tf

جمله های نمونه

1. Conclusion The level of plasma TF increased in smokers with TIA, and it may play an important role in cerebral thrombosis.
[ترجمه گوگل]ConclusionThe سطح TF پلاسما در افراد سیگاری با TIA افزایش یافته است، و ممکن است نقش مهمی در ترومبوز مغزی بازی کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری سطح پلاسما برای افراد سیگاری با TIA افزایش یافت و ممکن است نقش مهمی در پوسته مغزی ایفا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Frequency domain: total frequency components ( TF ), low frequency components ( LF ), high frequency components ( HF ).
[ترجمه گوگل]حوزه فرکانس: مؤلفه های فرکانس کل (TF)، مؤلفه های فرکانس پایین (LF)، مؤلفه های فرکانس بالا (HF)
[ترجمه ترگمان]دامنه فرکانس: واحدهای فرکانس با فرکانس پایین (LF)، مولفه های فرکانس پایین (LF)، مولفه های فرکانس بالا (HF)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. B & TF: Maybe you should finish one and see how the end product looks like.
[ترجمه گوگل]B, TF: شاید باید یکی را تمام کنید و ببینید محصول نهایی چگونه به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان](B &): شاید شما باید یک را به اتمام برسانید و ببینید محصول نهایی چگونه به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pharmacological agents that block monocytes TF activity, such as dilazep, may become a novel therapeutic approach in APS.
[ترجمه گوگل]عوامل دارویی که فعالیت TF مونوسیت ها را مسدود می کنند، مانند دیلازپ، ممکن است به یک رویکرد درمانی جدید در APS تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]عوامل Pharmacological که فعالیت واحد monocytes را مسدود می کنند، مانند dilazep، ممکن است به یک رویکرد درمانی جدید در APS تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Frequency domain: total frequency components ( TF ), low frequency components ( LF ), frequency components ( HF ).
[ترجمه گوگل]حوزه فرکانس: مؤلفه های فرکانس کل (TF)، مؤلفه های فرکانس پایین (LF)، مؤلفه های فرکانس (HF)
[ترجمه ترگمان]دامنه فرکانس: واحدهای فرکانس کلی، مولفه های فرکانس پایین (LF)، مولفه های فرکانس (HF)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Reason I changed to TF in taipan cos it's just walking distance for me.
[ترجمه گوگل]دلیلی که من در تایپان به TF تغییر دادم زیرا برای من فقط پیاده روی است
[ترجمه ترگمان]دلیل اینکه من تغییر شکل دادم، چون این فقط راه رفتن برای من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the course of acoustic-gravity wave (AGW) propagation, a coupling relation between the ozone density oscillations (ODO) and temperature fluctuations (TF) in the lower thermosphere is presented.
[ترجمه گوگل]در جریان انتشار موج آکوستیک گرانشی (AGW)، یک رابطه جفت بین نوسانات چگالی ازن (ODO) و نوسانات دما (TF) در ترموسفر پایین ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در مسیر موج الکترومغناطیس - جاذبه (AGW)، یک رابطه جفت سازی بین نوسانات چگالی ازون (ODO)و نوسانات دمایی در the پایین تر ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective: To study the hypoglycemic effect of the total flavonoids in Leucaena seeds(TF).
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر هیپوگلیسمی کل فلاونوئیدهای موجود در دانه‌های Leucaena (TF)
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر hypoglycemic کل flavonoids در دانه های Leucaena
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Chicken spleen transfer factors(TF)matching with avtive NDV and IBDV vaccine was inoculated into chickling.
[ترجمه گوگل]فاکتورهای انتقال طحال مرغ (TF) مطابق با واکسن NDV و IBDV avtive به جوجه‌ها تلقیح شد
