کتاب البیع

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] " کتاب البیع" تألیف امام خمینی( سید روح الله موسوی خمینی ) در پنج جلد به بررسی استدلالی مباحث و فروعات فقهی بیع و آداب تجارت از دیدگاه اسلامی به زبان عربی پرداخته، و مباحث مربوط به حکومت اسلامی و احکام اجتماعی اسلام به ویژه مبحث ولایت فقیه در آن ارائه شده است.
کتاب، حاصل دروس خارج فقه امام خمینی در حوزه علمیه قم و پس از آن در نجف می باشد و به روش فقه استدلالی تدوین شده که توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی مورد تحقیق قرار گرفته است. ساختار کتاب بر اساس کتاب البیع شیخ انصاری تنظیم شده است.
گزارش محتوا
...

[ویکی نور] کتاب البیع (امام الخمینی). کتاب البیع تألیف امام خمینی (سید روح الله موسوی خمینی) در پنج جلد به بررسی استدلالی مباحث و فروعات فقهی بیع و آداب تجارت از دیدگاه اسلامی به زبان عربی پرداخته، و مباحث مربوط به حکومت اسلامی و احکام اجتماعی اسلام به ویژه مبحث ولایت فقیه در آن ارائه شده است.
کتاب، حاصل دروس خارج فقه امام خمینی در حوزه علمیه قم و پس از آن در نجف می باشد و به روش فقه استدلالی تدوین شده که توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی مورد تحقیق قرار گرفته است.
ساختار کتاب بر اساس کتاب البیع شیخ انصاری تنظیم شده است.
در جلد اول به بحث درباره ماهیت بیع و اقسام آن پرداخته شده و کلام شیخ انصاری و مرحوم نائینی درباره مراد از بیع و عقد بیع مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته ا ست. سپس به ماهیت حقوق و اقسام آن پرداخته شده و دیدگاه های شیخ انصاری و آیت الله نائینی در این باره مورد ارزیابی قرار گرفته است.
تعاریف برخی از فقها از بیع و دیدگاه های نگارنده درباره آنها از دیگر مباحث می باشد. در ادامه نگارنده به بحث درباره شروط متعاقدین پرداخته و عقل، بلوغ، قصد معامله به صورت جدی، اختیار و قابلیت تسلیم مبیع هنگام عقد بیع از جمله این شروط خوانده شده است. پس از آن به بیع فضولی و فروعات آن می پردازد و بر دو مبنای کاشفیت و دلیلیت صحت بیع فضولی را بحثمی نماید و شروط کسی که اجازه چنین بیعی را می دهد (مجیز) و کسی که چنین بیعی انجام می دهد (مجاز) و شروط اجازه بیع فضولی به طور مفصل بیان می کند.

