کالیگولا

لغت نامه دهخدا

کالی گولا. ( اِخ ) یکی از امپراتوران روم قدیم است که در 12 م. تولد یافت و از سال 37 تا 41 م. سلطنت کرد. کالی گولا چنان خونخوار و قسی القلب بود که میگفت :«کاش مردم روم یک سر داشتند تا من می توانستم آن را به یک ضرب قطع کنم.» چون بر اُمروس و ویرزیلیوس و تیتوس لیوس به دیده حسد می نگریست میخواست که آثار آنان را محو کند بسیاری از بزرگان مملکت و کسان خویش را بکشت و زمانی بر آن شد که به اسب خود مقام کنسولی عطا کند. عاقبت یکی از تریبونوس های روم موسوم به کرآس او را هلاک ساخت. ( ترجمه تمدن قدیم فوستل دوکلانژ ).

فرهنگ فارسی

یکی از امپراتوران روم قدیم ( و. ۱۲ - جل. ۳۷ - مقت. ۴۱ م . ) کالی گولا چنان خونخوار و قسی القلب بود که میگفت : [ کاش مردم روم یک سرداشتند تا میتوانستم آنرا به یک ضرب قطع کنم . ] چون بر [ امروس ] و [ ویرزیلیوس ] و [ تیتوس لیویوس ] بدیده حسد می نگریست میخواست که آثار آنانرا محو کند . بسیاری از بزرگان مملکت و کسان خویش را بکشت و زمانی بر آن شد که به اسب خود مقام کنسولی عطا کند . عاقبت یکی از تریبونوس های روم موسوم به کر آس او را هلاک ساخت .

