پرستو

/parastu/

مترادف پرستو: ابابیل، پرستوک، چلچله، خطاف

معنی انگلیسی:
swallow, martin

فرهنگ اسم ها

اسم: پرستو (دختر) (فارسی) (پرنده) (تلفظ: parasto) (فارسی: پرستو) (انگلیسی: parasto)
معنی: نام نوعی پرنده، ( در پهلوی، parastuk ) پرنده ای با جثه ای کمی بزرگتر از گنجشک و سیاه و سفید، چلچله، پرنده ای با جثه ای کمی بزرگتر از گنجشک و سیاه و سفید، پرنده ای سیاه و سفید با بالهای باریک که مهاجر است
برچسب ها: اسم، اسم با پ، اسم دختر، اسم فارسی، اسم پرنده

لغت نامه دهخدا

پرستو. [ پ َ رَ / پ ِ رِ ] ( اِ ) طایر خُرد معروف که پشت و دم آن سیاه و سینه سفید دارد و در سقف خانه و مساجدآشیانه سازد. ( از رشیدی ). بمعنی پرستک است که خطّاف باشد و بعضی گویند پرستو وطواط است که آن خطّاف کوهی باشد. ( برهان ). پرستوک. پرستک. خطّاف. فرشتو. فرشتوک. فراشترو. فراشتروک. فراشتک. فراستوک. پلستک. پیلوایه. حاجی حاجی. پالوانه. پالوایه. بادخورک. فرستو. فرستوک. بالوایه. ابابیل ( در تداول عامه ). بهار. زازال. چلچله. فرتوک. بلوایه. دُمسنجه. دُمسیجه. بلسک. داپرزه. دال بوز. دال پوز. دال بوزه. دال پُوزه . شب پرک ( ؟ ). ( اوبهی ) :
چرا عمر کرکس دو صدسال ویحک
نماند فزونتر ز سالی پرستو.
رودکی.
لبان لعل چون خون کبوتر
سواد زلف چون پَرِّ پرستو.
سعدی.
و حسین خلف گوید: «گویند اگر بچه اول پرستوک را بگیرند وقتی که ماه در افزونی بود و شکم او را بشکافند دو سنگریزه از شکم او برآید یکی یکرنگ و دیگری الوان چون در پوست گوساله یا بز کوهی پیچند پیش از آنکه گرد و خاک بر آن نشیند و بر بازوی مصروع بندند یا بگردنش آویزند صرع از او زایل گردد و گویند اگر دو پرستوک بگیرند یکی نر و یکی ماده و سرهای آنها را به آتش بسوزانند و در شراب ریزند هرکس از آن شراب بخورد مست نگردد و اگر خون او را به خورد زنان بدهند شهوات ایشان منقطع گردد و بر پستان دختر مالند نگذارد که بزرگ شود و اگر سرگین اورا در چشم کشند سفیدی که در چشم افتاده باشد ببرد وسرگین او با زهره وی خضاب رنگین باشد و اگر سرگین او با زهره گاو بیامیزند و بر موی طلا کنند بی هنگام سفید نشود. ( برهان ).
- پرستوی کوهی ؛ فراستوک کوهی.( منتهی الارب ). عَوهق. عَوهق جبلی. پرستوی بحری . نوعی طیور از طایفه شتورینه .
- مثل پرّ پرستو ؛سخت سیاه.
- امثال :
از یک پرستو تابستان نشود ، نظیر: از یک گل بهار نشود. رجوع به امثال و حکم شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) پرندهای از رد. گنجشکان جزو راست. شکافی نوکان که شامل ۸٠ گونه میشود و در سراسر کر. زمین پراکنده اند این پرنده دارای دم بلند و دو شاخه و منقار نسبه پهن و سه گوش میباشد . جثه اش کمی از گنجشک بزرگتر است و دارای پرواز سبک و سریعی است و بهمین مناسبت دارای بالهای مناسب و مساعد برای پرواز مدتهای متمادی در هوا میباشد . پرستو غذای خود را حین پرواز در هوا جستجو میکند و از حشرات ( از قبیل مگسهاو پشه ها و پروانه ها ) تغذیه مینماید و اکثر صبحها ( طلوع آفتاب ) برای تغذیه از لانه خارج میشود . پرنده ایست مانوس با انسان و اکثر لانهاش را در آبادیها در داخل اطاقها و شکافهای دیوار نزدیک لب. بام و گاهی تن. درختان بنا میکند . این پرنده جزو پرندگان مهاجر است و فصول سرد را بنقاط گرمتر مهاجرت میکند و بمحض شروع بهار بمحل اول خود و غالبا بهمان لان. سابق بر میگردد . پرنده ایست بسیار مفید و حشرات موذی را از بین میبرد و ضمنا بی آزار و زیباست چلچله زازال ابابیل بلوایه پیلوایه پرستوک خطاف .

