کلید

/kelid/

مترادف کلید: سوئیچ، مفتاح، مقلاد، پاسخنامه، راه حل

متضاد کلید: قفل

برابر پارسی: بندگشا

معنی انگلیسی:
switch, key, lead, passkey, clef, bottle - opener, tin - opener

لغت نامه دهخدا

کلید. [ ک ِ ] ( ازیونانی ، اِ ) مأخوذ از یونانی آنچه که بدان قفل بگشایند. ( غیاث ). ترجمه مفتاح و اقلید معرب آن و اغلب که معرب اقلی باشد که بالکسر لغت یونانی است به همان معنی... ( آنندراج ). ابزاری که بدان قفل را گشایند و بندند. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). بندگشا. آهنی یا چوبی که بدان بندو قفلی را گشایند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). مفتح. مفتاح. مقلد. مقلاد. ( ترجمان القرآن جرجانی ) ( منتهی الارب ). مِرتاج. اقلید. ( منتهی الارب ) :
دانش به خانه اندردر بسته
نه رخنه یابم و نه کلیدستم.
ابوشکور ( گنج بازیافته ص 41 ).
به گنجی که بد جامه نابرید
فرستاد نزد سیاوش کلید.
فردوسی.
کلید خورش خانه پادشا
بدو داد دستور فرمان روا.
فردوسی.
کلید شبستان بدو داد و گفت
برو تا که را بینی اندرنهفت.
فردوسی.
پناه روان است دین از نهاد
کلید بهشت و ترازوی داد.
اسدی.
کلید است ای پسر نیکو سخن مرگنج حکمت را
در این گنج بر تو بی کلید گنج نگشاید.
ناصرخسرو.
بقا به علم خدا و رسول و قرآن است
سرای علم و کلید در است قرآن را.
ناصرخسرو.
درگنج سعادت سازگاری ست
کلید باب جنت بردباری ست.
( سعادتنامه ، منسوب به ناصرخسرو ).
کلید همه دارملک سلاطین
به زیر گلیم گدایی طلب کن.
خاقانی.
عدل است و بس کلید در هشتمین بهشت
کو عدل اگر گشادن ِ این در نکوتر است.
خاقانی.
چشمه خورشید لطف بلکه سطرلاب روح
گوهر گنج حیات بلکه کلید کرم.
خاقانی.
پس جمله حکما بر آن اتفاق کردند که این حادثه را جز کفایت کلید نتواند. ( سندبادنامه ).
ولیکن چو در شیشه افتاد سنگ
کلید در چاره ناید به چنگ.
نظامی.
فتح جهان را تو کلید آمدی
نز پی بیداد پدید آمدی.
نظامی.
تو آنجا از جفت خویش چون کلید بر طاق و حلقه بر در مانی. ( مرزبان نامه ).
زبان در دهان ای خردمند چیست
کلید در گنج صاحب هنر.
سعدی.
چندان مبالغه در وصف ایشان بکردی که وهم تصور کند که تریاقند یا کلید خزانه ارزاق. ( گلستان ). کلید همه کارها صبر است. ( از تاریخ گزیده ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

آلتی که با آن قفل رابازمیکنند
( اسم ) ۱ - ابزاری که بدان قفل را گشایند و بندند : ( پس جمل. حکما بر آن اتفاق کردند که این حادثه را جز کفایت کلید نتواند بود ) . یا کلید ایمان . کلم. شهادت . ۲ - علامتی که در طرف چپ حامل روی یکی از خطوط قرار میگیرد و کارش معین کردن اسم نوتی است که در روی همان خط واقع شده است . در موسیقی سه نوع کلید بکار میرود که یکی نوت فا و دیگر نوت و و سومی نوت سل را معرفی میکند و هر یک از آنها باسم نوتی که معرفی کرده موسوم است . هر یک از کلید ها ممکن است روی یک یا چند خط حامل واقع شود و روی هر خطی که واقع شد اسم خود را بان نوتی که روی آن خط است میدهد باین طریق که کلید فا روی خط چهارم و سوم حامل قرار میگیرد . کلید دو روی خطوط اول و دوم و سوم و چهارم واقع میشود . کلید سل روی خط دوم حامل جا میگیرد و باین ترتیب عد. کلید ها مانند نوتهای موسیقی هفت است . یا کلید عقل . کسی که حل و عقد کار ها بدو مفوض است : این گشایشها که من از دولت او یافتم میتوان کردن کلید عقل چوب تاک را . ( مخلص کاشی ) یا کلید غلط . کلیدی که از قفل دیگر باشد و در قفل دیگر اندازند : گره ز ناخن تدبیرکی گشاده شود که از کلید غلط بستگی زیاده شود . ( سعدالدین راقم )
اقلید