دانشنامه عمومی

کالیگولا (نمایش نامه). کالیگولا ( به فرانسوی: Caligula ) نمایش نامه ای است که آلبر کامو، نویسندهٔ الجزایری - فرانسوی، نوشتن آن را در سال ۱۹۳۹ آغاز کرد و اولین نسخه آن در ماه مه ۱۹۴۴ بدست انتشارات گلیمر به چاپ رسید. او بعدها در این نمایش نامه، رمان بیگانه و نیز مقاله افسانه سیزیف تغییرات و بازبینی های بسیاری انجام داد که خود آن را را دور باطل∗ نامیده است. بعضی از منتقدین، این کتاب را متعلق به مکتب اگزیستانسیالیسم می دانند در حالیکه خود کامو همیشه تعلق خود به این مکتب را نفی می کرد.
آخرین نسخه این نمایش نامه که در ۴ پرده در سال ۱۹۴۴ نوشته شده، در سال ۱۹۴۴ میلادی به همراه نمایش نامه سوءتفاهم منتشر شد و سپس در همان سال به طور جدا منتشر گردید. نسخه ای نیز در ۳ پرده در سال ۱۹۴۱ منتشر شده بود که در سال ۱۹۸۴ تجدید چاپ شده است. تفاوت بین این دو نسخه نشان دهنده تأثیر جنگ دوم جهانی بر کامو است.
این نمایش بر پایه زندگی کالیگولا، سومین امپراتور روم نوشته شده است که در ۲۱ سالگی بر تخت امپراتوری نشست و در سال ۴۱ میلادی کشته شد. البته آلبر کامو نیز برداشتی خاص از زندگی این امپراتور جوان داشته است. نمایش نشان می دهد که کالیگولا، امپراتور جوان رومی، با مرگ خواهرش، دروسیلا، که معشوقه اش نیز بود دچار پریشان احوالی می شود. در بیان حوادث از دیدگاه کامو، کالیگولا نهایتاً به طور عمد زمینه قتل خود را فراهم می کند.
پس از مرگ خواهر، کالیگولا که به حقیقت مرگ آگاه شده، حکومت وحشت را آغاز می کند: مرگ سایه خود را بر سر اطرافیان کالیگولا می گستراند. دیگر هیچ کس، جز تنی چند که با راستی زندگی می کنند بر فردای خود ایمن نیست. کالیگولا که اینک قدرت مطلق در اختیار اوست با پوچی درمی افتد. هربار که ابرمردی بر تخت می نشیند محنت و آزمون بزرگی برای خلق آغاز می شود. غرض آن نیست که کالیگولا با هیتلر مقایسه شود چرا که کالیگولا حتی مستبد هم نیست: «مستبد کسی است که ملت ها را فدای عقایدش یا جاه طلبی اش می کند. » بااین همه، گرچه زیر بار چندین جنگ نرفته است، گرچه پیروزی و فتح را به سخریه می گیرد، در آخر او هم کاری جز جنایت نمی کند. البته جنایتی «هنرمندانه». قتل که در نظر او یکی از شاخه های هنرهای زیباست نتیجه منطقی، و نیز حقیرانه ستیز با مطلق است. کیریلوف، قهرمان جن زدگان داستایوفسکی تنها با کشتن خود می تواند آزادی خود را نشان دهد و کالیگولا با کشتن دیگران. قدرت استدلال و استنتاج کالیگولا تا به حدی است که ما خوانندگان یا تماشگران، با نخستین جنایات او هم آواز و حتی هم گام می شویم. آنجا که برای نجات خزانه، بزرگزادگان را وادار به وصیت به نفع دولت می کند و سپس دستور قتل آن ها را می دهد، آنجا که سناتورهای ابله و ترسو را می کشد. اما طلب آزادی از راه پوچی به زودی موجب عصیان می شود و سرانجام لحظه ای می رسد که کالیگولا، حتی در مطلق، به خطا می رود. تا جایی که خود نیز به خطای خود پی می برد: «بیا منصفانه قضاوت کنیم: فقط حماقت نیست که بر ضد من است، راستی و دلیری کسانی هم هست که می خواهند خوشبخت باشند. »[ ۱]
عکس کالیگولا (نمایش نامه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کالیگولا (۱۲ـ۴۱م)(Caligula)
(یا: گایوس یولیوس سِزار گرمانیکوس۱) امپراتور روم (حک: ۳۷ـ۴۱م)، پسر گرمانیکوس۲ و آگریپینای مهتر۳ و جانشین تیبریوس۴. کالیگولا زمامداری ستمگر بود و به دست یکی از افسران گاردش کشته شد. از لحاظ روانی بی‎ثبات بود. دوران کودکی را بیشتر در میان لژیون۵‎های تحت فرماندهی پدرش در کنار رود راین گذراند و چون پوتین‎های کوچک سربازی به نام «کالیگای۶» می‎پوشید به او لقب کالیگولا دادند. کالیگولا در اوایل امپراتوری به سبب آزاداندیشی و شهرت پدرش محبوبیت داشت. ولی پس از ابتلا به یک بیماری شدید در ۳۷م که ظاهراً بر سلامت روحی او اثر گذاشت، خود را خدا خواند و براثر ولخرجی هایش خزانه تهی شد. معبدی برای خود با نام ژوپیتر لاتی یاریس۷ ساخت و تهدید کرد مجسمه‎ای از خود را در قدس الاقداس۸ در بیت المقدس (اورشلیم) بر پا می‎کند. در ۳۹م به گُل رفت و قصد حمله به بریتانیا را داشت، ولی منصرف شد و چهار ماه پس از بازگشت به ایتالیا به همراه همسر و دخترش به قتل رسید.
Gaius Julius Caesar GermanicusGermanicusAgrippina the ElderTiberiuslegioncaligaeJupiter LatiarisHoly of Holies

کالیگولا (کتاب). کالیگولا (کتاب)(Caligula)
نمایش نامه ای در پنج پرده، از آلبر کامو، منتشرشده به فرانسوی در ۱۹۴۴. کالیگولا، امپراتور جوان روم، پس از مرگ خواهر و معشوقه اش، در وسیلا، به پوچی زندگی بشر می رسد. از کاخ سلطنتی می گریزد، اما وقتی بازمی گردد، کالیگولایی شده است که می خواهد با بلندپروازی هایش بر پوچی غلبه کند. او با منطق هولناکش درصدد است طرحی نو دراندازد و با کشتار انسان ها آنان را از حالت رذیلانۀ خود خارج کند. کالیگولا در واقع می خواهد در نقش بی رحمانۀ سرنوشت به آدمیان بفهماند که باید در برابر او، یعنی بی رحمی سرنوشت، قیام کنند. سرانجام آنان برای انتقام برمی خیزند، اما کالیگولا برای نجات جانش اقدامی نمی کند، چراکه مرگ نتیجۀ اعمال اوست، مرگی که حاصلش رسیدن آدم ها به انسانیّت است! کامو بهترین نمایش نامه اش، کالیگولا، را که سرشار از هیجان و سبک روایی پُرشوری است، در جوانی نوشته است. این نمایش نامه با بازی درخشان ژرار فیلیپ در نقش کالیگولا به صحنه رفته است.

پیشنهاد کاربران

بپرس