چاقو زدن


معنی انگلیسی:
knife, stab

مترادف ها

knife (فعل)
بریدن، چاقو زدن، کارد زدن

فارسی به عربی

( چاقو زدن(به ) ) سکین

پیشنهاد کاربران

دشنه زدن ؛ بکار بردن دشنه :
به بازوی پر خون درون بیدسرخ
بزد دشنه زین غم هزاران هزار.
ناصرخسرو.

بپرس