علی ماشالله زاده برزکی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rewarding: بسیار راضی کنندهrewarding راضی کنند ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

two cents: Two centsنظر شخصی Input کمک فکری

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

block the view: مانع دید شدن Unfurtunately the tree ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idea flow: سرازیر شدن ایده ها و نظرات It was a ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as much: ۱ - به همان اندازه ی. . . . دوبراب ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self help: پیرو موارد اشاره شده توسط کاربران گ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

engaging: که آدم را درگیر خودش می کنه جالب و ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

square meal: غذای کامل

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

genuine: به تمام معنا ( زیاد ) Genuine gree ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take over: جایش را گرفتن جایگاه شغلی . . . را ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

merge: ادغام شدن در ترافیک/ بزرگراه/خط عبو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trickle: ( افراد ) تک تک آمدن ( افراد ) دان ...

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حدسی: Off the top of my head

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blaze: ( یک رویداد ) پرسر و صدا و چشمگیر خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handy place: مکانی با قابلیت دسترسی به مایحتاج م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unspoilt countryside: نواحی روستایی بکر و دست نخورده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

light up: چشم ( کسی ) به ( جمال کسی ) روشن شد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gain recognition: مورد استقبال قرار گرفتن قدردانی و س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strewn with litter: زباله همه جا پخش شده زباله همه جا ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proactive: فعال پیشدستانه حمایتگر حامی/حایل دا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

state of flow: غرق در کار ( که حواسمان به اطراف نی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transmission: سیستم انتقال نیرو ( گیربکس ) Put t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blaze of glory: A blaze of glory شعله های افتخار ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

footprint: میزان آلایندگی ( که یک شخص یا شرکت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pile up: تصادف زنجیره ای A pile - up is a ro ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

temper: پیرو و در تایید آقای میثم علیزاده ل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

that's an idea: این هم ایده ای هست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

set the seal on something: مهر تاییدی بر. . . . بودن کامل کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rekindle: شعله ور کردن خاطرات Rekindle memori ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intact: ۱ - سالم His car remained intact af ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

invariable: دائمی Michael's invariable reaction ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back up: ( ترافیک ) پس زدن ، طولانی شدن traf ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

input: کمک فکری We’ll need input from com ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sounds of music: آواها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inclusion: ۱ - گنجاندن The book's value stems ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inclusive: ۱ - . . . . . inclusive of شامل. . ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

register: Language style سبک صحبت کردن Regist ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burst banks: طغیان کردن رودخانه سر ریز شدن رودخا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fresh produce: کلمه ی produceدر این طیف معنایی به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skyline: نمای آسمان خراش های شهر نمای بلند م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

city skyline: نمای آسمان خراش های شهر نمای بلند م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comfortable suburbs: حاشیه ی صرفا مسکونی شهرهای بزرگ ( م ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های علی ماشالله زاده برزکی