[ویکی فقه] کتاب البیع (للاراکی). "کتاب البیع" تألیف حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ محمد علی اراکی رساله ای است که مؤلف در آن مباحث بیع را طبق ترتیب کتاب البیع شیخ انصاری مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار داده اند. بنا بر نقل فرزند مؤلف از ایشان این مطالب با استفاده از بیانات مرحوم حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی نگاشته شده گر چه عنوان تقریرات ندارد.
حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ محمد علی اراکی در ۲۴ جمادی الثانی ۱۳۱۲ ق. در اراک دیده به جهان گشود. وی پس از یادگیری خواندن و نوشتن، در نوجوانی وارد حوزه علمیه اراک شد و در درس استاد سید جعفر شیثی حضور یافت و مقدمات علوم اسلامی را از او فرا گرفت. دروس سطح حوزه را نزد آیة الله العظمی سید محمد تقی خوانساری به خوبی پشت سر گذراند. آیة الله اراکی هم زمان با تحصیل دوره سطح، در درس شرح منظومه آیة الله شیخ محمد باقر اراکی معروف به سلطان آبادی شرکت کرد و از دانش آن حکیم فرزانه خوشه ها چیدایشان سال ها در درس آیة الله العظمی آقا نور الدین اراکی و آیة الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی شرکت کرد و از دانش و تقوای آن دو مرجع بزرگ تقلید شیعیان، بهره ها برد. آیة الله اراکی در این سالها با امام خمینی آشنا شد. آیة الله اراکی در پی دستگیری و تبعید امام به نجف ، همان سال به عراق و نجف رفت. آیة الله اراکی از آغاز نهضت امام خمینی در سال ۱۳۴۱، هماره به پشتیبانی از ایشان برآمدند، با این که بیش از ده سال از امام خمینی بزرگتر بودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از دولت و نظام جمهوری اسلامی حمایت کردند، و بعد از رحلت امام (ره) حمایت مراجع تقلید شیعه ، به ویژه آیة الله العظمی اراکی که حدود چهل سال از آیت الله خامنه ای بزرگتر بودند، امید دشمنان انقلاب اسلامی را به یأس مبدل ساخت. آیة الله اراکی در طول بیش از ۳۵ سال تدریس در حوزه علمیه قم، پیچیده ترین مباحث علمی را با گفتاری شیوا و بیانی رسا مطرح می کرد. از ویژگی های درس ایشان پرهیز از تکرار و زیاده گویی بود. کلام را گزیده و پر معنی ادا می کرد. اعتقادش بر این بود که طالب علم باید قبل از حضور در درس، مطالعه نماید. آیة الله اراکی پس از وفات آیة الله سید محمد تقی خوانساری( متوفای ۱۳۷۱) به درخواست شماری از شاگردان او، به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت. بسیار از استادان برجسته حوزه علمیه قم و مسئولان نظام جمهوری اسلامی سال ها از محضر ایشان کسب فیض نمودند. مرجع بزرگ تقلید شیعیان در طول عمر پر برکت خویش، کتاب هایی نیز در علم فقه و اصول نوشت. سرانجام روح ملکوتی آیة الله العظمی اراکی مرجع تقلید شیعیان پس از یک قرن( تولد ۱۲۷۳ فوت ۱۳۷۳) تلاش برای هدایت مردم در ۲۳ آبان سال ۱۳۷۳ شمسی به ملکوت پیوست و پیکرش با تشییع با شکوه مردم قم در حرم حضرت معصومه علیها السلام به خاک سپرده شد. رضوان و رحمت خدا بر او باد.
درباره کتاب
مؤلف در این کتاب مباحث بیع را طبق ترتیب کتاب البیع شیخ انصاری مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار داده اند. بنا بر نقل فرزند مؤلف از ایشان این مطالب با استفاده از بیانات مرحوم حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی نگاشته شده گر چه عنوان تقریرات ندارد.
مطالب کتاب
جلد اول: تعریف بیع ، معاطات ، شروط عقد ، مقبوض به عقد فاسد، شروط متعاقدین، بیع فضولی ، کشف ونقل، رجوع مشتری و ضمان ید. جلد دوم: ولایت پدر و جد، ولایت فقیه ، ولایت عدول ، عدم مالکیت کافر بر مسلم ، شروط عوضین، وجوب تفقه ، نقد و نسیه و قبض. در پایان جلد دوم کتاب رساله ای در اجتهاد و تقلید ضمیمه شده است.
تحریر و چاپ
...

[ویکی نور] کتاب البیع (للاراکی). آیت الله شیخ محمد علی اراکی ره (م 1415 قمری)
مؤلف در این کتاب مباحث بیع را طبق ترتیب کتاب البیع شیخ انصاری مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار داده اند. بنا بر نقل فرزند مؤلف از ایشان این مطالب با استفاده از بیانات مرحوم حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی نگاشته شده گر چه عنوان تقریرات ندارد.
جلد اول: تعریف بیع، معاطات، شروط عقد، مقبوض به عقد فاسد، شروط متعاقدین، بیع فضولی، کشف ونقل، رجوع مشتری و ضمان ید.
جلد دوم : ولایت پدر و جد، ولایت فقیه، ولایت عدول، عدم مالکیت کافر بر مسلم، شروط عوضین، وجوب تفقه، نقد و نسیه و قبض.
در پایان جلد دوم کتاب رساله ای در اجتهاد و تقلید ضمیمه شده است.

