چشمه شور

لغت نامه دهخدا

چشمه شور. [ چ َ م َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان فمرود بخش حومه شهرستان قم که در 60 هزارگزی شمال قم و 8 هزارگزی خاوری راه شوسه قم به تهران واقع است و 50 تن سکنه دارد. آبش از چشمه لب شور.محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت ، شترداری و هیزم کشی و راهش مالرو است. اهالی این آبادی از طایفه ٔشاهسون می باشند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).

چشمه شور. [ چ َ م َ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قلعه عسکر، بخش مشیزشهرستان سیرجان که در 48 هزارگزی جنوب خاوری مشیز و2 هزارگزی باختر راه فرعی بافت به کرمان واقع است و 25 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

چشمه شور. [ چ َ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان سیرجان که در 45 هزارگزی جنوب خاوری مشیز و 2 هزارگزی باختر راه فرعی بافت به مشیز واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 60 تن سکنه دارد. آبش از قنات. محصولش غلاّت و حبوبات. شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان سیرجان .

پیشنهاد کاربران

بپرس