز یا شخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
join forces with: با کسی کار کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pull rank on: استفاده کردن از قدرتی که موقعیتش به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull rank: استفاده کردن از قدرتی که موقعیتش به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get the flak: مورد انتقاد شدید قرار گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the flak: مورد انتقاد شدید قرار گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see reason: کاری کنی که بقیه معقول تر از قبل فک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see the point: اهمیت چیزی را فهمیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bluff one's way: فریب دادن بقیه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pass: کارت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clip one: محدود کردن کسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spirit of adventure: روحیه ماجراجویی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be batting a thousand: عالی عمل کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fresh out of something: تازه تمام کردن چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cold cash: Money in form of cash or notes , no ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
first lady: The expert or the best
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
from hell: کسی یا چیزی که شدیداً ناخوشایند و غ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
like nailing jelly to a wall: Difficult to understand or describe ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get trough: تماس گرفتن مثال:the line is busy—I ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take wind out of sails: نا امیدم کرد، انرژیمو گرفت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
put it there: used when you are offering to shake ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put one's hands together: تشویق کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swan around: To move in a dramatic or affected m ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
swan song: آخرین اجرای عمومی یا حرفه ای قبل از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swan song: آخرین اجرای عمومی یا حرفه ای قبل از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put your foot in your mouth: To say or do something that offends ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put your foot in your mouth: گفتن یه چیز نامناسب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by hook or by crook: کاری می کنم با من ازدواج کنه ، هرجو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call the shots: مدیران دستور می دهند و هبچ چیز بدون ...
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go downhill: بعد از آن همی چیز شروع به بدتر شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get the picture: به اندازه کافی گفتی. من فهمیدم.
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the blink: یخچال ما دوباره خراب شده است
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lose heart: او از هموطنان خود درخواست کرد که ما ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پرسش

-
بپرس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
leaves something to be desired: به خوبی که باید باشه یا انتظار داشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leaves something to be desired: به خوبی که باید باشه یا انتظار داشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pull ones weight: به سختیه بقیه اعضایه گروه کار کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heavy going: سخت و نیازمند تلاش زیاد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
duty bound: احساس می کنم وظیفمه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
need something like a hole in the head: اصلا لازم نداشتن و اصلا نخواستن چیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a go: 1. سعی کردن برای انجام کاری ( مخصوص ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chancing your arm: ریسک کنی برای به دست آوردن چیزی که ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
toffee nosed: گنده دماغ، طرف از دماغ فیل افتاده ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
down and out: مردمی که خونه ، پول و کار ندارند، ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keep up appearances: ادامه دادن به زندگی کردن در همون اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
at the end of ones tether: خیلی خسته یا آزرده ، کسی که دیگه نم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the end of ones tether: خیلی خسته یا آزرده ، کسی که دیگه نم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
take one's breath away: باعث بشه یکی احساس اشتیاق، یجورایی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
have mixed feeling: احساسات مثبت و منفی رو به طور همزما ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have mixed feeling: احساسات مثبت و منفی رو به طور همزما ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get on like a house on fire: با یکدیگر تفاهم داشتن یا از یکدیگر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
take a shine to: یهویی از کسی خوشت بیاد ( غیر رسمی )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a shine to: یهویی از کسی خوشت بیاد ( غیر رسمی )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep oneself to oneself: ترجیح بدی با خودت باشی و خودداری کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make it big: معروف شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a big thing of: اغراق کردن یا زیادکردن اهمیت چیزی ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
miles away: تمرکز نکردن، فکر کردن درباره چیز دی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a small fortune: مقدار زیادی پول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
an unknown quantity: خیلی کم درموردش میدونیم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the lap of luxury: زندگی خیلی راحت داشتن بخاطر اینکه پ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spend money like water: خیلی خرج کردن معمولا بدون فکر کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spend money like water: خیلی خرج کردن معمولا بدون فکر کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tighten the belt: از قبل کمتر خرج کنی بخاطر اینکه پول ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tighten the belt: از قبل کمتر خرج کنی بخاطر اینکه پول ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tighten one's belt: از قبل کمتر خرج کنی بخاطر اینکه پول ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get out of a rut: فرار کردن از یک موقعیت خسته کننده و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
step into one's shoes: جای کسی را گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
up to one's ears in: به طور زیادی سرت شلوغ باشه با چیزی، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put on hold: To pause, postpone, or suspend an a ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on paper: فرضی یا تئوری ( نه عملی ) ، وقتی در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
talk shop: در مورد کار حرف زدن وقتی سرکار نیست ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fast and furious: پر از سرعت و هیجان ، با انرژی نامحد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drag one's heels: به آرامی به چیزی رسیدگی کردن بخاطر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the word spread: اخباری که از یک نفر به نفر بعدی میر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reach fever pitch: ( برای احساسات استفاده میشه ) خیلی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
full swing: برای مدت زیادی درحال رخ دادن بودن و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's a likely story: باور کردنش خیلی سخته، عبارتی هست که ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
off the cuff remark: جدی نگفتمش یا حتی در موردش فکر نکرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in the same breath: گفتن دو چیز کاملا در تضاد باهم، بلا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the same breath: گفتن دو چیز کاملا در تضاد باهم، بلا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on about: I didn't know what he was on about ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lost for words: هیچی به فکرم نمی رسید که بگم ، کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a word: وقتی استفاده میشه که میخواید نظرتون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for want of a better word: دقیق ترین و بهترین کلمه نیست، ولی ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the mickey out of someone: مسخره کردن کسی با در آوردن ادای او
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make light of: با یه چیز جدی مثل شوخی برخورد کنی ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make light of something: با یه چیز جدی مثل شوخی برخورد کنی ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no laughing matter: چیزی نیست که بهش بخندی، کاملا جدی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
it's no joke: برای شرایط جدی یا سخت استفاده میشه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
won't take no for an answer: رد کردن رو قبول نمی کنه، پاسخ منفی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
won't take no for an answer: رد کردن رو قبول نمی کنه، پاسخ منفی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beside the point: نامربوط و بی اهمیت نسبت به موضوعی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
word for word: دقیقا همون کلماتی که یک شخص گفته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
word for word: دقیقا همون کلماتی که یک شخص گفته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the fine print: قانون ها، محدودیت ها و شرایط که معم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the small print: قانون ها، محدودیت ها و شرایط که معم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
matter of opinion: یه چیز متفاوت که مردم نظرهای متفاوت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lingua franca: یک زبانی که هر روز استفاده میشه در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
too many cooks spoil the broth: اگر افراد زیادی روی چیزی کار کنند آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
people who live in a glass houses: مردم نباید مردم دیگر را به خاطر نقص ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
last straw: آخرین کاه ( که کمر شتر را میشکند ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
birds of a feather flock together: مردمی که شخصیت های شبیه یا علاقه ها ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out of sight out of mind: کسی که دیده نمی شود فراموش خواهد شد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
commit something to memory: تلاش کنی که چیزی رو یاد بگیری ، حفظ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jog one's memory: باعث بشی که کسی چیزی رو به یاد بیار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in living memory: توسط مردمی که هنوز زنده اند می توان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cross one's mind: برای مدت کمی به چیزی فکر کنی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
on the tip of his tongue: میدوندیش ولی نمی تونید به طور کامل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
from the year dot: از خیلی سال پیش، از همون اول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the shape of things to come: یک نشانه برای اینکه به نظر میاد چه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
only a matter of time: حتما اتفاق خواهد افتاد ، بااینکه نم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's early days yet: خیلی زوده برای گفتن یا انتخاب کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
like there is no tomorrow: بااشتیاق و خیلی سریع ، بدون مکث یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the end of the day: یک چیزی که میگی قبل از اینکه یک حقی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a sign of the times: یک چیزی که نشون میده جامعه الان بدت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sign of the times: یک چیزی که نشون میده جامعه الان بدت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stand the test of time: محبوب بودن یا خوب یاد شدن برای زمان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
work against the clock: سریع کار کنی چون وقت محدودی داری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in no time at all: خیلی سریع انجامش بدی ، در زمان خیلی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call it a day: تصمیم بگیری چیزی رو تموم کنی ( معمو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make up for lost time: کاری رو انجام بدی که قبلا فرصتشو ند ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
then and there: فورا انجام دادن ، دقیقا در همون لحظ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
then and there: فورا انجام دادن ، دقیقا در همون لحظ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
once in a lifetime: به نظرمیاد که دیگه هیچوقت اتفاق نمی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
once and for all: بالاخره و به طور قطعی I’ve decided ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
off and on: بعضی اوقات نه به طور منظم و ادامه د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run to ground: بعد از کلی گشتن جای کسی یا چیزی را ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fall on stony ground: نادیده گرفته شد ن یا قدردانی نشدن ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get wind of something: شندین اطلاعاتی که بقیه می خواستن مخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
catch someone red handed: منشا اصطلاح : این اصطلاح احتمالا به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blue blood: متعلق بودن به بالاترین طبقه اجتماعی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
blue collar workers: کارگرهایی که کار فیزیکی انجام می ده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blue collar workers: کارگرهایی که کار فیزیکی انجام می ده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
green with envy: خیلی حسود نسبت به یک شخص ، خیلی می ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have green fingers: باغبان با مهارتی بودن، در باغبانی خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
green belt: حومه شهر که از ساختن خانه حفاظت شده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
black and white: نوشته شده، نه فقط توافق حرفی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grey area: یک چیزی که مشکل هست و خیلی واضح نیس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
black hole: یک چیزی که ته نداره و هرچیزی که بند ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
start the ball rolling: شروع کردن یک فعالیت و تشویق کردن بق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
play ball: همکاری کردن با هدف به دست آوردن چیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
put one's cards on the table: صادقانه به کسی گفتن در مورد اینکه ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
follow suit: همون کاری رو انجام میدی که بقیه انج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
call someone's bluff: کسی را مجبور می کنی که درستی حرف خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the plunge: انجام دادن یک کار مهم یا سخت که مدت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on the cards: به نظر میاد اتفاق می افته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lone wolf: کسی که دوست نداره با بقیه باشه ، کس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
guinea pig: موش آزمایشگاهی ، کسی که ایده های جد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wouldn't hurt a fly: آزارش به مورچه هم نمی رسه، هیچوقت ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
travel bug: یک اشتیاق قوی برای سفر کردن ( bug د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a little bird told me: وقتی گفته میشه که یک کسی رازی رو به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have butterflies in your stomach: دلشوره داشتن ، خیلی مضطرب بودن ، عا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make a pig of oneself: زیاد خوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a pig of oneself: زیاد خوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chase your tail: کار زیادی انجام میدم ولی همش بی فای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
law of the jungle: ایده اینکه قویترین یا بی رحم ترین ف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
running round like headless chickens: با عجله کاری را کردن و به طور بی دق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
snail mail: نامه کاغذی ( در مقایسه با ایمیل به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bite the bullet: با یک شرایط سخت روبرو شدن و قاطعانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jump the gun: کاری رو خیلی زود انجام بدی قبل از ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put the knife in: به طور عمد چیزی رو بگی یا کاری رو ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
twist the knife in the wound: کاری رو انجام بدی یا چیزی رو بگی که ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call the shots: انجام دادن تصمیم گیری های مهم و قدر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
caught in the crossfire: بین دعوای شدید دونفر گیر کردن که بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hold one's fire: به تاخیر انداختن انتقاد کردن یا پرس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hold fire: به تاخیر انداختن انتقاد کردن یا پرس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
his own worst enemy: روش و رفتار یک شخص جلوی او را از رس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
burn one's bridges: پل های پشت سر خود را خراب کردن، کار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burn one's bridges: پل های پشت سر خود را خراب کردن، کار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have an axe to grind: نظر یا عقیده قوی داره و می خواد همه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
when it comes the crunch: وقتی که شرایط جدی یا سخت میشه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a chink in one's armor: یک نقطه ضعف که می تونیم ازش بهره بب ...
١ سال پیش