پیرس

لغت نامه دهخدا

پیرس. [ رِ ] ( اِخ ) بندر معروف آتن بود که در آن چهارصد کشتی توقف میتوانست کرد. امروز پیرس بشهر جدیدی مبدل شده و دارای 21000 تن سکنه است. ( ترجمه تمدن قدیم فوستل دو کولانژ ص 468 ).، پی رس. [ پ َ / پ ِ رَ ] ( نف مرکب ) آنکه از عقب و از پی رسد. آنکه از دنبال درآید و ملحق گردد.

فرهنگ فارسی

بندر معروف آتن بود
( صفت ) آنکه از عقب و از پی رسد آنکه از دنبال آید و ملحق گردد.

فرهنگ عمید

۱. آن که از پی برسد.
۲. آن که از دنبال آید و به دیگران ملحق شود، پی رسنده، ازپی رسنده.

گویش مازنی

/peyres/ بلندشو – برخیز

دانشنامه عمومی

پیرس (دهانه). پیرس یک دهانه برخوردی در ماه است.
این دهانه ۱ دهانه اقماری دارد. [ ۱]
عکس پیرس (دهانه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

واژه های عربی زیر ریشه اوستایی دارند:
فکر: Ava Kara
ذکر: Adhiri Kara
نکر: Ni Kara
بکر: Aipi Kara
سکر: Os kara
شکر: Asha Kara
مکر: Aiwi Kara
حکر: Akh Kara
عکر: A Kara
وکر: Vi Kara
پیرس: paarsitek
فرانکلین پیرس ( به انگلیسی: Franklin Pierce ) ( زادهٔ ۲۳ نوامبر ۱۸۰۴ - درگذشته ۸ اکتبر ۱۸۶۹ )
چهاردهمین رئیس جمهور آمریکا از حزب دموکرات از ۱۸۵۳ تا ۱۸۵۷ بود.

بپرس