فرهنگ معین

(کِ یا کَ ) [ یو. ] (اِ. ) ۱ - ابزاری که با آن قفل را باز و بسته کنند. ۲ - وسیله ای برای قطع و وصل جریان الکتریسیته ، وسایل برقی . ۳ - علامتی که در سمت چپ خط های حاصل می گذارند تا نام نت ها از روی آن خوانده شود.

فرهنگ عمید

۱. وسیله ای فلزی برای باز کردن قفل.
۲. وسیله ای برای وصل یا قطع کردن جریان برق.
۳. [مجاز] هر چیزی که به شخص برای حل مشکلش کمک کند: کلید مشکلت اینجاست.
۴. پاسخ های درست به پرسش های چهارگزینه ای و مانند آن.
۵. (موسیقی ) علامتی در ابتدای خطوط حامل که معرف نت ها می باشد.
۶. [قدیمی] قطعه چوب بزرگی که به پای مجرمان وصل می کردند.
* کلید دو: (موسیقی ) کلیدی بین خط سه و چهارِ خطوط حامل که معرف موقعیت نت دو می باشد.
* کلید سُل: (موسیقی ) کلیدی بر روی خط دوم خطوط حامل که معرف موقعیت نت سُل می باشد.
* کلید فا: (موسیقی ) کلیدی بر روی خط چهارم خطوط حامل که معرف موقعیت نت فا می باشد.

فرهنگستان زبان و ادب

{clef} [موسیقی] علامتی که در ابتدای خطوط حامل قرار می گیرد تا نام و سطح زیروبمی و نُت ها را مشخص کند
{key} [رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی، موسیقی] [رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمز] مقداری که از آن برای واپایش عملیات رمزنگاشتی مانند رمزگشایی و رمزگذاری و امضا یا وارسی آن، استفاده می کنند [موسیقی] در سازهای بادی چوبی، اهرمی که برای بازوبسته کردن سوراخ ها...
{switch} [عمومی] وسیله ای مکانیکی یا الکترونیکی که مسیرها یا مدارها را انتخاب کند، مشخصه های عملکرد مدار را تغییر دهد و مدارها را باز و بسته کند
[مهندسی مخابرات] ← سوده
{valve} [موسیقی] افزاره ای مکانیکی در سازهای بادی برنجی برای تغییر سریع طول مؤثر لوله در هنگام نواختن ساز

