اسم دختر فارسی با حرف ح

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

حوری/huri/

زن زیبای بهشتی، زن زیبا، ( در ادیان ) حور، ( به مجاز )، حور ( عربی ) + ی ( فارسی )


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
حورا/ho (w) rā/

حور، زن زیبای بهشتی، زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی


دختر

عربی، فارسی
حوریا/horiyā/

منسوب به حور، زن زیبای بهشتی، ( به مجاز ) زیبارو و پری گونه، [حور = زن زیبای بهشتی، زنان زیبای بهشت ...


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
حلیا/halyā/

آرایش، زینت و زیور، خوش آمدن در چشم، زیور و آرایش، مرکب از حلی عربی و الف تانیث فارسی، پیرایه


دختر

عربی، فارسی
حسیبا/haseybā/

دختر با اصل و نسب، پاک نژاد، پاکزاد و اصیل، ( حَسِیب = پاک نژاد، پاکزاد، اصیل، ا ( پسوند نسبت ) )، ...


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
حوروش/ho(w)rvaš/

آن که چون حور زیباست، ( حور، وش ( پسوند شباهت ) ) دختری چون زن ( زنان ) زیبای بهشتی، حور ( عربی ) + ...


دختر

فارسی، عربی
حریرگل/harir gol/

گلِ ابریشم، ( مجاز ) زیبا و لطیف


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، گل
حورآسا

حور ( عربی ) + آسا ( فارسی ) آن که چون حور زیباست


دختر

فارسی، عربی
حوراسا/ho(w)rāsā/

چونان زن زیباروی بهشتی


دختر

فارسی، عربی
حورآفرین

حور ( عربی ) + آفرین ( فارسی ) مرکب از حور ( زن زیبای بهشتی ) + آفرین ( آفریننده )


دختر

عربی، فارسی
حوراماه/hora-mah/

زن زیبای بهشتی


دختر

فارسی، عربی
حوراوش/ho(w)rā vaš/

مانند زنان زیباروی بهشتی، چونان زن زیبا روی بهشتی


دختر

فارسی، عربی
حورجهان/hur-jahan/

آن که چهره ای زیبا چون حور دارد، حور ( عربی ) + چهر ( فارسی ) آن که چهره ای زیبا چون حور دارد


دختر

فارسی، عربی
حوررخ/hur-rokh/

آن که چهره ای زیبا چون حور دارد، حور ( عربی ) + رخ ( فارسی ) آن که چهره ای زیبا چون حور دارد


دختر

فارسی، عربی
حورزاد/horzad/

زاده حور، زیبا، حور ( عربی ) + زاد ( فارسی ) زاده حور


دختر

فارسی، عربی
حورسا/hursa/

همانند فرشته، زیبارو


دختر

فارسی، عربی
حورسان/horsan/

زن زیبای بهشتی


دختر

فارسی
حورناز/hur nāz/

زن زیبای بهشتیِ دارای ناز و غمزه و کرشمه


دختر

فارسی، عربی
حوری بانو

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + بانو ( فارسی ) زن زیبای بهشتی


دختر

عربی، فارسی
حوری دخت

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + دخت ( فارسی ) مرکب از حوری ( زن زیبای بهشتی ) + دخت ( دختر )


دختر

عربی، فارسی
حوری رخ

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + رخ ( فارسی ) آن که چهره ای زیبا چون حوری دارد


دختر

عربی، فارسی
حوری زاد

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + زاد ( فارسی ) زاده حوری، زیبا


دختر

عربی، فارسی
حوری لقا

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + لقا ( عربی )، آن که چون حوری زیباست، نام قهرمان کتاب عاشقانه و غنایی ح ...


دختر

عربی، فارسی
حوریسا/hurisā/

همانند حوری و پری، زیبارو، ( حوری = حور، زن زیبا، سا ( پسوند شباهت ) )، شبیه و مانند حوری


دختر

فارسی، عربی
حوردیس/hurdis/

آن که چون حور زیباست، حور ( عربی ) + دیس ( فارسی ) آن که چون حور زیباست


دختر

فارسی، عربی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر فارسیاسم دختر فارسی