[ترجمه ترگمان]فاکتورهای انتقال طحال مرغ با avtive NDV و واکسن IBDV به chickling تلقیح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The specific transfer factor(TF) is extracted from spleen of canine that have been immunized with attenuated canine distemper vaccine(CDV).
[ترجمه گوگل]فاکتور انتقال ویژه (TF) از طحال سگ‌هایی که با واکسن ضعیف شده دیستمپر سگ (CDV) واکسینه شده‌اند استخراج می‌شود
[ترجمه ترگمان]ضریب انتقال خاص از طحال سگ استخراج می شود که با واکسن distemper attenuated، ایمن شده است (CDV)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Five blood protein loci ( Alb, Pro, Tf, Prt, Hb ) of 40 Xinjiang Tianshan Wapiti were detected by vertical . . .
[ترجمه گوگل]پنج جایگاه پروتئین خون (Alb، Pro، Tf، Prt، Hb) از 40 سین کیانگ تیانشان واپیتی توسط عمودی تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]پنج جایگاه پروتئین خونی (Alb، Pro، Tf، prt، Hb، Hb)۴۰ جین جیانگ Tianshan Wapiti به وسیله عمودی تشخیص داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Moreover, this room-temperature self-crosslinkable TF elastomeric coating has a better advantage in bridging crake and corrosion resistance, and its comprehensive property is superior.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، این پوشش الاستومری TF با قابلیت اتصال متقاطع در دمای اتاق دارای مزیت بهتری در پل زدن در برابر کرک و مقاومت در برابر خوردگی است و ویژگی جامع آن برتر است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این روکش مجهز به دمای اتاق دارای مزیت بهتری در ارتباط پل زدن و مقاومت در برابر خوردگی است و ویژگی جامع آن برتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tf _ The allowed torque according to tired intensity in changeful load.
[ترجمه گوگل]Tf _ گشتاور مجاز با توجه به شدت خستگی در بار متغیر
[ترجمه ترگمان]Tf _ گشتاور مجاز طبق شدت خستگی در بار متغیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The serum transferrin(TF)and ceruloplasmin(CP)of peripheral and portal vein blood were studied in 20 patients with obstructive jaundice (group A)and 25 cases of simple gallbladder stones (group B).
[ترجمه گوگل]ترانسفرین (TF) و سرولوپلاسمین (CP) سرم خون ورید محیطی و پورتال در 20 بیمار مبتلا به زردی انسدادی (گروه A) و 25 مورد سنگ کیسه صفرا ساده (گروه B) مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]The سرم transferrin و ceruloplasmin (CP)از خون رگه محیطی و فرعی در ۲۰ بیمار با یرقان مزاحم (گروه A)و ۲۵ مورد از سنگ صفرا ساده (گروه B)مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Transfer Factor (TF) was added to the lymphocyte of human blood with labelled 6-diphenyl-5- hexatriene (DPH) to determine its fluorescence polarization value at different times.
[ترجمه گوگل]فاکتور انتقال (TF) به لنفوسیت خون انسان با 6-دی فنیل-5- هگزاترین (DPH) نشاندار شده اضافه شد تا ارزش پلاریزاسیون فلورسانس آن در زمان های مختلف تعیین شود
[ترجمه ترگمان]ضریب انتقال به the خون انسان با برچسب ۶ - diphenyl - ۵ - hexatriene (DPH)اضافه شد تا مقدار قطبش فلورسانس آن در زمان های مختلف مشخص شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: transcription factor
موضوع: پزشکی
فاکتور رونویسی ژنتیکی (به انگلیسی transcription factor) یا عامل رونویسی ژنتیکی مجموعه ای از پروتئین های مختلف است که با اتصال به راه انداز ژن و فعال کردن رونویسی (ژنتیک) در سلول ها باعث فعال شدن ژنها، ساخته شدن آران ای از دی ان ای و سنتز پروتئین های دیگر می شوند.
عبارت کامل: Testicular Feminization
موضوع: پزشکی

انگلیسی به انگلیسی

• force composed of several different combat units

پیشنهاد کاربران

Tf کوتاه شده ی The fuck هست که گاهی با علامت سوال مینویسن
Tf ?
بعضی وقتا به معنی the f*ck
وقتی میخوان سانسور نشه. مثلا: who tf did this.

بپرس