دانشنامه عمومی

کلید ابزاری است که برای گشودن قفل به کار می رود. کلید معمولاً از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول، بخشی است که وارد شیار قفل می شود و با آن تطبیق دارد؛ و بخش دوم، بخشی است که کاربر، آن را به دست می گیرد. دندانه ها و شیارهای هر کلید معمولاً برای بازکردن یک قفل خاص طراحی می شود. بااین وجود، قفل های ارزان قیمت، گاهی با کلیدهای متعدد قابل بازشدن هستند. امروزه کلید، به عنوان جزء جدانشدنی از زندگی روزمرهٔ مدرن محسوب شده و استفاده از آن در تمام دنیا شایع است. اغلب مردم، با استفاده از یک حلقهٔ فلزی، مجموعه ای از کلیدهای موردنیاز خود را نگه داری می کنند. به این مجموعه دسته کلید گفته می شود. [ ۱] برخی از قفل ها ( مانند صندوق امانات بانک و گاوصندوق ) برای بازشدن نیاز به بیش از یک کلید دارند. [ ۲]
تعریف دقیقِ کلید: کلید ابزاری است مکانیکی که اجازهٔ بازشدن یک قفل را می دهد؛ خواه این قفل مکانیکی باشد یا الکترونیکی. با توجه به افزایش سرعت تکنولوژی، این صنعت نیز به نوبهٔ خود از سرعت فزاینده ای بهره گرفته و به جلو پیش می رود. قفل های اتومبیل شامل کلیدهای فلزیِ یک طرفه یا دوطرفه اند، ولی با توجه به این که امکان سرقت اتومبیل وجود نداشته باشد تعدّد ساچمه های قفل در قفل استارت بیشتر از قفل های درها یا صندوق عقب است.
واژهٔ کلید از واژهٔ یونانیِ Κλειδί به فارسی راه یافته است. [ ۳]
قدیمی ترین سندی که از کلید در تاریخ وجود دارد، مربوط به ۴۰۰۰ سال پیش[ ۴] در مصر باستان است. تصویر این کلید، که یک کلید چوبی بوده، بر روی یک خمرهٔ زیبا در خرابه های یک قصر قدیمی در مصر یافت شده است. یونانیان اما از کلیدهای تسمه ای و طنابی استفاده می کردند. بعدها صنعتگران رومی به استفاده از آهن به جای چوب پرداختند. در قرون وسطی صنعت ساخت کلید پیشرفت قابل ملاحظه ای نمود. [ ۵]
در سال ۱۸۱۸ میلادی، دولت انگلستان برای ساخت قفلی که فقط با کلید خودش باز شود، یکصد لیره جایزه تعیین کرد که نصیب فردی به نام «پرمیاچوب» شد. در اوایل قرن بیستم، پدر و پسری آمریکایی به نام های «لینوس یال بزرگ» و «لینوس یال جوان» صنعت قفل و کلید را مکانیزه نمودند و انقلابی در این صنعت به وجود آوردند. [ ۵]
• کلید خانگی: گونه ای از کلیدها که قدمت زیادی دارد و تاکنون نیز رایج مانده است، کلیدهای استوانه ایِ معمولی است که دارای لبه ای با دو تا پنج برآمدگی می باشد. این گونه کلید می تواند وارد شیار قفل های هم نوع شود. این کلید مناسب درهای داخلی منازل است.
• کلید یک لبه: این نوع از کلید، از نوع قبلی پیشرفته تر است؛ به این معنی که با داشتن شیارهایی، هر کلید فقط قادر به ورود به سوراخ قفلی از نوع خود است. این نوع کلید تا پیش از ورود کامل به داخل قفل، اجازهٔ چرخش ندارد.
• کلید خودرو: کلید خودروها معمولاً هم برای بازکردن قفل در و هم برای روشن کردن خودرو کاربرد دارد. کلید بسیاری از خودروها دارای تقارن دوطرفه است، به گونه ای که جهت ورود کلید به شیارِ قفل، تأثیری در عملکرد کلید نداشته باشد. در برخی از خودروها، کلید خودرو، توأمان، قابلیت روشن کردن، بازکردن درهای جلو، درِ داشبورد، درِ صندوق عقب و درِ باک را دارد
• کلیدهای هوشمند ضد سرقت خودرو ( ایموبلایزر ) : این کلیدها علاوه بر تطبیق مکانیکی با قفل، به تطبیق الکترونیکی نیز مجهزند. این کلیدها ممکن است از یک مقاومت الکترونیکی در داخل خود بهره ببرند که در کلیدهای گوناگون، میزان این مقاومت تغییر کند. گونهٔ پیشرفته تر این کلیدها دارای یک فرستنده است.
• شاه کلید: این گونه کلیدها برای این منظور ساخته می شوند که بتوانند چندین قفل را باز کنند. چنین قفل هایی معمولاً کلیدهایی نیز دارند که فقط مختص همان قفل است. این قفل ها دارای دو مکانیزم مجزا برای بازشدن هستند که کلیدهای اختصاصی با مکانیزم اول و شاه کلید با مکانیزم دوم، قفل را باز می کنند. [ ۶] کاربرد چنین کلیدهایی در مراکز عمومی، ادارات و هتل ها ( کلیدهای اختصاصی برای مهمانان و شاه کلید برای مدیر هتل ) است.
• کلید دولبه و چهارلبه: این نوع از کلیدها نیز بسیار شبیه به کلیدهای منزل اند، با این تفاوت که به دلیل وجود دو یا چهار دسته برآمدگی یا فرورفتگی در اطراف کلید، انجام سرقت مشکل تر می شود. مقاومت فیزیکیِ قفل های چهارلبه ( در برابرِ شکستن در شیارِ قفل ) بسیار بیشتر از انواع دیگر است. [ ۶]
• کلید لوله ای: این گونه کلیدها معمولاً از سایر انواع کلید کوتاه تر است و قطر آن اندکی بیشتر است. بر روی لولهٔ آن شیارها و برآمدگی هایی قرار دارد که با برآمدگی ها و شیارهای قفل هماهنگ است. کاربرد این کلیدها در قفل دوچرخه و قفل کمد و بوفه هاست.
• کارت کلید: گونه ای از کارت هوشمند است که برای گشودن قفل های مجهز به کارتخوان استفاده می شود. این کارت معمولاً پلاستیکی است و دارای نوار بارکد یا نوار مغناطیسی، و در مواردی نادر، دارای تراشه ( چیپ ) است.
عکس کلیدعکس کلیدعکس کلیدعکس کلیدعکس کلیدعکس کلید

