gov

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
(1) تعریف: abbreviation of "Governor," one who governs a political unit, esp. a U.S. state.

(2) تعریف: abbreviation of "Governor," (chiefly British) a person who is in charge of a particular organization or institution.

جمله های نمونه

1. The President's address is WWW dot Whitehouse dot. gov.
[ترجمه گوگل]آدرس رئیس جمهور WWW dot Whitehouse dot است دولت
[ترجمه ترگمان]آدرس رئیس جمهور WWW نقطه Whitehouse است دولت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mike Matson, press secretary to Republican Gov.
[ترجمه گوگل]مایک متسون، دبیر مطبوعاتی فرماندار جمهوریخواه
[ترجمه ترگمان]مایک matson، دبیر مطبوعاتی فرماندار جمهوری خواه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Republicans have a fractious debate led by pro-choice governors, including California Gov.
[ترجمه گوگل]جمهوری‌خواهان بحث‌های پراکنده‌ای دارند که توسط فرمانداران طرفدار انتخاب، از جمله فرماندار کالیفرنیا رهبری می‌شود
[ترجمه ترگمان]جمهوری خواهان یک بحث fractious به رهبری فرمانداران طرفدار انتخاب، از جمله فرماندار کالیفرنیا، دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Taylor was appointed to the UMass board by Gov.
[ترجمه گوگل]تیلور توسط دولت به عضویت هیئت مدیره UMass منصوب شد
[ترجمه ترگمان]تیلور توسط فرماندار منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the most dramatic example, Gov.
[ترجمه گوگل]در دراماتیک ترین مثال، Gov
[ترجمه ترگمان]در جالب ترین نمونه، فرماندار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In a radio interview Wednesday, Gov.
[ترجمه گوگل]در مصاحبه رادیویی روز چهارشنبه، فرماندار
[ترجمه ترگمان]در یک مصاحبه رادیویی در روز چهارشنبه، فرماندار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Both McDougals and their business partner, former Arkansas Gov.
[ترجمه گوگل]مک‌دوگال و شریک تجاری آنها، فرماندار سابق آرکانزاس
[ترجمه ترگمان]هم McDougals و هم شریک تجاری آن ها، فرماندار سابق آرکانزاس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In a radical departure from Gov.
[ترجمه گوگل]در یک خروج رادیکال از دولت
[ترجمه ترگمان]در یک حرکت رادیکال از جانب دولت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In speeches and television ads, Gov.
[ترجمه گوگل]در سخنرانی ها و تبلیغات تلویزیونی، دولت
[ترجمه ترگمان]در سخنرانی ها و تبلیغات تلویزیونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. George Leckie and John Yeoman[Sentence dictionary], two former aides to Gov.
[ترجمه گوگل]جورج لکی و جان یومن [فرهنگ جملات]، دو دستیار سابق فرماندار
[ترجمه ترگمان]جورج Leckie و جان Yeoman (فرهنگ لغت نامه)، دو نفر از دستیاران سابق به دولت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Several surveys indicate that in 1994 they united to save Gov.
[ترجمه گوگل]چندین نظرسنجی نشان می دهد که در سال 1994 آنها برای نجات دولت متحد شدند
[ترجمه ترگمان]چندین نظرسنجی نشان می دهند که در سال ۱۹۹۴، آن ها برای نجات دولت متحد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. State officials say the changes, which were included in the sweeping welfare overhaul law approved by the Legislature and Gov.
[ترجمه گوگل]مقامات ایالتی می گویند این تغییرات، که در قانون بازنگری کلی رفاهی که توسط قوه مقننه و دولت تصویب شده گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]مقامات دولتی می گویند که این تغییرات، که در قانون اساسی اصلاحات اجتماعی که توسط مجلس مقننه و Gov تصویب شده است، گنجانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Party members carried out the hunt this past week and gave Perot the nomination by defeating three-term Colorado Gov.
[ترجمه گوگل]اعضای حزب در هفته گذشته شکار را انجام دادند و با شکست دادن سه دوره فرماندار کلرادو به پروت نامزدی را دادند
[ترجمه ترگمان]اعضای حزب این شکار را در طول هفته گذشته انجام دادند و با شکست دادن یک فرماندار سابق کلرادو به پروت کاندیداتوری دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The 18-member committee of Assembly and Senate members had its first meeting Thursday, comparing Gov.
[ترجمه گوگل]کمیته 18 عضوی از اعضای مجلس و سنا روز پنجشنبه اولین جلسه خود را برگزار کرد و دولت را با هم مقایسه کرد
[ترجمه ترگمان]کمیته ۱۸ نفره مجلس و اعضای سنا روز پنج شنبه اولین جلسه خود را با هم مقایسه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The White House deserves little credit, countered a spokesman for Gov.
[ترجمه گوگل]سخنگوی فرمانداری در پاسخ گفت که کاخ سفید مستحق اعتبار کمی است
[ترجمه ترگمان]یکی از سخنگویان دولت گفت که کاخ سفید سزاوار اعتبار کمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] پسوندی که مشخص کننده ی یک آدرس email یا سایت web در محلی دولتی در آمریکا است، مانند www.whitehouse .gov . نگاه کنید به domain ; URL .

انگلیسی به انگلیسی

• domain name for branches and agencies of the united states government (internet)
ruling of a country or area; political control; group of people that rule a country or area; rule, authority
one who governs; executive head of a state (usa)

پیشنهاد کاربران

بپرس