فرهنگ معین

(پَ رَ ) (اِ. ) چلچله ، پرنده ای با بال های دراز و نوک تیز و دم دو شاخه ، که در فصل سرما به مناطق گرمسیر مهاجرت می کند.

فرهنگ عمید

پرنده ای کوچک و مهاجر با بال های دراز و نوک تیز، دم دوشاخه، و پرهای سیاه که زیر سینه اش خاکستری یا حنایی رنگ است. بیشتر در سقف خانه ها لانه می گذارد و حشراتی از قبیل مگس و پشه را می خورد، چلچله، بلسک، بالوایه، بلوایه، بالوانه، پالوانه، پیلوانه، دالیوز، باسیچ، بادخورک، ابابیل.

واژه نامه بختیاریکا

پَلشتوک؛ شا پلیشک

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پرنده‏ای معروف، کمی بزرگ‏تر از گنجشک است که از آن به مناسبت در باب طهارت و اطعمه و اشربه یاد شده است.
در حلیت و حرمت گوشت پرستو اختلاف است؛ اکثر فقها آن را حلال گوشت ولی خوردن گوشتش را مکروه می‏دانند.

دانشنامه عمومی

پرستو (اپرا). پرستو ( انگلیسی: La rondine ) کمیک اپرایی از آهنگساز و مصنف مشهور ایتالیایی، جاکومو پوچینی در ۳ پرده است که لیبرتو آن را جوزپه آدامی نوشته است. نخستین اجرای این اثر در اپرای مونت - کارلو و مربوط به ۲۷ مارس ۱۹۱۷ در مونت کارلو است.
عکس پرستو (اپرا)

پرستو (فیلم). پِرِستو ( به انگلیسی: Presto ) یک فیلم کوتاه پویانمایی رایانه ای از پیکسار و محصول سال ۲۰۰۸ است که پیش از فیلم بلند وال - ئی این استودیو در سینماها پخش می شد. داستان فیلم در مورد پرستو است؛ شعبده بازی که تلاش در اجرای یک نمایش دارد، اما خرگوشش الک، تا هویجش را نگیرد، با او همکاری نمی کند. این فیلم کوتاه، یک ادای احترام آکنده از طنز به کارتون های کلاسیکی چون تام و جری و لونی تونز و همچنین آثار تکس اوری است. پرستو را پویاگر کهنه کار پیکسار، داگ سوئیتلند، کارگردانی کرده و این نخستین کارگردانی وی بوده است.
ایدهٔ اصلی این فیلم، شامل شعبده بازی بود که یک خرگوش که از اضطراب اجرا رنج می برد را وارد کار خود کرده است. این بسیار طولانی و پیچیده دانسته شد و دوباره روی ایده کار شد. در مورد طراحی تئاتر فیلم پرستو، سازندگان فیلم از چندین سالن تئاتر و تالار اپرا برای گرفتن ایده های طراحی صحنه بازدید کردند. هنگام تلاش برای پویاسازی ۲۵۰۰ تماشاگر تئاتر، مشکلاتی پدید آمد؛ این کار بسیار پر خرج پنداشته شد و مشکل با نشان دادن پشت حاضران، حل شد.
واکنش ها به این فیلم کوتاه، مثبت بود و منتقدان وال - ئی نیز آن را لذت بخش خواندند. پرستو همچنین نامزد دریافت جایزه آنی و جایزه اسکار شد. در نمایش انیمیشن نمایش ها در سال ۲۰۰۸ نیز قرار گرفت.
شعبده باز دوران وودویل، پرستو دی جوتاجونه به دلیل حقهٔ کلاهی که در آن، خرگوش خود که الک آزم نام دارد را از کلاهش بیرون می کشد، مشهور است. الک گرسنه و خشمگین شده در قفسی زندانی است و نمی تواند به هویجش دست یابد. [ ۳] پس از بازگشت پرستو از خوردن وعدهٔ غذایی اش، او شروع به تمرین نمایش خود با الک می کند؛ اینجاست که برای بیننده فاش می شود که کلاهش به شکلی جادویی به یک کلاه جادوگری که در پشت صحنه به همراه الک است، پیوند دارد. هر چیزی که به هر کدام از کلاه ها وارد شود، از دیگری بیرون می آید. [ ۴]
پرستو با قصد دادن غذای الک، در می یابد که نمایش او در حال شروع شدن است و درست پیش از دادن هویج، با عجله روی صحنه می رود. با این رخداد، الک از همکاری با شعبده باز خودداری می کند و کلاه ها را به شیوه های گوناگونی بر ضد پرستو به کار می بندد و میزان حس حقارت شعبده باز را افزایش می دهد؛ خرگوش کاری می کند که شعبده باز انگشت خود را در تله موش بگذارد، با تخم مرغ به چشمش بزند و سرش در یک استوانهٔ تهویه، مکیده شود. تماشاگران هر کدام از این رخدادها را به عنوان بخشی از نمایش تردستی می پذیرند. در همین هنگام، پرستو به ضدیت با الک ادامه می دهد؛ وی ابتدا هویج را به گل تبدیل کرده و بعداً آن را با تکه ای از یک نردبان، خرد می کند. پس از این، پرستو با گیر افتادن دستش در یک پریز برق، شوک الکتریکی دریافت می کند. [ ۴]
عکس پرستو (فیلم)عکس پرستو (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