کلید (تونالیته). در تئوری موسیقی، کلیدِ[ الف] یک آهنگ دسته ای از زیروبمی ها ( نواک ها ) یا گامی است که در موسیقی کلاسیک، هنر غربی و موسیقی پاپ غربی، باعث خلق آهنگ می شود. این دسته از نواک ها، حول نُتِ پایه قرار دارند و مجموع این ها برابر و متناظر آکوردی است که آکورد پایه نیز گفته می شود. این آکورد، احساسی ذهنی مبنی بر ورود به دنیای موسیقی و ماندن در آن جا را ایجاد می کنند و همین طور رابطه ای یگانه با نواک های دیگر همان گروه، آکوردهای مربوط به آن ها و آکوردها و نواک های بیرون از گروه دارند. [ ۱] نُت ها و آکوردهای دیگری نیز غیر از نت و آکورد پایه وجود دارند که در قطعه، درجات مختلفی از کشش را ایجاد می کنند که با برگشت نت و آکورد پایه، حس قبلی دوباره ایجاد می شود. کلید ممکن است در حالت بزرگ یا کوچک باشد، اما هنگامی که در حالت بزرگ است، به صورت عبارتِ «این قطعه در لا ساخته شده است» بروز پیدا می کند. موسیقی عامه پسند اغلب مانند موسیقی کلاسیک در دوران رواجش ( ۱۶۵۰–۱۹۰۰ ) در یک کلید نواخته می شوند. قطعات طولانی در رپرتوارهای کلاسیک ممکن است بخش هایی در کلیدهای متضاد داشته باشند.
↑ key
عکس کلید (تونالیته)