[ویکی فقه] کتاب البیع (للسید مصطفی الخمینی). "کتاب البیع" یکی از آثار ارزشمند باقی مانده از شهید آیة الله سید مصطفی خمینی است که از نظر اسلوب و روش طرح و بررسی و نقد آراء فقهای عظام در نوع خود کم نظیر است.
علامۀ مجاهد، شهید آیت الله سید مصطفی خمینی فرزند بزرگوار رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی قدس سره در سال۱۳۰۹هجری شمسی در شهر مقدس قم و در خانواده ای اهل علم و شریف و بزرگ به دنیا آمد. سید مصطفی شش سال در مدارس جدید به فراگیری علوم ابتدایی پرداخت. سپس تحصیل در حوزۀ علمیّۀ قم را آغاز کرد و در ۱۷ سالگی به درخواست پدرش ملبس به لباس مقدس روحانیت شد.وی در علوم ادبیات به سرعت پیش رفت و در آن علم صاحب نظر شد. نظریات او در برابر بزرگان ادبیات را می توان در کتاب ارزشمندش به نام« تفسیر القرآن الکریم » مشاهده نمود.پس از آن، شروع به فراگیری علوم دیگر حوزه مانند: فقه ، اصول ، رجال ، حدیث ، فلسفه و عرفان کرد و در مدت کوتاهی در همۀ آنها به مراتب عالی رسید. در ۳۳ سالگی درس خارج اصول خود را در حوزۀ علمیّۀ قم آغاز کرد و پس از تبعید دورۀ دوم درس خارج اصول خود را در حوزۀ علمیّۀ نجف اشرف آغاز نمود. آیت الله سید مصطفی خمینی در آن درس به بحث مفصل و عمیق مباحث اصولی و نقد و بررسی آراء و نظریات محققین پرداخت و نظریات و تحقیقات نو و استوار خود را مطرح ساخت که همگی دلالت بر مقام و منزلت علمی آن شهید بزرگوار داشت.علاوه بر آن، وی درس خارج فقه و تفسیری نیز آغاز نمود که در عمق و گستردگی و ارزش مباحث، مورد توجه علما و محققین بزرگ حوزۀ علمیّۀ نجف قرار گرفت.در مقام آیت الله سید مصطفی خمینی همین بس که حضرت امام خمینی دربارۀ او می فرماید:« مصطفی امید آیندۀ اسلام بود.»
درباره کتاب
کتاب البیع یکی از آثار ارزشمند باقی مانده از شهید آیة الله سید مصطفی خمینی است که از نظر اسلوب و روش طرح و بررسی و نقد آراء فقهای عظام در نوع خود کم نظیر است. اگر چه این شهید بزرگوار تمام قسمت های المکاسب المحرمة ، البیع، الخیارات از مکاسب شیخ اعظم را تدریس نموده و خلاصۀ مباحث را تدوین و تألیف نموده اند اما متأسفانه تمام کتاب المکاسب المحرمة و قسمت هایی از البیع و خیارات مفقود شده و این آثار، ناقص و ناتمام در اختیار ما قرار گرفته است.کتاب البیع شامل مقدمه ای در تعریف بیع و دو مقصد در مباحث معاطاة و شروط متعاقدان تا بحث تعاقب ایادی می باشد. دو بحث تصرف در مال کسی که تصرف در آن جایز است و شرائط عوضین مفقود شده است. و بحث ولایت فقیه که در قسمت ولایت حاکم مورد بحث واقع شده است به صورت مستقل چاپ شده است.
اهمیت و اعتبار
اکثر حواشی مشهور و ارزشمند بر کتاب مکاسب شیخ اعظم همچون:- حواشی سید محمد کاظم یزدی ( م ۱۳۳۷ ق)، - محقق اصفهانی ( م ۱۳۶۱ ق)، - ایروانی ( م ۱۳۵۴ ق)، - محقق خراسانی صاحب کفایه( م ۱۳۲۹ ق)، - تقریرات درس محقق نائینی ( م ۱۳۵۵ ق) بنام های« منیة الطالب » و« المکاسب و البیع »، - شیخ فتاح شهید ی( م ۱۳۷۲ ق) بنام« هدایة الطالب » در این کتاب مطرح شده و مؤلف با فکری عمیق و دقت نظری کم نظیر و تحقیقاتی شگرف و طرح اشکالات و پاسخ آنان مجموعه ای گران بها را به یادگار گذاشته اند. از آنجایی که مؤلف بر خلاف بسیاری از مصنفین بشدت از خروج از دائرۀ بحث خودداری نموده و در تمام مباحث اصولی، فقهی، تفسیری و یا فلسفی سعی فراوان در طرح مباحث ضروری و لازم و حذف زوائد و اضافات داشته و با این روش به تنقیح و پاک سازی این مباحث اقدام نموده اند، عناوین نام کتاب هایشان را نیز« تحریرات» قرار داده اند. در کتاب حاضر بسیاری از نظریات فقهی امام خمینی « قده» در مباحث مربوط به بیع مطرح شده و نگارش آن در زنده نگاهداشتن نظریات ایشان تأثیر بسزایی داشته است. اما آزاد اندیشی مؤلف باعث شده که وی با بررسی دقیق و عالمانه در بعضی از موارد از نظریات پدر بزرگوارشان پیروی نموده و آن را تأیید نموده و گاهی نیز به نقد آن پرداخته و بر خلاف آن نظر را انتخاب نمایند.در این کتاب علاوه بر نظریات فقهی مؤلف، مباحث رجالی، مباحث دقیق اصولی زیادی به صورت مختصر مطرح شده که تفاصیل آنها به کتاب های اصولی مؤلف همچون« المختصر النافع فی علم الأصول » ارجاع داده شده و گاهی نیز مثل مبحث شهرت فتوایی به به نظریات استادش، محقق گرانقدر آقا حسین بروجردی ( م ۱۳۸۱ ق) و یا سایر کتب اصولی ارجاع داده شده است. قلم روان و بیان رسا، همراه با بررسی عمیق و دقیق مباحث پیچیده از خصوصیات بارز این کتاب است و قدرت ابتکار و حیات فکری مؤلف را بخوبی در این کتاب می توان مشاهده نمود. متأسفانه کتاب موجود دارای مقدمه ای از ناشرین نبوده و در مقدمه، راجع به زندگی نامه، آثار و تألیفات، نسخه ها و تاریخ نگارش کتاب مطلبی وجود ندارد. از طرف دیگر از فهارست عامه همچون فهرست اعلام، اماکن، آیات قرآن کریم و غیره نیز اثری دیده نمی شود.
زمان تألیف
...

[ویکی نور] کتاب البیع (للسید مصطفی الخمینی). شهید سید مصطفی بن روح الله بن مصطفی بن احمد خمینی رحمة الله علیهم (م 1396 ق).
کتاب البیع یکی از آثار ارزشمند باقی مانده از شهید آیة الله سید مصطفی خمینی است که از نظر اسلوب و روش طرح و بررسی و نقد آراء فقهای عظام در نوع خود کم نظیر است.
اگر چه این شهید بزرگوار تمام قسمت های المکاسب المحرمة، البیع، الخیارات از مکاسب شیخ اعظم را تدریس نموده و خلاصۀ مباحث را تدوین و تألیف نموده اند اما متأسفانه تمام کتاب المکاسب المحرمة و قسمت هایی از البیع و خیارات مفقود شده و این آثار، ناقص و ناتمام در اختیار ما قرار گرفته است.
کتاب البیع شامل مقدمه ای در تعریف بیع و دو مقصد در مباحث معاطاة و شروط متعاقدان تا بحث تعاقب ایادی می باشد. دو بحث تصرف در مال کسی که تصرف در آن جایز است و شرائط عوضین مفقود شده است.
و بحث ولایت فقیه که در قسمت ولایت حاکم مورد بحث واقع شده است به صورت مستقل چاپ شده است.

[ویکی نور] کتاب البیع (موسوعه جلد 12). کتاب‏ البیع، اثر فقهی‏ امام‏ خمینی(ره) به‏ زبان‏ عربی‏ است‏ که‏ توسط مؤسسه‏ تنظیم‏ و نشر آثار امام‏ خمینی(ره) تحقیق‏ و منتشر شده‏ است.
این‏ کتاب‏ 5 جلدی، جلدهای‏ 15 تا 19 از موسوعة الإمام‏ الخمینی‏ می‏ باشد.
کتاب، نتیجه‏ تدریس‏ درس‏ خارج‏ امام‏ در حوزه‏ علمیه‏ قم‏ و نجف‏ است. امام‏ خمینی‏ در روز یک‏شنبه‏ نهم‏ یا دهم‏ جمادی‏الاولی‏ سال‏ 1380ق‏ شروع‏ به‏ تدریس‏ مباحث‏ بیع‏ در حوزه‏ علمیه‏ قم‏ نمودند و در حین‏ تدریس، کتاب‏ را تا مباحث‏ بیع‏ فضولی‏ تصنیف‏ نمودند که‏ بعد از مدتی‏ به‏ ترکیه‏ تبعید، سپس‏ به‏ نجف‏ اشرف‏ منتقل‏ شدند. ایشان‏ بعد از ورود به‏ نجف‏ اشرف‏ در 21 رجب‏ 1385 شروع‏ به‏ تدریس‏ مباحث‏ بیع‏ از ابتدا نمودند؛ لکن‏ نوشتار ایشان، پس‏ از رسیدن‏ بحث‏ به‏ آنجایی‏ که‏ قبلا (در قم) آن‏ را ترک‏ نموده‏ بودند تکمیل‏ گردید، جز پاره‏ای‏ از حواشی‏ که‏ به‏ متن‏ سابق‏ افزوده‏ شد. درس‏ خارج‏ بیع‏ امام‏ خمینی‏ در روز شنبه، 15 جمادی‏الاولی‏ سال‏ 1393 به‏ پایان‏ رسید .
با توجه‏ به‏ اینکه‏ کتاب ‏شناسی‏ این‏ اثر به ‏صورت‏ کامل‏ و جامع‏ در نسخه‏ دیگر آن‏ آمده‏ است، در اینجا فقط پاره ‏ای‏ از مراحل‏ تحقیق‏ کتاب‏ که‏ توسط مؤسسه‏ تنظیم‏ و نشر آثار انجام‏ شده‏ بیان‏ می ‏شود:

پیشنهاد کاربران

«کتاب البیع» و المراد من البیع فی کتاب البیع، ماهیت اعتباریه ای است که نسبت به بایع و مشتری دارد و اضافه به ثمن و مثمن دارد، و همین معناست که مورد لحوق احکام و مباحثی است که در کتاب البیع مورد تعرض قرار گرفته. بیع به این معنا محل احکام ومعروض احکامی است که در این جا محل بحث قرار گرفته. مثل شرایط عوضین، شرایط متعاقدین، احکام بیع از خیارات، اقسام بیع، از قبیل صرف و سلم و غیر این از مسائل. این مسائلی که در کتاب البیع مورد تعرض قرار گرفته، اینها ملحق به بیع به این معناست. نه بیع مقابل شراء. بیع مقابل شراء مراد نیست، برای اینکه او ملحوق و معروض این احکام نیست، شرائط العوضین، شرائط المتعاقدین، احکام البیع کاری به بیع به معنا مقابل شراء ندارد. کما اینکه مراد بیع به معنای عقد متضمن ایجاب و قبول هم نیست، العقد و الایجاب و القبول، عقدی که ایجاب و قبول دارد آن هم مراد نیست. چه شما عقد را عقد لفظی بگیرید و چه عقد اعم بگیرید، برای اینکه او از اسباب بیع است نه خود بیع، بیع بمعنی العقد بمعنی الایجاب و القبول او از اسباب بیع است، و اطلاق بیع بر او یک اطلاق مجازی است، از باب اطلاق اسم مسبّب بر سبب.
...
[مشاهده متن کامل]