پِرِستو (presto)
اصطلاحی در نت نویسی موسیقی؛ تندتر از آلِّگرو. پْرِستیسّیمو بیشترین سرعت ممکن است.

پرستو (جانوران). رجوع شود به:چلچله

جدول کلمات

ابابیل

مترادف ها

swallow (اسم)
عمل بلع، پرستو، چلچله

shorebird (اسم)
پرستو

فارسی به عربی

جرعة

پیشنهاد کاربران

پرستو یعنی زیبا ترین دختر که از آسمان به زمین اومده
پرستو در پارتی و پهلوی پَریستُگ یا پریستک paristog/k و از سه بخش ساخته شده است: 1ـ پر. 2ـ میانوند ایی. 3ـ ستگ یا ستک یعنی استخوان؛ پس پرستو یعنی پر استخوانی، پرنده ای که پرهایش مانند استخوان راست و سفت است.
پرست و
او را می پرستد
پرستو، نامی سمبلیک و بهترین و خوش هنگ ترین نام در دنیاست.
پرستو یعنی صلح آشتی آزادی عشق خوشبختی ونمادتمام شدن غم ها وبازگشایی بخت واقبال پرستوساده وکوچک بادلی بسیاربزرگ وعاشق
رهایی فرج پروازارامش آسمان خدانوروروشنایی خوش قلب وبسیابزرگ منش ودوراندیش وفاخر
پرستویعتی صداقت وپاکی چون اسمان واب پرستویعنی صدلی اب ابشارپرازشوروعشق وپاکی پرستویعنی نفس دواره ی زندگی پرستوی یعنی اوج عشق وباوروپاکی وزلالی انسان پرازعشق ومحبت ومهربانی ومهر
...
[مشاهده متن کامل]

پرستو
در واقع، چنانچه رمی بلو مینویسد پرستو، پیک بهار است. در عهد باستان، در چین، برای رفت
و برگشت پرستو در اعتدال ربیعی و خریفی، تاریخ دقیقی مشخص شده بود. روز بازگشت پرستو
�اعتدال ربیعی� مصادف با جشنهای باروری بود. برای بامباراهای مالی، پرستو دستیار، یا مظهر -
...
[مشاهده متن کامل]