کلید (فیلم ۱۹۳۴). کلید ( انگلیسی: The Key ) فیلمی آمریکایی محصول ۱۹۳۴ به کارگردانی مایکل کورتیز است. این فیلم مجدداً به عنوان High Peril ( عنوان پیش از انتشار Sue of Fury ) در سال ۱۹۶۰ منتشر شد. [ ۱]
داستان مربوط به یک مثلث عاشقانه، در جریان جنگ استقلال ایرلند است.
کاپیتان بیل تنانت ( ویلیام پاول ) یک افسر انگلیسی است که در سال ۱۹۲۰ در دوبلین مستقر شده است. تنانت سابقه ای با نورا، همسر دوستش، کاپیتان اندرو کر افسر اطلاعات انگلیس دارد.
اولین وظیفه تنانت این است که یکی از اعضای بدنام سین فاین، پیدار کونلان را بازداشت کند. اولین تلاش او برای شکت پیدار کونلان با شکست مواجه شد به کر دستور داده می شود تا تننت را یک شبه آرام کند. نورا از کاری که کرده بد بسیار ترسیده بود و از شوهرش خواهش می کند که او را تنها نگذارد. آما پس از رفتن کر، شاهد بازگشت فلکی به زمان تنانت و نورا هستیم، چندین سال قبل.
کر جستجوی کونلان را رهبری می کند. او را می یابد و اسیر می کند. وقتی او به خانه رسید، خیلی دیر شد، نورا هنوز بلند است و هنوز لباس پوشیده است. تننت نیز آنجاست و اصرار می ورزد: «ما باید به او بگوییم. » نورا می گوید که انجام این کار برای اوست، تنانت را از آنجا دور می کند. و به شوهرش می گوید «بله». او به شوهرش یادآوری می کند که او همیشه می دانسته شخص دیگری وجود داشته است. اینکه کسی تننت بود، و اشتیاق او که مدتها فکر می کرد در این جلسه شعله ور شده است. کر با وجود درخواست هایش مبنی بر کشته شدن وی، با عجله بیرون می رود. او می گوید که ممکن است همه مشکلات آنها را حل کند. تننت او را در حال رفتن می بیند و به نوره پریشان برمی گردد تا بپرسد کر به کجا می رود. او قول می دهد که او را پیدا کند.
ارتش انگلیس به اعدام محکوم می شود. اندکی پس از آن، کر مشاهده شده و به میخانه ای تعقیب می شود که در آنجا توسط مردان و زنانی که در کوچه منتظر هستند کمین کرده و ربوده می شود. صبح روز بعد که تننت به پست نظامی می رسد، نورا را پیدا می کند که در آنجا منتظر خبر شوهرش است. او به او گفت که بخشی از او با کر از در بیرون رفت. عشق او به تنانت یک رؤیا بود: او «فقط سه سال از او دور شده است. »
یک پیام رسان از Sinn Féin می رسد. او ادعا می کند که صلح ساز است و به ژنرال می گوید اگر کونلان آزاد شود کر آزاد خواهد شد. اما ژنرال به او می گوید کونلان ساعت ۶:۰۰ به دار آویخته می شود صبح روز بعد هستم نورا به ژنرال التماس می کند که رعایت کند، اما ژنرال امتناع می کند.
عکس کلید (فیلم ۱۹۳۴)

کلید (فیلم ۱۹۵۸). کلید ( انگلیسی: The Key ) فیلمی در ژانر درام، رمانتیک، و نوآر به کارگردانی کارول رید است که در سال ۱۹۵۸ منتشر شد.
ویلیام هولدن
سوفیا لورن
تروور هاوارد
اسکار هومولکا
برنارد لی
برایان فوربز
روپرت دیویس
جان کراوفورد
مایکل کین
• کیرون مور
عکس کلید (فیلم ۱۹۵۸)

کلید (فیلم ۲۰۰۷). کلید ( انگلیسی: Switch ) یک فیلم اکشن ورزشی محصول سال ۲۰۰۷ سینمای نوروژ است که نامزد جایزه آماندا برای بهترین فیلم جوانان شد اما موفق به دریافت آن نشد.
عکس کلید (فیلم ۲۰۰۷)

کلید (فیلم ۲۰۱۳). «کلید» ( انگلیسی: Switch ( 2013 film ) ) فیلمی در ژانر اکشن و رزمی است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به اندی لاو اشاره کرد.
عکس کلید (فیلم ۲۰۱۳)

