پیشنهادهای علی ماشالله زاده برزکی (١٦٤)
( اشیاء ) حیات ، موجودیت start/begin/come to life as something The building began life as a monastery. این ساختمان حیاتش را آغاز کرد به عنوان یک صو ...
چهره ی گرم و صمیمی
لبخند گرم و صمیمی Sunny: happy and friendly
چشم ( کسی ) به ( جمال کسی ) روشن شدن گل از گل کسی شکفتن Her face lit up the sight of her child چشمش به دیدار فرزندش روشن شد
چشم ( کسی ) به ( جمال کسی ) روشن شدن گل از گل کسی شکفتن Her face lit up the sight of her child چشمش به دیدار فرزندش روشن شد
جو آرام شد فضای ( گفتگو، جلسه، اجتماع، کلاس ) آرام شدن
سرازیر شدن ایده ها و نظرات It was a successful meeting . The ideas flowed جلسه ی موفقیت آمیزی بود. ایده ها و نظرات بود که سرازیر میشد.
( افراد ) تک تک آمدن ( افراد ) دانه دانه آمدن ( مایعات ) قطره قره آمدن
پیرو و در تایید آقای میثم علیزاده لشکانی ۱ - حالت ( روحی ) ، خلق و خوی He has a good temper او خلق و خوی ( حال روحی ) خوبی دارد He has a bad temper ا ...
A baze of publicity شعله های شهرت یک عالمه شهرت Baze = a lot of
A blaze of glory شعله های افتخار ( شکوه ) یک عالمه افتخار یک عالمه شکوه Blaze = a lot of
( یک رویداد ) پرسر و صدا و چشمگیر خیره کننده Blaze of = a lot of A blaze of publicity یک عالمه شهرت / شهرت چشمگیر A blaze of glory یک عالمه شکوه و اف ...
تیغ آفتاب
زوزه کشیدن باد
طغیان کردن رودخانه سر ریز شدن رودخانه
کلمه ی produceدر این طیف معنایی به تنهایی استفاده نمی شود بلکه در collocationمعنی خود را بروز می دهد: Dairy produce محصولات لبنی Garden produceمحصولا ...
غذای کامل
نما سنتی ( سازه ) سنتی ( معماری ) سنتی
نمای آسمان خراش های شهر نمای بلند مرتبه سازی شهر دور نمای آسمان شهر
نمای آسمان خراش های شهر نمای بلند مرتبه سازی شهر دور نمای آسمان شهر
قیمت بالا دادن قیمت بالا ارائه کردن قیمت بالاتر از حد واقعی دادن
قیمت بالا
حاشیه ی صرفا مسکونی شهرهای بزرگ ( مسافرت کاری به شهر بزرگ و در انتهای روز برگشت به حاشیه برای خواب و سکونت ) مثل زمان قدیم کرج. صرفا در کرج سکونت دا ...
زباله همه جا پخش شده زباله همه جا ریخته
( منطقه ) باوضعیت نامعلوم ( شهر، ناحیه. . . ) با وضع امنیتی نا معلوم در قیاس با وضعیت سفید و قرمز
نواحی روستایی بکر و دست نخورده
مانع دید شدن Unfurtunately the trees bock the view of the snow - covered mountains متاسفانه این درختها مانع دیدن کوه های پوشیده از برف می شوند
می ارزد پول بدی بالاش
املای این لغت را اشتباه نوشته اید Couch potato صحیح می باشد ( با تلفظ کاوچ )
ورزش تیمی انجام دادن
تصادف سازشی تصادف سازش در محل ( تصادف )
دارای اطلاعات مفید و بدرد بخور ارائه دهنده ی اطلاعات مفید و بدرد بخور
اجاره ی ماشین اجاره کردن ماشین
مقرون به صرفه
پیرو موارد اشاره شده توسط کاربران گرامی ( کتاب های ) خود مرافبتی، توسعه فردی کتاب هایی مثل مهارت های زندگی، آیین دوست یابی، ۴۸ کلید قدرت ، قوربه را ...
جریحه دار کردن ( احساسات ) کسی She could sense his concern and it touched her اون خانم می توانست درک کند نگرانی اون مرد را و این احساسات اون خانم را ...
دستور زبان : فعلی که هم لازم است هم متعدی
( بازدید ) خوردن ( سود ) بدست آوردن ( ضرر ) دادن ( فروش ) رفتن rack up profit rack up losses rack up sales
بطور امن ، با احتیاط Safely Complete your turn or U turn بطور ایمن کامل کنید گردش یا دور زدن تان را. ( با احتیاط )
( حرف ) کلفت بار کسی کردن تیکه ی سنگین به کسی گفتن فحش دادن به کسی
Give sb mouthfull تیکه ی سنگین به کسی گفتن ( حرف ) کلفت بار کسی کردن فحش دادن به کسی
Just yet = yetهنوز Not just yetنه هنوز
کاملا چرخیده فرمان قفل شده ( تا آخر چراخنده شده ) Start parking with wheels turned all the way around پارک دوبل را شروع کنید با چرخ های کاملا چرخیده ...
در تایید کاربرمحترمakamrahimi50@gmail. com ناحیه ی بی خطر، منطقه ی امن 3SAFE PLACE [uncountable] a place where you are safe from danger safety of Th ...
اورژانس پزشکی
داروسازی خرد داروسازی در مقیاس خرد داروسازی جزئی داروسازی موردی ساخت بعضی دارو ها از روی نسخه ی پزشک بصورت موردی برای یک بیمار توسط داروساز نه در مقی ...
وقت گذاشتن روی. . . . I'm taking some time out to travel وقتم را گذاشته ام روی مسافرت ( کار نمی کنم ، فعلا بیکارم ) I'm taking some time out with m ...
بسیار راضی کنندهrewarding راضی کنندهsatisfying
فلز خام فلزی که هنوز روی آن کار نشده ( حالت داده نشده، برش نخورده ) ورق خام