خدای فارو، ارباب آبها و کالم است، و در تضاد با زمین، که در اصل پلید و ملوث بود، عالمت
متعالی خلوص و تزکیه است. پرستو اهمیت خود را مدیون به آن است که هرگز جایی بر روی زمین
مستقر نمی شود، و بنابراین، مبرا از پلیدی و کثافت است. ) ر. ک :شوالیه و گربران، 189: 1388 )
در اسالم، پرستو، نماد چشم پوشی و واگذاری است و نماد مصاحبت نیکو است، برای ایرانیان،
چهچههی پرستو، جدایی همسایگان و دوستان از یکدیگر است. چلچله به معنی تنهایی، هجرت
و جدایی است، و بدون شک، این مفهوم از طبیعت مهاجر پرستو ناشی شده است. ) همان :191 )
پرستو در اشعار حمید مصدق:
در اشعار حمید مصدق، در میان پرندگان، پرستو بعد از کبوتر و عقاب از بیشترین بسامد برخوردار
است. در مجموع اشعار او � پرستو � 7 بار تکرار شده، و در برخی موارد در معنای نمادین به کار
رفته است. به طور کلی در اشعار مصدق با 2 معنی نمادین از پرستو روبرو هستیم:
� پرستو � نماد پاکی و پاکیزگی:
این معنی نمادین از � پرستو � در قصیدهی � آبی، خاکستری، سیاه � از مجموعه اشعار دفتر
�آبی، خاکستری، سیاه � دیده میشود:
- درمن اینک کوهی، / سربرافراشته از ایمان است / من به هنگام شکوفایی گل ها در دشت، / باز
میگردم / و صدا میزنم / �ای ! / باز کن پنجره را، / بازکن پنجره را / در بگشا! / که بهاران آمد !
/ که شکفته گل سرخ / � به گلستان آمد! / بازکن پنجره را! / که پرستو پر میشوید در چشمهی
نور، / �که قناری میخواند، / می ِ خواند آواز سرور / �که : / - بهاران آمد / �که شکفته گل سرخ /
� به گلستان آمد !. ) مصدق، 1389 : 81 – 82 )
همچنین در شعر 21 از مجموعه اشعار دفتر � از جدایی ها � به این نماد از � پرستو � اشاره شده
است:
َده خوبی / برای من تو همیشه، / - همیشه
َدب
- تو ناز مثل قناری / تو پاک مثل پرستو / تو مثل ب
محبوبی. / تومثل خورشیدی / که شرق شب زده را / - غرق نور خواهی کرد / تو مثل معجزه / - در
وقت یأس و نومیدی / ظهور خواهی کرد / پناهسایهی آسایشی / پناهم ده / شبی به خلوت امن و
امید راهم ده. ) همان : 306 – 307 )
� پرستو � پیام آور فصل بهار که با صدا و نغمه اش، آمدن بهار را نوید میدهد:
این نماد ازپرستو در شعر بهار غریب از سرودههای دفتر سالهای صبوری دیده میشود. در این
شعر، حمید مصدق به اوضاع اجتماعی - سیاسی عصر خود، استبداد، بیداد، خفقان، ظلم و ستم،
یأس و نومیدی اشاره دارد و خود را چون آهوی دشت، سرگردان و سرگشته، چون صخره و سنگ،
درمانده و چون ابر و نسیم، آواره میداند و از آمدن بهار خبر میدهد بهاری که از دل تاریکی
میگذرد در حالی که پرستوهایی که پیام آور بهارند، در خواب فرو رفتهاند:
- من به درماندگی صخره و سنگ / من به آوارگی ابر ونسیم / من به سرگشتگی آهوی دشت /
من به تنهایی خود میمانم / من در این شب که بلند است به اندازهی حسرت زدگی / گیسوان تو به
یادم میآید / من در این شب که بلند است به اندازهی حسرت زدگی / شعر چشمان تو را میخوانم
/ تو تماشا کن / که بهاری دیگر / پاورچین پاورچین / از دل تاریکی میگذرد / و تو در خوابی / و
پرستوها خوابند / و تو میاندیشی / به بهاری دیگر / و به یاری دیگر / نه بهاری / ونه یاری دیگر؛ /
حیف، / اما من و تو / دور از هم میپوسیم. ) همان :449 – 446 )
حمید مصدق همچنین در شعر 23 از سرودههای دفتر از جداییها با توجه به اوضاع خفقانآور
روزگار عصر خود پرستو را در همین معنا به کار برده است :
- بیا بیا برویم/ که نیست جای من و تو / که جای شیون نی ِ ز / نه سوز سرما اینجا، / - که خشمی
َ آتش وار / به شاخه سر نزده هر جوانه، / میسوزد / نه پر گشوده پرنده در اوج در پرواز، / که
شعلههای غضب جوجهی پرستو را / درون بیضه به هر آشیانه می ِ سوزد / تمام مرتجعان غول ِ گول
دنیایند / همیشه سدبلندی به راه فردایند / بیا بیا برویم / که در هراس از این قوم کینه توزم من
/ بیا بیا برویم / کجاست نغمهی عشق و نسیم آزادی / در این کویر نبینم نشان آبادی / نشانهی
َستن و رفتن / - به سوی
شادی / دلم گرفت از این شیوه ّ های شدادی / بیا، بیا برویم / خوشا که ر
آزادی. ) ر. ک : همان : 329 – 331 )