کلید (مدار). کلید یا برقانه ( به انگلیسی: Switch ) وسیله ای برای قطع و وصل و لیز خوردن یا تغییر مسیر جریان الکتریسیته در یک مدار است. پر کاربردترین شکل آن، کلید مانی است که اغلب با نیروی دست و تحت فرمان انسان عمل می کند. انواع دیگری از کلیدهای مکانیکی وجود دارند که بر اثر حرکت یا تغییر وضعیت بکار می افتند. کلیدهای کوچک دربهای برقی یا دربهای خودرو از این گونه اند. کلیدهای خودکار مانند کلید نوری ( دارای حسگر نور ) یا دماپا، انواع دیگری از کلیدها هستند. [ ۱] کاربرد این ها در درس های مختلف پایه نهم می باشد و در کل کاربرد خاصی در زندگی فرد دانش آموز ندارند
اساس هر کلید مکانیکی را، دو قطعه رسانا ( فلزی ) تشکیل می دهد که با اتصال آن دو مدار وصل و با جداشدن آن ها مدار قطع می شود. به این دو قطعه، کنتاکت گفته می شود. این قطعات باید در برابر خوردگی مقاوم باشند. چرا که اغلب فلزات به سادگی دچار اکسایش و کاهش شده و این موضوع عملکرد صحیح کلید را متوقف می کند. کنتاکت، نه تنها باید رسانا بوده و در برابر خوردگی مقاوم باشند، بلکه باید دارای سختی مناسب برای پیشگیری از سایش و مقاومت مکانیکی کافی باشند. [ ۱]
در کلیدها معمولاً علاوه بر کنتاکت ها، بخشی وجود دارد که در دسترس کاربر بوده و کنتاکت را به حرکت درمی آورد. وجود این بخش باعث می شود تا کاربر مستقیماً با کنتاکت تماس نداشته باشد. این بخش می تواند بسته به کاربرد کلید، شکل های گوناگون داشته باشد. [ ۱]
اگر توان الکتریکی یا پتانسیل الکتریکی جریان عبوری از کلید، از حدی بیشتر باشد، در هنگام قطع و وصل جریان، میان دو کنتاکت قوس الکتریکی برقرار می شود. این قوس الکتریکی باعث ایجاد حرارت بسیار زیادی در محل اتصال کنتاکت ها شده و باعث ذوب جزئی ( خال زدن ) آن ها می شود. اثر مخرب ولتاژ بالا در ایجاد قوس الکتریکی، از اثر توان الکتریکی نیز بیشتر است. [ ۱]
یک روش مؤثر برای مقابله با ایجاد قوس الکتریکی در کلید به هنگام قطع یا وصل مدار، سرعت بخشیدن به عمل قطع و وصل است. به همین منظور در بسیاری از کلیدها، از یک قطعه فنر استفاده می شود. وظیفه فنر در کلید آن است که یک پایان سریع برای عمل قطع یا وصل رقم بزند. به این ترتیب، مدت زمانی که فاصله کنتاکت ها کم است و قابلیت ایجاد قوس الکتریکی وجود دارد به حداقل می رسد. از دیگر روش های جلوگیری از ایجاد قوس الکتریکی، استفاده از تیغه های عایق ( سرامیکی ) میان کنتاکت ها است. این روش باعث می شود که قوس الکتریکی مجبور به طی کردن مسافت بیشتری باشد. در کلیدهای ولتاژ بالا کنتاکت ها در روغن نگهداری می شوند؛ زیرا روغن برای ایجاد قوس الکتریکی الکترولیت مناسبی به شمار نمی رود. به این کلیدها کلید روغنی گفته می شود. در شرایط خاصی ممکن است از خلاء نیز برای جلوگیری از ایجاد یون ها و قوس الکتریکی استفاده شود. [ ۱]
عکس کلید (مدار)عکس کلید (مدار)عکس کلید (مدار)عکس کلید (مدار)عکس کلید (مدار)عکس کلید (مدار)