پس محل بحث در این کتاب البیع، آن بیعی است که نسبت به بایع و مشتری دارد، آن ماهیت اعتباریه که نسبت به بایع و مشتری دارد، اضافه ی به ثمن و مثمن دارد؛ برای اینکه این معنای از بیع هست که احکام مورد تعرّض در کتاب البیع، به آن ملحق می شود. مثل شرائط العوضین، شرائط المتعاقدین، احکام الخیار، اقسام البیع و غیر این از مسائل، نه بیع به معنای مقابل شراء؛ برای اینکه او متعلق احکام نیست، احکام به او ملحق نمی شود. و نه بیع به معنای ایجاب و قبول و عقد بیع، برای اینکه او سبب است و اطلاق بیع هم بر او طلاق مجازی است، مضافاً به اینکه باز شرائط العوضین به او ملحق نمی شود، احکام الخیارات به او ملحق نمی شود، انواع بیع به او ملحق نمی شود، غیر واحدی از مسائل به او ملحق نمی شود، بله، شرائط الصیغة و احکام الصیغة به او ملحق می شود، اگر عقد را به معنای عقد لفظی بگیریم، ولی بقیه ی احکام قطعاً به آن ملحق نمی شود.
و در این کتاب البیع، بحث تارة یقع در ماهیت بیع و ما یتحقق به البیع به این معنایی که گفتیم، در ماهیت بیع و ما یتحقق به البیع. و اخری، بحث واقع می شود در شرائط این بیع، من حیث الصیغة و العقد، او من حیث عوضین، یا من حیث المتعاقدین، از حیث صیغه، از حیث متعاقدین از حیث عوضین، و در اینجا که بحث از شرائط عوضین است، و بحث از اقسام بیع هم در همین جا می آید که ملحق می شود به این بحث، بحث از اقسام بیع، که گاهی بیع به نقد است، گاهی بیع بالنسیة است.
یک بحث هم در اقسام بیع هست، مثل بیع ربوی، بیع سلف و انواع دیگر بیع، اگر نگویید اینها هم از باب شرائط . . . من که تازه با شصت هفتاد سال و از هزار و سیصد و بیست و پنج که تو کار تحصیل بودم، ده بیست روز با این که یک مقدار مطالعه داشتم، شاید حدود ده ساعت فکر کردم تا این دو تا کلمه را می توانم بگویم. از شما تعجبم که فوری می خواهید اشکال کنید. چون بیست روز یا یک ماه است که از بحث فاصله گرفتیم.
مرحوم میرزای شیرازی ( قدس سره ) روز شنبه که می شد می گفت کسی حق اشکال ندارد، برای اینکه شما دو روز از بحث فاصله گرفتید.
و ثالثاً بحث واقع می شود در احکام بیع، من الخیارات که عارض بر بیع است و یا شرائط بیع، احکامی که عارض بر بیع است، من حیث هو، من حیث الخیارات، یا من حیث الشرائط و احکام شرائط در متن بیع. اینها بحث هایی است که در کتاب البیع مطرح است.
پس در کتاب البیع یبحث تارة عن ماهیة البیع و عن ما یتحقق به، و اخری بحث از شرائط عوضین متعاقدین، صیغه و عوضین، صیغه و متعاقدین و عوضین، و ثالثةً بحث از نقد و نسیه و صرف و سلم و سلف، اگر نگویید اینها هم در همین بحث در شرائط عوضین باید مطرح بشود و از ملحقات شرائط عوضین است، کما هو غیر بعید، و رابعاً یا ثالثاً بحث از احکام البیع است، چه احکامی که مال خود بیع است، بما هو هو، یا عارض بر بیع است به اعتبار شرطی که در ضمنش شده، که احکام خیارات و احکام شرائط بیع است، این بحثی که در کتاب البیع است.
« تذکر چند امر پیرامون تعریف بیع »
قبل از ورود در بحث، در این مباحث، نذکر اموراً که لعلّه در معرفت بعض از مباحث و مسائل، دخلی داشته باشد.
«مشتقات بیع»
امر اول: بیع و مشتقاتش در کتاب و سنت استعمال شده کثیراً، و مراد از آن ها هم معلوم است، مثل آیه ی شریفه، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، ]احل الله البیع و حرّم الربا، [ [1] یا آیه ی شریفه دیگری که دارد: ]رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیعٌ عن ذکر الله و اقام الصلاة، [ [2] یا در حدیث نبوی آمده، «البیّعان بالخیار ما لم یفترقا و اذا افترقا وجب البیع. »[3]
یا «لا تبع ما لیس عندک، »[4] بیع و مشتقات بیع در کتاب و سنت فراوان آمده، و مراد آنها هم معلوم است، حالا یا از باب حقیقت یا از باب قرائن، به هر حال مراد معلوم است، مثلاً البیّعان بالخیار یعنی البایع و المشتری، یا مثلاً ]رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع، [ نه یعنی فروش تنها، بیع یعنی همان داد و ستد، همان معنای اضافی، آن عن ذکر الله. یا گاهی به معنای شراء هم آمده، در آیات و روایات اطلاق بیع بر شراء هم شده، بر عرف و لغت هم اطلاق می شود. بلکه گفته شده که لفظ بیع حقیقت در مضادین است، یعنی در بیع به معنای مقابل شراء، و در شراء به معنای مقابل عین، این موضوع است برای متضادین.
بنابراین، بحث از تعریف بیع و بیان بیع این وجه مناسبی نیست، لا وجه، وجهیه برای او. چون تعریف برای این است که ما معنای موارد استعمال آن را بفهمیم، و فرض این است در این موارد استعمالات، معنا و مفهوم روشن است، احتیاجی هم به تعریف ندارد که شما بیع را تعریف کنید، اینجاها روشن است، بعضی جاها بیع به معنای اضافی و آن ماهیت اعتباریه منتسب به بایع و مشتری است، بعضی جاها از بیع بمعنی البیع است، مقابل شراء، بعضی جاها از بی . . .

بپرس