کانون الاخر

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آتشدان ( اعم از گلخن یا منقل آتش ) : [ چو گیرد آتش خشم تو با نیابد از دو عالم نیم کانون ] . ( انوری ) ۲ - نام دو ماه از ماههای سریانی مشهور به [ شهور رومی ] : [ نثار آرد عروسان را به بستان ز گوهر های الوا ماه کانون ] . ( ناصر خسرو ) توضیح این نام از عصر اکدی اطق شده و در کتیبه های پالمیر هم بیکی از ماههای سال اطق گردیده . بعد ها کانون نام دو ماه سریانی گردید : یا کانون اول . ( کانوناول ) و آن ماه سوم از ماههای سریانی مشهور به [ شهور رومی ] است . یا کانون آخر . ( کانون اخر ) و آن ماه چهارم از ماههای سریانی مشهور به [ شهور رومی ] است . ۳ - مرکز محل اصلی : کانون فساد . ۴ - باشگاه : کانون سوار کاران . یا کانون خانوداگی ( خانواده ) . محل اقامت خانواده

پیشنهاد کاربران

بپرس