کلید (موسیقی). کلید[ ۱] ( به انگلیسی: Clef ) یک نشانه موسیقی است که برای تعیین زیرایی[ ۲] نت های[ ۳] نوشته شده بکار می رود. روی یکی از خطوط در اول حامل قرار گرفته، نام و زیرایی نت هایی را که روی آن خط واقع شده تعیین می کند. این خط به عنوان نقطه راهنما برای تعیین اسامی نتها روی هر یک از خطوط یا بین خطوط استفاده می شود. فقط یک کلید استفاده می شود که به جای خطوط به فواصل میان خطوط اشاره می کند.
سه نوع کلید در نت نویسی موسیقی مدرن بکار می رود: کلید دو، کلید فا و کلید سل. هر یک از کلیدها تعیین کننده نت متفاوتی برای خطی هستند که روی آن قرار می گیرند.
هرگاه یکی از این کلیدها روی یکی از خطوط حامل قرار گرفت، بقیه خطوط و میان خطوط با توجه به رابطه ای که با آن دارند خوانده می شوند.
استفاده از سه کلید مختلف نوشتن موسیقی برای تمامی صداها و سازها را امکان پذیر نموده، حتی اگر آن ها بازه های بسیار متفاوتی داشته باشند ( که آنها، حتی اگر تعدادی صدای بسیار بالاتر یا پایین تر از صداهای دیگر باشند ) . انجام این کار فقط با استفاده از یک کلید بسیار سخت است، به دلیل اینکه حامل مدرن فقط ۵ خط داشته، و تعداد نت هایی که در محدوده حامل نشان داده می شود، حتی با خطوط اضافه، نزدیکی با تعداد نتهایی که یک ارکستر می نوازد ندارد. استفاده از کلیدهای مختلف برای سازها و صداهای متفاوت این امکان را می دهد که به راحتی نتها را در محدوده حامل با کمترین استفاده از خطوط اضافه نوشت. به این منظور کلید سل برا بخش های بالا، کلید دو برای بخش های میانی، و کلید فا برای بخش های پایین - به استثنای قسمت مهمی مهم از بخش های انتقالی، که نت متفاوتی از صدایی تولید می کنند نوشته می شود، اغلب حتی در اکتاو.
به منظور تسهیل در نوشتن محدوده های مختلف، هر یک از کلیدها به صورت تئوری می توانند روی هر یک از خطوط حامل قرار گیرند. هرچه یک کلید روی حامل پایین تر قرار گیرد، بالاترین محدوده را داشته، برعکس، بالاترین کلید، محدوده پایین را خواهد داشت.
به این دلیل که پنج خط، و سه کلید داریم، معقول است که پانزده حالت مختف از کلیدها داشته باشیم. شش تا از اینها، کلیدهای زائد هستند ( برای مثال، کلید سل روی خط سوم همانند کلید دو روی خط اول است ) . که نه کلید متفاوت باقی می ماند، تمامی چیزی که در طول تاریخ آن استفاده شده است عبارت است از: کلید سل روی دو خط پایینی، کلید فا روی سه خط بالایی و کلید دو روی تمامی خطوط بجز بالاترین، به نام «کلید دوی متحرک». ( کلید دو روی بالاترین خط زائد است زیراکه کاملاً برابر با کلید فا روی خط سوم است؛ هرچند هر دو گزینه استفاده می شوند )
عکس کلید (موسیقی)عکس کلید (موسیقی)عکس کلید (موسیقی)عکس کلید (موسیقی)عکس کلید (موسیقی)عکس کلید (موسیقی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کلید (clef)
در موسیقی ، نشانه ای نمادین که در آغاز پنج خط حامل می آید و گسترۀ زیر و بمی را نشان می دهد که حوزۀ نت های نوشته شده را مشخص می سازد. این نشانه که به منزلۀ کمکی دیداری در نت نویسی پلن شان ارائه شد، شکل خود را از یک حرف الفبایی که به سبک خاصی نوشته شده می گیرد که روی یکی از خطوط حامل قرار گرفته است ، و زیرایی آن خط را نشان می دهد. کلید دو اکنون به نسبت کم به کار می رود، مگر درمورد ویولا، ویولن سل ، و فاگوت ؛ برای بیشتر سازهای دیگر به طور ثابت از کلیدهای سل و فا استفاده می شود.

