کلمت

لغت نامه دهخدا

کلمت. [ ک َ ل ِ م َ ] ( ع اِ ) کلمه. ( فرهنگ فارسی معین ) : و این درباره [ آن است ] که کلمتهای آن بیشتر مکرر است. ( ترجمه تفسیر طبری ، از فرهنگ فارسی معین ). و اختلاف کلمت میان امت پیدا آمدی. ( کلیله و دمنه ). و رجوع به کلمه شود.

کلمة. [ ک َ ل ِ م َ ] ( ع اِ ) یک سخن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). سخن. لفظ. کلام. ( ناظم الاطباء ). کَلمَه. ( اقرب الموارد ). سخن. یک سخن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). سخن. گفتار. ( ترجمان القرآن ص 82 ).
- الکلمةالباقیة ؛ کلمه توحید. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). و در قول قرآن «و جعلها کلمة باقیة» کلمه توحید و آن لااله الااﷲ است. ( از اقرب الموارد ).
- کلمةالتقوی ؛ بسم الله الرحمن الرحیم. ( از اقرب الموارد ).
- کلمةاﷲ ؛ عیسی علیه السلام. ( منتهی الارب ). حضرت عیسی. ( ناظم الاطباء ). لقب یسوع مسیح. ( از اقرب الموارد ). لقب عیسی علیه السلام ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
|| یک قصیده تمام و کمتراز آن. کَلمَة و کِلمَة مانند آن است. ( منتهی الارب )( آنندراج ). خطبه و قصیده. ( از اقرب الموارد ).

کلمة. [ ک ِ ل َ م َ ] ( ع اِ ) سخن و لفظ و کلمه و کلام. ( ناظم الاطباء ). ج ، کِلَم. ( ناظم الاطباء ).

کلمة. [ ک ِ م َ ] ( ع اِ ) سخن. لفظ. کَلِمَه. ج ، کلمات. ( ناظم الاطباء ). کَلِمَه. ( منتهی الارب ). و رجوع به کَلِمَه شود.

فرهنگ فارسی

کلمه : و این دربار. ( آنست ) که کلمتها ی آن بیشتر مکرر است .

دانشنامه عمومی

کلمت، روستایی در دهستان حمیری بخش ساربوک شهرستان قصرقند در استان سیستان و بلوچستان ایران است. نیست انکه ببیند من هستم
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۵۷۰ نفر ( ۱۲۸ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس کلمت
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

به آدم های تبل وکوتاه قد که چهره خاص دارند گفته میشود
روستایی از توابع شهرستان دزپارت در استان خوزستان که در فاصله ده کیلومتری غرب شهر دهدز ( مرکز شهرستان ) قرار دارد .

بپرس