در کل میتونم اینو بگم که خیلی افتخار میکنم که اسمم پرستو. . .
آقاااا خداییش چقدر خوشحال شدی این همه هم نام با خودت دیدی ❤️🫂😍
پرستو بال و پر زیبا و دلفریب وجذاب و مهربون
عشق پری دریایی
پرستو یعنی رها و آزاد بلندپرواز مهربان
بیخیال غم و کوچ به سوی خوشبختی و از نو ساختن
پرستو
پرنده مهاجر ومقدس درهمه جای دنیا . نماد خوش شانسی و رهایی. پرستو بمعنی پرستش او. پرستیدن
عشق زیبایی ظرافت و مهربانی و غرور که همیشه مهربونه ولی اگه پا رو دم خوشگلش بذاری اونروی دیگه شو میبینی😍
پرستو یعنی عشق، یعنی زندگی
پ ن: چقدر خوبه میبینی کلی هم نام خودت اینجا هست😍
با این نظر ها کاملا موافقم
اسم معلم ما پرستو هست و دقیقا همین ویژگی هایی رو داره که میگین
زیبا ترین پرنده ی دنیا پرستو ع میدونستی
در لری بختیاری
پرستو: پِرِشتوک
پرستو
آزاد رها غیر قابل پیش بینی نماد آزادی و رفتن رها کردن چیز هایی که آزار دهنده و مخرب هستند پ. ن:عاش اسمم🥲🤌
بلسک
پرستو یعنی همهیشه قهر میکنه و قهر کردنشم اینه که جواب ادمو نمیده
ولی قابل اعتماد و مهربونه و هم خوشگل
پرستو، نامی دخترانه و سمبل فال نیک و بهار می باشد.
دختران زیبارو و باهوش و همچون پرنده پرستو بلند پرواز
پرستو یعنی مهربانی . پرستو یعنی زیبایی . پرستو یعنی عشق و بوی زندگی و ارامش

عالیه نشانه مهربونی صداقت زیباروخوش قلب
ابابیل، پرستوک، چلچله، خطاف، بادخورک
پرستو به ترکی: " قارانقوش "
زیبارو ومنحصر بفرد
در ادبیات ایرانی، نماد کوچ!و پرنده ای که اگر پس از مهاجرت به مکان قبلی برگردد، لانه ای از نو بنا ساخته و به لانه ی قبلی باز نمیگردد.
ای نشنان میدهد صاحب این نام همیشه خودرا با شرایط وفق داده و از سختی ها کوچ کرده و در خوشبختی لانه ای جدید بنا میکند.
پرستو یعنی پروازی زیبا. بلند پرواز. . . نشانه ی عشق. . . . .
زیبا و منحصر به فرد
بهترین اسم ایرانی هستش
پیرسوک
به نظر فنی بنده این اسم ریشه ی یونانی دارد! و به ادم های خیلی باشعور و خاص گفته می شود که هر ۱۰۰ سال یک بار به دنیا می ایند!!!!!!
جدی میگم!
زیباترین نام جهان دوست داشتنی عالی منحصر به فرد هر فردی که نامش پرستوست باید به خود ببالد ونامش راباافتخار اعلام کند
پرنده ای زیبا و مهربان
عالی درجه یک ممتاز پرنده ی خوشبختی اونا یی که نامشون پرستوعه افتخار کنن خوش اخلاق هنرمند زیبا زیبا رو دلبر
بادخورک
پرنده خوشبختی

پرنده ای مهربان و عاشق پیشه

بلوایه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٩)

بپرس