جدول کلمات

مقلاد

مترادف ها

clue (اسم)
راهنما، اثر، نشان، گوی، رشته، گره، کلید، گلوله نخ، مدرک

passport (اسم)
تذکره، کلید، گذرنامه، وسیله دخول

clef (اسم)
کلید، کید

key (اسم)
راهنما، مایه، کلید، مفتاح، وسیله راه حل، جزیره کوچک سنگی یا مرجانی

electronic key (اسم)
کلید

فارسی به عربی

جواز السفر , مفتاح

پیشنهاد کاربران

" دَرگُش " بجای کلمه کلید زیباست.
کلید به زبان سنگسری
ووره voreh
کلید به زبان سنگسری
ورهworeh
کلید در سنسکریت klid و به معنی نرم ـ شل شدن است؛ که بعدها در زبان های هند و اروپایی و هند و ایرانی برای ابزاری که قفل را شل می کند؛ چه برای باز کردن و چه برای بستن به کار رفت.
کردی جنوبی: کلیل
بدو گفت که این بر من از من رسید
زمانه به دست تو دادم کلید
کلید اینجا به معنی مرگ میده یعنی کلید مرگ، وسیله مرگ
اسکندان:قفل و کلید
کلیچه:کلید چوبی که بدان کلیدان را گشایند
کلیدان:قفل
بژنگ/مژنگ:کلید
کلید: در پهلوی کلیل . در لکی، کردی و لری همین گونه کلیل تلفظ می شود.
بد بود
برنگ
دارم کم کم به این نتیجه میرسم که همه کلماتی که از اوستا گرفته تا پارسی میانه، از پهلوی و فارسی امروزی همشون اصیلن بقیه از ما کش رفتن و اونقدر که ملت برا هر کلمه پارسی بودنش رو اظهار نظر میکنن من دیگه دارم متقاعد میشم زبان هندواروپایی یک زبان پارسی یا ایرانیه کلا! چرا؟ اخه به چه علت؟ همینجوری!

کلید : [اصطلاح موسیقی ] وسیله ای است برای کوک کردن بعضی از سازها مانند سنتور.
کلید:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " کلید" می نویسد : ( ( کلید در پهلوی در ریخت کیلل kilēl کار برد داشته است . هنوز در کردی کلیل که نزدیک به ریخت پهلوی آن است به کار می رود. کلید پارسی با clef در فرانسوی و key در انگلیسی و clave در اسپانیایی سنجیدنی است . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( چو زین بگذری، مردم آمد پدید؛
شد این بندها را سراسر کلید. ) )
توضیح بیت :کلید در بیت استعاره است آشکار از مردم و بند از آفرینش. این دو استعاره را فردوسی فراوان به کار برده است. خواست او این است که با آفرینش آدمی که برترین آفریدگان است و آماج آفرینش، آفرینش به فرجام و فرآیند خویش رسید و آفرینش انسان همچون کلیدی بود که بند آفرینش بدان گشوده آمد.
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 196 )

این لغت پارسی است، واژه کلید که کیلیت نیز خوانده میشود در سنسکریت به شکل kILita कीलित به معنای pinned tied impaled بستن سنجاق گذاری چهار میل کردن آمده است. واژه کیلیت از ریشه کیل به معنای میله پین میخ چوبی ساخته شده که با کیلکا - ماهی همخانواده است ( کا پسوند مانندگی یا شکل دهی است ) . بدل شدن د و ت در بسیاری از واژگان دیگر نیز دیده میشود مانند آپات - آباد و بنیات - بنیاد و بلد - بلت.
...
[مشاهده متن کامل]


قفل
کلید وسیله ای است که با آن در خانه یا مکان دیگر را با آن باز یا بسته میکنند
راه حل
مفتاح
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس