کاشالوت

/kASAlot/

لغت نامه دهخدا

کاشالوت. [ ل ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) کاشالو. شیرماهی. ماهی عنبر. عنبرماهی. حوت. جانور دریایی که گاهی بقدری بزرگ شود که طول بدنش 30 گز گردد. در زیر پوست او پرده ای ضخیم از چربی وجود دارد. چون از مدفوع خشک شده او عنبر به دست می آید که بوی خوش دارد از آنجهت او راماهی عنبر گویند. رجوع به عنبر و «گاو عنبر» شود.

فرهنگ فارسی

کاشالو:ماهی عنبر، عنبرماهی
پستاندار یست عظیم و دریازی از راست. قطاس ها ( آب بازان ) که گوشتخوار است . شکل ظاهری این پستاندار عظیم الجثه بشکل بال ( بالن ) است که آن نیز از پستانداران این راسته میباشد . بطور کلی میتوانیم بگوییم که شکل ظاهری کلی. پستانداران این راسته بشکل ماهی است . این پستاندار در هم. اقیانوسها مشاهده میشود . طول بدن حیوان به بیست متر میرسد . ۱/۳ از طول بدن حیوان سر حیوان را تشکیل میدهد و دهان جانور نسبه بزرگ و در سطح شکمی سر قرار دارد و دارای شکاف دهانی افقی است . دندانها فقط در فک تحتانی واقعند . شکل جمجمه بصندوق مربع مستطیل شکلی شبیه است که دارای مقاومت و نیروی بسیار زیاد در سمت جبهه میاشد . این حیوان میتواند با حمله و ضربات پیشانی قایقها و کشتیهای کوچک را باسانی غرق کند . تعداد دندانهای وی بین ۴٠ تا ۵٠ عدد است که مخروطی شکلند و در فرو رفتگیهای فک بالا در موقع بستن دهان واقع میشوند ( در فک بالا دندان موجود نیست ) . اندامهای جلوی تبدیل بباله های شنای کوتاهی شده اند . باله شنای دمی دو قسمتی و کاملا قوی است . حس بینایی وی قوی و حس شنواییش متوسط است . از مدار ۶٠ درجه ببالا ندره در دریاها دیده میشود و بنابراین در دریاهای قطبی کم است و بیشتر در دریاهای گرم و معتدل زندگی میکند . حرکتش در آب کاملا سریع است و در موقع شنا سرش را از آب خارج نگاه میدارد . در حدود ۲٠ تا ۲۵ دقیقه بدون تنفس میتواند زیر آب بماند . این جانور از نرم تنان تغذیه میکند و مخصوصا به ماهی مرکب که یکی از سر پاییان است علاقمند میباشد . ماد. مترشح سیاه رنگی از ماهیان مرکب که مورد تغذی. این جانور واقع میشوند در دستگاه گوارش وی تبدیل بماد. بسیار خوشبویی میگردد که بنام عنبر خوانده میشود و چون این ماده بشکل مدفوع منجمد شد. خاکستری رنگی از حیوان دفع میشود در سواحلی که جانور مذکور وجود دارد عنبرها را جمع آوری و به عطر سازان میفروشند و بعلاوه در موقع شکار این حیوان از داخل روده هایش مقادیر زیادی ( در حدود چند کیلو ) عنبر بدست میاورند ماهی عنبر . توضیح ۱ - عنبر حاصل از کاشالو را چون خاکستری رنگ است بنام عنبر خاکستری نامند .

فرهنگ عمید

پستاندار عظیم الجثۀ دریازی و گوشت خوار که ماده ای خوش بو به نام عنبر در دستگاه گوارش او تولید می شود، ماهی عنبر، عنبرماهی.

پیشنهاد کاربران

همه چیز درباره ی مُشک، مِشک، مِسک، سُعد، عَنبر:
مُشک یا مِشک یا مِسک کدام تلفظ صحیح است؟
دهخدا می نویسد اهل فارس به کسر میم مِشک و اهل ماوراءالنهر بضم میم مُشک و� اهل عرب مِسک خوانند یعنی بجای شین ، سین دانند. اما گویا در ادبیات و صحبت های آحاد مردم تلفظ مُشک رایج تر است.
...
[مشاهده متن کامل]

رابطه ی مُشک و مَشک؟ ( کمک کننده به یادسپاری آسانتر )
هر دو مُشک و مَشک را از نوعی دام یا چهارپا تهیه می کنند مُشک را طی فرایندی از ناف آهو می گیرند ( ماده ای نهایت خوشبوی در کیسه ای که آن را نافه گویند و در زیر شکم آهوی مشکین نرینه جای دارد. ) و اما طی فرایندی دیگر مَشک را از پوست گوسفند که درست و بدون شکافتن از وسط کنده باشند تهیه می کنند و در آن ماست و دوغ و آب و جز آن ریزند. ( برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات هم بازی کرد و داستان ساخت مثلا پسر، یه مَشک بردار، برو تبت، کشور مُشک خیز، یه مُشت مُشک بردار بریز تو مَشک، بردار بیار )
در ضمن، در ادامه به دو ماده خوشبوی دیگر اشاره می شود:
الف_ مشک زمین، مشک زمینی، مشک زیرزمین و یا مشکک گیاهی است بغایت خوشبوی و آن را به عربی سُعد گویند که دارای ساقه زیرزمینی برنگ سیاه و بسیار خوشبوی و معطر است و بطور خودرو در مزارع می روید. ( برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت مثلا در این جا می توان گفت اگر کسی سَعد بود سُعد در قبرش می روید یعنی اگر کسی نیک بود و نیکوکار شاید بخاطر نیکی اش قبرش پر از ماده خوشبوی شود، در ضمن، سَعد و سعید هم خانواده هستند )
ب_ عَنبر، ماده چرب و مومی شکلی، که در معده و روده های نهنگ عنبر ( شاه نهنگ، عنبر ماهی، ماهی عنبر یا کاشالوت ) یافت می شود. پستاندار عظیم الجثۀ دریازی و گوشت خواری که طول بدن حیوان به بیست متر می رسد و بطور کلی شکل ظاهری آن ها بشکل ماهی است اما برخلاف ماهی ها که در دستهٔ آبزیان جای دارند و تخم گذار هستند در بدن خود دارای رحم هستند و پس از گذر زمان بارداری، در دریا فرزند خود را به دنیا می آورند. این پستانداران در همه اقیانوسها مشاهده می شوند اما بیشتر در دریاهای گرم و معتدل زندگی می کنند. این جانوران از نرم تنان تغذیه می کنند و مخصوصا به ماهی مرکب علاقمند می باشند. ماده مترشح سیاه رنگی از ماهیان مرکب که مورد تغذیه این جانوران واقع می شود در دستگاه گوارش وی تبدیل به ماده بسیار خوشبویی می گردد که عنبر خوانده می شود و این ماده بشکل مدفوع منجمد شده خاکستری رنگی از حیوان دفع می شود که به صورت شناور روی آب قرار می گیرد و در سواحلی که جانور مذکور وجود دارد عنبرها را جمع آوری و به عطر سازان می فروشند و بعلاوه در موقع شکار این حیوان از داخل روده هایش مقادیر زیادی ( در حدود چند کیلو ) عنبر بدست می آورند. ( اما برای یادسپاری آسانتر که می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت، در واقع با استفاده از اَنبُر، عنبرها را از سطح دریا جمع آوری می کنند البته برای یادسپاری بهتر دیدن تصویر ذهنی آن هم لازم است. )

ماهی عنبر . .
عنبر سیاه

بپرس